تیم والیبال جوانان ایران باشکست ایتالیا بربام قهرمانی جهان نشست. در رابطه با این رویداد بزرگ تمامی محافل ورزشی جهان و از جمله سایت ها و نشریات ورزشی داخلی، منطقه ای وجهانی این خبر را به طرز گسترده ای منعکس کردند. مقامات جمهوری اسلامی ایران هم در رابطه با این موفقیت چشمگیر که برای اولین بار اتفاق افتاد پیام های تبریکی ارسال کردند. در رابطه با این موفقیت بزرگ درعرصه ورزشی فرقه مجاهدین خلق همانند همیشه سکوت مطلق کرد.
براستی چرا درچنین مواردی از طرف مریم رجوی اطلاعیه خطاب به ورزشکاران ایرانی صادر نمیشود؟ جامعه ورزشی و ورزشکاران که مقوله سیاسی و درحیطه قدرت رهبران جمهوری اسلامی نیستند ودر عرصه جهانی گروههای مخالف هر نظام ودولتی موضوع ورزش ودستاوردهای ورزشی را از منازعات سیاسی جدا می کنند و اصولا هیچ ربطی در آن نمی بیند. تیم های ورزشی و ورزشگاران متعلق به تمامی مردم ایران صرف نظر از عقاید و تفکر خاص هستند و چنانچه بارها دیده ایم هموطنان ازاده و باغیرت ما درمسابقات برون مرزی باصرف هزینه بالا و تحمل رنج و مشقت سفر در ورزشگاههای مختلف حاضر میشوند وبه تشویق تیم های ملی می پردازند که خیلی از انها هم الزاما موافق جمهوری اسلامی نیستند. چنانچه درمسابقات اخیر لیگ جهانی والیبال که درپرتقال وامریکا برگزارشد دیدیم.
ولی مجاهدین خلق بدلیل تفکرات فرقه گرایانه وبسته هرجنبده ای درایران را به رژیم ربط می دهد واعتقاد دارد حمایت از انها بمنزله تایید رژیم حاکم بر ایران است. درهمین رابطه لازم می بینم برای روشن کردن این تفکر به ذکر نمونه هایی در پادگان اشرف اشاره کنم. اولا انها اجازه نمیدادند که هیچ مسابقه ای را اعضا از تلویزیون ایران ببینند و حتی بطرز مضحکی تمامی گزارشگران ایرانی و از جمله اقای عادل فردوسی پور را اطلاعاتی وشکنجه گر می دانستند. کلا مسابقات جام جهانی که از شبکه های تلویزیون عراق پخش میشد انها بطرز عجیبی از شکست تیم های ایرانی خوشحال می شدند. دریک مورد وقتی در امداد پزشکی اشرف بستری بودم ومشغول تماشای بازی فوتبال ایران وعراق بودیم یکی از اعضای بستری شده بعداز اینکه ایران یک گل به عراق زد خوشحالی کرد که درهمان شب درنشست با اوبشدت برخورد شد که چرا از تیم رژیم حمایت کرده و به وی گفته بودند باید بروی فکر کنی و وجه اشتراکت با رژیم را پیدا کنی ودرجمع دیگر اعضا بخوانی.
بجز رهبران فرقه مجاهدین کمیسیون به اصطلاح ورزش شورای دست ساز رجوی موسوم به ملی مقاومت که مسئولیت آن بظاهر با مسلم اسکندر فیلابی است هم هیچگاه اشاره ای به موفقیت های ورزشکاران ایرانی تاکنون نکرده است. درحالیکه ادعا دارند مستقل از فرقه مجاهدین است. رهبران این فرقه فقط یکبار درجریان جام جهانی فوتبال درکشور فرانسه وصرفا بمنظور سوءاستفاده از ورزشکاران ایرانی درراستای منافع ضد ملی خودشان باتجمع در ورزشگاه برای چند دقیقه فوتبالیست ها را تشویق کردند ولی بعداز اینکه متوجه شدند فوتبالیست های ایرانی درقبال شعارهای ضدملی انها عکس العمل نشان دادند ضمن بی حرمتی به بازیکنان ایرانی دمشان را برکول گرفته وگورشان را کم کردند.
این رویکرد مریم رجوی ریشه درتفکرات تنگ نظرانه ودگم وفرقه ای وی دارد. رهبران فرقه ها هیچ پیوند ووجه اشتراکی با فرهنگ ومناسبات اجتماعی ندارند انها سعی می کنند تمامی ارزش های جامعه را از محتوا تهی ودرقالب تفکر مطلق گرایانه خود عرضه کنند. اعضای فرقه حق انتخاب وتبلیغ برای هیچ ایده ای خارج از تفکر القاء شده از طرف رهبرانشان را ندارند و دنیای انها فقط از طریق رهبر خودکامه و تمامیت خواه شکل می گیرد. رهبران مجاهدین خلق هم بعنوان یکی ار فرقه های معاصر از این قاعده مستثنی نیستند.
اکرامی