کافر همه را به کیش خود پندارد

باند رجوی که با تمام امکانات به غرب ومتحدان منطقه ای خودش آویخته ، اقدامات ایران برای دفع شرارت ها واستفاده ازتضاد موجود بین دنیای غرب وآنهم به نفع صلح ومنافع ملی خود را ازاین قماش تصور کرده ومیگوید که ایرانی که به دامن غرب آویخته بود ، درجریان سفر آقای روحانی به نیویورک شکست خوردند.

بهتر است موضوع را ازقلم خودشان نقل کنم:

” ناظران جهانی و کارشناسان خود رژیم سفر روحانی به نیویورک برای آویختن به غرب به بهانه شرکت در اجلاس عمومی ملل ‌متحد را یک شکست ارزیابی می‌کنند. البته یک شکست چند‌سر باخت. از یک‌سو امکان مذاکره برای رژیم سوخت از سوی دیگر حلقهٔ تحریم‌ها بر گردن رژیم محکمتر شد و از طرف دیگر راه‌نفسی را هم که اروپا وعده داده بود برای رژیم باز کند بند آمد و از طرف دیگر مقاومت ایران هم این سفر را به فرصتی برای برپایی یک کارزار و نمایش قدرت مردم ایران تبدیل کرد….”.

سفر آقای روحانی وسخنرانی ومصاحبه هایش درنیویورک برتمام سخنرانی ها سایه انداخت ودکتر روحانی موفق شد که درد دل ایران را در محلی مطرح کند که بیشترین شنونده را درجهان داشته باشد واین فی نفسه، یک دستآورد بزرگی برای ایران است.

بدین ترتیب روشن میشود که نظریه پردازان رجوی درچه سطح نازلی قرار داشته وتصور میکنند که با یک سفر، ایراد یک سخنرانی وچند مصاحبه، مشکلات ایران ومنطقه باید حل شود واگر نشد، لابد این مسافرت شکست خورده است!

این نوع برداشت سطحی وبغایت عامیانه ی مجاهدین رجوی از مسائل باین پیچیدگی حکایت ازبینش غلط آنها دارد که هرچیز را سیاه ویا سفید میبنند و ازمقوله ی به اثبات رسیده ای بنام” خاکستری دیدن امور”  بیگانه اند.

استفاده از هرتریبون ولوکوچک و طرح مشکلات واعلام حقایقی که رسانه های صهیونیستی مسلط برجهان مانع انتشار آن حقایق است ، کار هوشمندانه ایست وکار آقای روحانی که ازبزرگترین تریبون جهانی استفاده کرده و اسرار هویدا نموده ، بسیار با ارزش هست وکسی توقع نداشت که با یک سخنرانی و چند ملاقات ، تمام مشکلات ایران که ریشه دراعماق دارد حل شود.

 ضمنا هیاهوی شما در تحت الشعاع قرار دادن سفر رئیس جمهور و وزیر خارجه ی ایران ابدا تاثیری نداشت وتنها چند روسپی سیاسی که درآن شرکت کرده بودند، به پول دست یافتند که البته این داد وستدهای کثیف بین شما وروسپیان سیاسی ، نه سودی برای مردم ایران دارد ونه امریکا وبنابراین ازمنظر افکار عمومی هم نتیجه ای نداشت.  به علاوه این که بسیاری از اپوزسیون ها و شخصیت های سیاسی تاکید کردند که در جلسه ای که برگزار کننده اش شما باشید شرکت نمی کنند و این بزرگترین تو دهنی به شما می باشد که بدانید هیچ وجاهتی ندارید.

بازهم :

“ به این ترتیب باب‌ مذاکره و گشودن راه نفسی برای نجات از خفگی نه تنها به محاق رفت بلکه چشم‌انداز انزوای حداکثری رژیم در پیوند جدید اروپا با آمریکا نیز در چشم‌انداز قرار گرفت”.

برخلاف نظر شما ، تحرکات دیپلماتیک با شدت تمام ادامه دارد وبا این وجود، ایران گزینه ها وامکانات زیادی از حیث توانائی ها وموقعیت خود ونیز دراستفاده ازجهانی که ازتک قطبی خارج شده دارد و این که خود مقامات ایرانی  حاضر به مذاکره  مادامی که شرط هایشان پذیرفته نشود نشدند ، و می بینیم که از موضع قدرت برخورد کردند و این ها همه مسائلی است که شما به عمد به آن ها نمی پردازید چون خط بطلانی است بر تمامی دستاوردهای پوشالی و تحلیل های سطحی تان.

سعید