با نام خلق ، خلق را به اسارت کشیدند

در تاریخ ، تمامی ضد خلق ها ، با نام خلق ، خلق ها را به اسارت کشیدند و برده افکار ضدمردمی خود قرار دادند.
به دنبال محدودیت های دولت فرانسه برای فرقه رجوی و به راه انداختن کمدی های خیابانی در این کشور و آن کشور ، پلاکاردهایی با مضمون :
” خلق جهان بداند ، مسعود رهبر ماست”
را اعضای بخت برگشته و برخی هواداران ناآگاه ، در دست می گیرند.
” خلق قهرمان” که اخیرا به” خلق جهان” ، ارتقاء درجه یافته است ، همان خلقی است که شما 17000 نفر از آنها را ترور کردید.
خلق قهرمان همان ، پدرها و مادرهائی بودند که با رنج های زیاد به بیرون اشرف آمدند و رجوی ها، آنها را سنگ باران کردند.
خلق جهان ، همان هائی هستند که مسعود رجوی ، همه آنها را مفت خورانی نامید که در آغوش بورژوازی لم داده اند و کک شان هم برای آزادی و انسانیت نمی گزد.
خلق جهان! همان بچه هایئ هستند که رجوی ها ، سالیان آنها را در اسارت نگه داشتند و از خون آنها در فرانسه ، ویزاهای پناهندگی گرفتند.
مگر مسعود نگفت که : مردم ایران و کسانی که به اشرف نیامدند ، مفت خور ، عافیت طلب و خائن هستند.
هواداران ناآگاه و اعضای اسیر در فرقه رجوی باید بدانند ، که رهبری ندارند که به آن بنازند ، مردم می دانند ، اما شمایان نمی دانید. مردم می دانند که رجوی به سزای اعمال ننگینش رسیده و در زباله دان تاریخ است، اما شما نمی دانید که رهبرندارید، شما بی سر هستید. مردم جهان به خوبی وبه روشنی می دانند که رهبر چیست و کارکردهایش چیست؟
رهبری که در زیر مهیب ترین بمباران ها، غیب شد و توان ماندن در صحنه را نداشت و بی پرده بگویم، عرضه رهبری را نداشت. در هر تابلوئی فرض کنیم ، یک رهبر شکست خورده و بازنده ، نامیده می شود. مسعود رجوی نتوانست بحران های سیاسی و نظامی پیش روی خود را مدیریت و رهبری کند.
مسعود رجوی که می دانست حیاتش و مماتش به حیات و ممات صدام حسین وابسته است ، باید می دانست که قبل از حمله نیروهای آمریکائی به عراق ، باید نیروها را از عراق بیرون کشید! زیاده خواهی های مسعود رجوی ، باعث شد که به کم هم نرسد.
تلفات نیروئی که در جریان شغب و جنگ عراق ، فرقه رجوی متحمل شد ، بسا بیشتر از تابلوی پناهندگی شد! به بیان ساده تر اگر مسعود از ادامه سلطنت احمقانه خود در عراق واشرف کوتاه آمده و نیروهای خود را قبل از شروع جنگ به مرز اردن می کشید ، تمامی اموال منقول و غیر منقول خود را هم به دلار و دینار تبدیل می کرد ، برای همه پرونده پناهندگی در کمپ های سازمان ملل تشکیل می داد ، کسانی را هم که به اروپا می رسیدند سازماندهی می کرد و متشکل می کرد ، هرگز در چنین نقطه ای نبود. خانواده های اعضای فرقه ، در پروسه ای که به اشرف آمدند و سنگ باران شدند ، همه نخ وصل های نازک خود به رهبری وسازمان رجوی را از دست دادند و به یک دشمن بالفعل تبدیل شدند.
مسعود رجوی، زنده یا مرده ، باید به این حقیقت معترف می بود که در جریان شغب عراق ، سازمان را نابود کرد. مسعود رجوی ، هرگز یک رهبر نبوده است و اما یک دیکتاتور بوده است.
من بنا به تجربه یک دهه اسارت خود نزد مجاهدین ، باید اعتراف کنم که در کوچکترین ذرات سلولی مسعود رجوی هم، رگه ای از شم رهبری و انقلابی گری وجود نداشت. مسعود رجوی نه یک رهبر بلکه یک سکتاریست غیر مذهبی بود. مسعود رجوی هرگز در طی عمر ننگین خود ، حتی یک لحظه انقلابی هم فکر نکرده است ، چه رسد به عمل انقلابی.
چطور هواداران این فرقه نمی دانند که روی اسب بازنده شرط بندی کرده و زیر بیرق یک خائن به وطن ، سینه می زنند. کدام رهبرگروه در تاریخ ایران، این گونه آب در آسیاب دشمنی که مدعی جنگ با اوست ریخته است؟ خیانتی که مسعود رجوی به مردم ایران کرده، خون های زیادی را به زمین ریخته است! وای بر مسعود رجوی که هزاران خون به ناحق ریخته شده به گردن اوست. بانی رنج و شکنج هزاران انسان بوده و عامل نگون بختی هزاران زن ومرد شده است.
ما اسرای سابق فرقه رجوی، هر روز و هر لحظه ، گفتیم و نوشتیم که این ره که مسعود ما را می برد به شوره زاری جهنمی منتهی خواهد شد. اما اسم حرفهای ما را” تقابل” نامیدید ، صحبت های ما را حرفهای دشمنانه و کین توزانه نام گذاشتند. صدای هر منتقدی را در گلو خفه کردند و در زندان هایشان آنها را پوساندند.
وای بر مسعود. ننگ ابدی بر مسعود که حرث و نسل ایران و ایرانی را بر باد داد.
خلق جهان می داند ، آنچه را که باید. درسی را که مسعود می باید از اعضای صادق و گوهرهای بی بدیل ایران زمین در اشرف می گرفت ، سیلی ایام و سیلی تاریخ به او یاد داد. آنروز به فرمان مسعود، جواب انتقاد های ما به تشکیلات با زندان و شکنجه داده شد ، اما امروز ما آزادانه زندگی می کنیم و لذت زنده بودن را می چشیم ، اما مسعود در سوراخ موش و یا در گورستان ابدی تاریخ ناله ی زبونانه سر می دهد.
فرید

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا