محمد محمدی، وبلاگ طعمه، یازدهم مارس 2008
داستان عبرت انگیز دستگاه رجوی و مجاهدین این است که آنها ۵ سال است دنبال یافتن برادر مفقود شان مسعود رجوی و عقل کل دنیا هستند و هنوز از وی خبری ندارند بعدا ادعای اطلاعات دقیق و دست اول دارند.
آیا از خودشان نمی پرسند چطوری پدرم – مصطفی – و مادرم به عراق رفتند و شما متوجه نشدید ؟ بعدا که آنها مصاحبه کردند و رد آنها را در بغداد پیداکردید ودر آنجا آدمکش اجیر کردید که آنها را را بکشید ولی نتوانستید.
چندی است که آنها برای حفظ جان خودو مادر مان که به کانادا بر گشته ا ند شما خبر دار نشدید تا اینکه همین دیروز ُُ- زن و شوهر تروریست و آدم فروش رجوی – بابا را در فروشگاه می بینند.. باند عقب افتاده و منفور ایرانیان ُ ـتازه فهمیدند که آنهابر گشته اند. این است که یکهو شیر شده اند…
وکیل سازمان اعلامیه می دهد و مدعی می شوید که ما را شکست دادید. اگر در مورد بابا و ما راست می گویید چرا در کانادا مدارک تان را به وکیل تان نمی دهید تا علیه ما اقامه دعوی بکند ؟
چرا مدارک را برای اعضا و هواداران صادقتان منتشر نمی کنید ؟.
شکی نیست که دروغ می گویئد. اصلا بند ناف مسعود رجوی را با دروغ بسته اند.
وکیل مجاهدین چه در کانادا و چه در هر جای دنیا باشند – دستش به خون تمامی اعضا و هوادارانی هست که بدست رجوی کشته شده اند
آنها اخلاقا در تمامی اعمال ضد انسانی مجاهدین نظیر انتقال جوانان زیر سن به عراق و اموزش نظامی و نگهداشتن آنان علیرغم میل خودشان و اعزام آنان به عملیات نظامی که با عث کشته شدن و معلول شدن آنها شد شریک هستند.
وکیل بی وجدان و مجاهدین بی وجدان تر – با فریب کاری می خواهد بگوید که سمیه 18 ساله بوده است که به عراق برده شده است.
اگر سمیه 18 ساله بوده است پس آن ورقه رضایت نامه به امضای پدرمان چیست که به دادگاه عراق ارائه کرده اید؟ از یکطرف در تلویزیون دستگاه قضائی عراق را مسخر ه می کنند از طرف دیگر چند تا وکیل استخدام می کنند تا حکم سه تا ضد بشر را بر گردانند. البته دراین مورد به روی خودشان و به اطلاع هوادارنشان هم نمی آورند. زیرا ادعاهای آنان را باطل می کند.
خودتان را احمق گیر آورده اید مردم فکر می کنند و عقل دارند.
نه تنها سمیه 18 ساله نبود بلکه من 15 هم ساله بودم که به عراق رفتم و همان هفته اول خواستم که برگردم.و مجاهدین نگذاشتند و من دولت کانادا را مسول رسیدگی به گروگان گیری یک کانادائی توسط مجاهدین می دانم.
این اعلامیه ها هر چند فقط مصرف داخلی برای مجاهدین دارد و الا سمیه زیر سن قانونی بوده است.
سمیه در آن سالها می خواست بر گردد و در این کار به بابا التماس هم می کرد.
این عکس سمیه در موقع رفتن در فرودگاه واشنگتن هست. بسته ای هم که دست سمیه هست برای بابک صفا هست
کسی از اشرف بیرون نیامده مخصوصا خواهران مگر اینکه زیر فشار روحی و روانی و اخلاقی قرار گرفته است. فشار فیزیکی هم بوده است.
در مورد سمیه هم همین هست و اگر وی نمی یاد – نمی تواند بیاید چون پاسپورت ندارد. اینکه سمیه می گه من نمی آم کانادا مگه اون پاسپورت داره که بتونه بره جائی ؟ مجاهدین روغن ریخته وقف امامزاده کاخ سفید می کنند.
