كلامي با بانوي سخت كوش ايران زمين در مبارزه با ليچارگويي فرقه كثيف رجوي هاي خائن وغاصبان نام مقدس مجاهد خلقي!
به رزمنده و دلير سلام
سلام بر ميترا يوسفي دوست عزيز و ناديده
چه بي باكانه و تو بانويدليرانه به حلقه نكبت مزدورپروري عفريته زمان مي تازي و از اين دژخيم خبيث باكي نداري
سعادت بزرگي نصيب فرزندانت گرديد كه شجاعانه خود را از چنگال اين تشنگان قدرت و قاتلان و زنجيركشان خلق رهانيده و مزيد برآن قد برافراشته و در بركشيدن نقاب از چهره خبيثشان خستگي ناپذير در تلاش.
و چه دلاورانه فحاشي هاي آنان را بجان ميخري و انتظاري جز اين از آنان نيست. چرا كه از درك شرايط موجود عاجز و لاجرم بهر خواباندن آتش حسرت – به گستاخي با هر آنكه رويگردان منش ناپاكشان باشد به ستيز برخاسته اند.
آنچه از اسناد و مدارك رهبر خود برگزيده آنها افشا و در دسترس قرار گرفته همواره براي بودن خود – فروش آدميان را پيشه نموده است – در زندان ساواك با فروش اطلاعات همرزمان جان شيرينش را محفوظ داشته تا فلسفه هگل را فراگرفته و در نتيجه عاجز از درك و فهم فلسفه زندگي و سياست روز.
و اينك نيز كاسبكارانه با وطن فروشي و قرباني نمودن انسانهاي بيگناه در تلاش است تا باز هم چندي بر اين سرا باقي بماند. و به جيره خوارانش نيز ذلت پيشكش نمايد. تا جائيكه همسر خود را دو دستي تقديم….. نمايد.
وقاحت تا جايي كه در نهايت با كور دلي چنگ بر انسانهاي آزاده خسته از هجووياتش فرو برده و جانشان را مي ربايد تا در شعارهايش بر تعداد شهداي تشكيلات افزوده و نيز با تحريك خانواده قربانيان تشكيلات را چون بادكنكي يزرگ به نمايش گذارده و حظي دو سويه برد.
بيچارگان تشنه قدرت به هر بهايي در روياي ناپاكشان براي اخذ تاييديه بيگانگان بر منش و تفكراتشان سخاوتمندانه ثروت به يغما برده ملتي رنجديده را به درگاه كساني كه روزي دشمن وطن ميخواندند هديه مي نمايند.
واي كه اگر اين دجالان به قدرت ميرسيدند برملت مظلوم ايران چه جنايتهايي روا نمي داشتند.
شجاعت تو كه از مارك زدن هاي اين فرقه كثيف هراسي نداري ستودني است.
درود برتو
خوشا بحال دو فرزند عزيزت كه شاهد دلاوري هايت بوده بحدي كه علاوه بر بدوش كشيدن بار مسئوليت مادري نقش پدري مهربان را نيز ايفا نمودي تاجائي كه سعي داشته اي از او كه (به بهانه آزادي! وطن ) مسئوليت پدري را زير پا نهاد چهره اي دوست داشتني براي آنان ترسيم نمائي.
مادري شجاع كه بجاي درماندگي از عدم همراهي پدر در باروري انديشه دلبندانش كوتاهي ننموده است.
درود بر آنان كه از داشتن مادر عزيزي كه برعليه خشونت و فحاشي مشتي بي هويت و سخيف و بي عاطفه تشنه قدرت مايوس نشده و بخود مي بالند واز اينكه مادر شجاع و عزيزشان راه زندگي را بر آنان هموار نموده قدردان اويند. و در پاسخ به زحمات مادر آنان نيز بجاي درماندگي از كجروي پدر به كسب دانش پرداخته تا با اندوختن علم به مردم و وطن خود خدمت نمايند.
كه تنها راه رهايي خلق – آگاهي و مبارزه اي مبتني بر راهكارهاي علمي است.
كشتار آنهم با كمك دشمنان به بهانه رهايي فقط شيوه جاعليني است كه از مروت و انسانيت چيزي نيآموخته اند.
و بدان كه ما نيز ترا تنها نخواهيم گذاشت و بهمراه ايرانيان بسياري برايت درود ميفرستيم كه چنين دلاورانه به مبارزه خود عليه جهل و ناداني و دجالاگري افرادي كه حرفه اشان به زنجير كشيدن انسانها و انديشه انسانهاست مبارزه ميكني.
تو نيز چون ما آگاهي كه آنها بخوبي دريافته اند كه هرگز به قدرت نخواهند رسيد وبهمين دليل ددمنشانه ترين شيوه را براي سركوب مخالفين برگزيده اند.
سازمانهاي مخوف وحشي ترين افراد را به رهبري برمي گزينند و الحق رجوي و قجردر اين راه شايسته تر از ديگران و عروسكان خيمه شب بازي اي همچون ارواني و پارسايي و ابريشمچي و…… دنباله روهاي ( نامبر وان ) در اين راه.
چه سخيف اند اين گروه خائن كه همانند گروههاي مافيايي در بدام كشيدن افراد پاك و صادق نقاب بر چهره كثيفشان زده و با جعل شعارهاي پر طمطراق وبا ظاهري فريبنده با عزيزانمان برخورد كرده و آنها را به كجروي ميكشانند و اگر آنها آگاه شده و با اين ددمنشان همراهي نكنند به هر شكل كه قادر باشند آنها را به سلاخي ميكشانند.
همانطوريكه خاطر نشان كرده اي اميدوارم بزودي حلقه ي نكبت مزدوري رجوي و رجويستها را شكافته و در جدايي لايه هاي اسيري كه در آرزوي رهايي از چنگال اين دژخيمان مي باشند موفق شويد. يقينا يكي ديگر از وظايف شما رها شدگان – جدا كردن لايه هاي پاكباخته اي است كه با هزاران اميد ( افسوس! ) غافل از منش كثيف اين دجلان به آنان پيوسته اند تا رهبريت غاصب مجاهدين و فدائيان نگون بختش را ياري نمايند. و امروز متاسف از همراهي آنان.
اميدوارم بزودي اين حلقه را در هم شكني.
و بدان كه در اين راه تنها نخواهي بود. بلا شك مادران و خواهران و برادران و پدران قربانيان تشكيلات اين جانيان نگون بخت ترا همراهند.
با اميد شروع محاكمه جهاني رهبريت غاصب و خبيث درآينده اي نزديك. برايت بهترينها را آرزومنديم.
به اميد سرنگوني وحشيان و ددمنشان اين سرزمين خاكي
سوسن – نوروزی
تهران 22 /03 / 1386