فرقه، پدیده ای در کمین انسانها
مجیدی/ سایت پرونده سياه
فرقه گروهی از مردم اند که تحت شرایط خاص، از جوامع انسانی بریده وجدا شده اند و زیرچتر رهبری قدرت طلب به اطاعت کور کورانه مشغولند. رئیس ویا رهبر فرقه در جایگاه تصمیم گیرنده ی مطلق، مسئول ابداع مقررات عجیب وغریب فرقه وعامل بازدارنده هر گونه فکر واندیشه در رابطه با شک وتردید اعضای فرقه است.
فرهنگ فرقه ها جدای از عرف، عادات،آداب ورسوم رایج در جوامع انسانی است. از این رو فرقه ها در اقلیت قرار دارند.
آداب ورسوم فرقه ها گاه برخلاف فرهنگ عامه مردم می با شد و تضاد آشکاری بر روابط مردم وفرقه حکم فرماست.معمولاً ، افراد بیرون از فرقه گاه وبی گاه برای کسب حداقل اطلاعاتی در باره فرقه وکنجکاوی وکاوش در روابط فرقه ای با اعضای فعال فرقه ارتباط بر قرار می کنند وبعضاً مشاهده می شود در معابر وکوچه وخیابان ها بعضی افراد به بحث وگفتگوبا اعضای فرقه ها مشغولند تا جواب سوالات خودرا در باره فرقه مورد نظر بدست آورند.
فرقه ها برای رشدو توسعه احتیاج به فضاوشرایط خاص ومساعد خود را دارند.در بیشتر کشورها مردم توجه واهمیتی به فرقه ها نمی دهند واز این رو فرقه ها خود به خود در انزوا واقلیت اجتماعی قرار می گیرند. در کشور انگلستان آمار فرقه ها تا پانصد فرقه پیش رفته اما بیشترین آمار را می توان به کشور هندوستان اختصاص داد.
از آنجایی که فرقه ها تحت نظر وهدایت رهبرورئیس، به روش هدفمند کنترل واداره می شوند وبرای ادامه حیات ورشد به اعضای بیشتری نیازمندند لذا تنها راه بازدارنده و واکسینه کردن جامعه از خطرات احتمالی فرقه ها، آموزش و اطلاع رسانی مستمر به جامعه انسانی می باشد. شناخت بیشتر از فرقه وکارکردآن رابطه ی عکس باشکار توسط فرقه ها دارد. امروزه مردمی از عوارض و بلایای فرقه های مخوف درامان هستند که آگاه به مسایل ومعضلات فرقه ها باشند. عدم شناخت وآگاهی، آسیب پذیری را افزایش داده و در مواردی جبران نا پذیر است.
امروزه فرقه ها، تهدیدی برای سلامت فکری وفیزیکی افراد وخانواده ها محسوب می شوند. اعضای فعال، تحت هدایت ورهنمون رهبر فرقه، دام های مرئي ونامرئی در مسیر زندگی وفعالیت انسان های بیگناه می گسترانند. با شیوه ها وترفند های زیرکانه در کمین صید موردنظر می نشینند. افرادی هم که درفرقه ها می مانند از روی میل وعلاقه ماندگار نشده اند بلکه بدام افتاده وگیر کرده اند.در حقیقت فرقه می خواهد اعضا را برای مدت زمانی که لازم دارد وبرایش مفیدهستند نگه دارد. حتی ممکن است عضویت تحمیلی و مادام العمر بطول بیانجامد. اکثریت اعضای فرقه، افرادی هستند که از کانون گرم خانواده ها چیده یا ربوده شده اند. اگر روزی به محاکمه فرقه ها بپردازند باید رهبر فرقه ها را محاکمه ومجازات کرد نه اعضای فرقه را اعضای گرفتار ومسخ شده فرقه ها وخانواده اشان مقصر نیستند.
بلکه افراد قربانی نیرنگ وفریب رهبران فرقه اند. فراموش نشود که اعضای فرقه ها باید مورد محبت وعطوفت مضاعف قرارگیرند و برای در مان ومعالجه ی آنان اقدام شود، قربانی فرقه به کمک ومهربانی نیاز دارد، هر گونه پرخاش،برخورد تند، ستم مضاعف است. در رابطه با سن عضوگیری در فرقه ها، باید گفت که فرقه ها بنا به نیازشان از همه ی سنین عضو گیری می کنند، فقط خاص جوانان نیستند. از پیر تا جوان ونوجوان در معرض شکارو صید فرقه اند. بچه ها را تا سنین نوجوانی آموزش می دهند وبه عضویت در می آورند و یا پیران کهن سال ( همچون مرضیه در فرقه رجوی) را با ترفند خود ساخته به درون فرقه می کشانند.
سن بالا مانع وملاک بازنشستگی واخراج از فرقه نیست، بلکه انسان ها از تولد تا مرگ واز مرگ تا زمان غروب فرقه در معرض شکار و خطر و آسیب پذیری فرقه اند. برای شناخت اعضای فرقه ها وتمیز دادن افراد عادی جامعه با شکارچیان فرقه ای باید گفت اعضای فرقه ها ظاهراً مانند افراد عادی جامعه اند و با این تفاوت که بیش از حد معمول صمیمی ودوستانه رفتار می کنند. علت دوستانه بودنشان یکی نیاز عاطفی وکمبود در زندگی فرقه ای است و دیگری اهدافی را برای جذب نیرو برای فرقه دنبال می کنند. یعنی این که فرقه ها عامل رفتار ریا کارانه اشان با دیگر افراد جامعه می شوند تا صیادی باشند برای صید های مطلوب ( ظاهر ی فریبنده ، هدفدار ، طراحی شده توسط رهبر فرقه ).
کنترل نیرو ها درفرقه بشدت صورت می گیرد. تأ ثیر روش ها وتاکتیک ها سبب کند شدن شدید توان تشخیص وتفکر منطقی می گردند وآخرین فردی که متوجه صدمات می شود همانا خود قربانی است.افراد باید قدرت تشخیص آسیب پذیری وخطر ات ناشی از فرقه را داشته باشند.چون فقط شناخت فرقه هاست که از خطرات احتمالی وصدمات آن می کاهد. وبه فرد اجازه ارتباط وهمکاری با آنها را نمی دهد.