این شیوه مجاهدین است که تمامی امکانا ت افراد را عمدا می سوزانند تا آنان راه بر گشتی نداشته باشند.
از انجاکه مجاهدین پاسپورت مرا برای آوردن بچه های نوجوان دیگر از اروپا و آمریکا استفاده کرده اند اسم من در لیست سیاه دولتهای اروپائی و آمریکائی هست این عمل اگر کلاهبرداری نیست پس چی هست ؟ ب یک عمل غیر انسانی و کلاهبرداری دیگر مجاهدین بدون اجازه من بوده است.
خوب من هم برای اینکه دلم خنک بشه می گم اروپا نمی رم. ولی به من اجازه ورود نمی دهند. خودم را که نمی توانم گول بزنم.
اگر سمیه 1 در هزار بداند مدرک قانونی برای سفر به یک کشور اروپایئ را دارد پریروز آمده بود بیرون و نه حتی یک دقیقه دیگر.
سینا قابلی که آن موقع همسن من بود ( 15 ساله). سینا الان چند ماهی است که در خروجی اشرف قرار دارد و لی مجاهدین به وی اجازه خروج نمی دهند و به پدر وی گفته اند باید مطمئن شوند وی در اروپا خاطراتش را نمی گوید زیرا بر علیه مجاهدین خواهد بود و اینکه وی را مانند صدها جوان دیگر علیرغم میلشان در آنجا نگه داشته اند.
بجای پول دادن به وکیل مفت خور تان ، این پول را خرج مردم ایران بکنید.
سمیه را و دیگر جوانانی را که زیر سن آوردید از اشرف آزاد کنید.
شما صد ها هزار دلار برای پروند ه سمیه در عراق و کانادا خرج کرده اید و تا میلیون هم خواهد رسید اگر ریگی در کفشتان نیست رقم ها را برای هواداران منتشر کنید تا بفهمند مجاهدین برای اهداف غیر انسانی و فامیل کش خود از خرج میلیونها دلار پول خودداری نمی کنند.
وکلای رجوی در عراق رضایت نامه پدرمان و رضایت نامه جعلی مادرمان را به دادگاه عراق برده اند و در انجا گفته اند که سمیه زیر سن بوده است و لی اجازه پدرو مادرش بوده است ولی در کانادا می گویند که سمیه 18 ساله بوده است.
شما چقدر مردم فریب هستید ؟
بابا ضرب المثلی را برایم گفت که محمد بنویس پول…… دادن خرج درمان بواسیر می شود.
کمی آدم بشوید. سمیه را به بیرون از اشرف انتقال بدهید تا آزادانه انتخاب بکند. البته این در گوش سنگین رهبری تا ن فر و نمی رود. چون اصلا با کلمه انتخاب و آزادانه مشکل جدی و حساسیت ریشه ای دارند و با آن دشمن هستند زیرا انتخاب آزادانه یعنی علی می ماند وحوضش. مریم رجوی و چند نفر از بادمجان دور قاپ چی هایش در مجاهدین باقی خواهند ماند.
ما تا یک قطره خون در بدنمان باقی باشد برای آزادی سمیه و سمیه ها از زندان اشرف رجوی تلاش خواهیم کرد و از تهدیدها , فحاشی ها (که مریم و مسعود رجوی بحق لایق آن فحش ها هستند )و دروغ گوئی ها ی مجاهدین نمی ترسیم و. شکی نداریم که رو سیاهی و خواری به روی جاسوسان و آدم فروشانی نظیر سیمین و شهین و همایون تبریزی خواهد ماند.
آن زمان که آنها را در دادگاه محاکمه خواهند شد.
سمیه هم روزی خواهد آمد
و می گوید که مجاهدین بزرگترین دشمنان خانواده و محبت و عشق و دوستی و صداقت بودند. چیزی که صدها نفر که از مجاهدین جداشدند خصوصی و یا علنی بیان داشته اند.
سفر پدر و مادرم یک سرفصل در افشای روابط و مناسبات غیر انسانی رجوی و مجاهدین بود و شکست سنگینی برای این گروه به حساب می آید.