میهمانی ناخواندگان میزبان کُش

میهمانی ناخواندگان میزبان کُش



ميترا يوسفي
چهارم نوامبر دوهزار و چهار

منافقان بالفطره دیگربار به گناه کبیره یی مرتکب شده و از فرط تکرار، به خونسردی از کنارش می گذرند. ( یا بقول خودشان عادی سازی کرده اند). اما برای ما، هریک تداعی کننده کتابی از حکایتی درپشت سراست و شراره های خشم، آتشی مشتعل!
میهمانان ناخوانده خلق محروم عراق با بودجه حرام ربوده شده ( با دلایل و مدارک آشکار بین المللی) از حلقوم خلق عراق، بابت فروش خلق قهرمان ایران به اجانب وادامه دعوت به ترکتازی برخاک ایران، تا ویرانه یی شایسته جغد رجوی شود که اورا در آبادانی جای و مکانی نیست.. ضیافت افطار در جهنمی واقع در دهکده « اور- سور- اوآز»، به حضور و رامشگری هیزم کش معروفه برپا کرده اند. مادام که سرورمسعودش در اسارتگاه عراقی غمزه ها برای کارگزاران رئیس جمهورآمریکا( که مگربه معجزات بت مسعود از دشمنی اصلی به ناجی گری بچرخد) غمزه ها می فروشد تا مگر حلقه گردن گرگ دربند صحرا را نه رها، به سوی ایران زمین مهار کند و گسیل دارد. لیک آرزوی محالی بیش نیست مگرنقطه پایان برفتنه رجوی، زیرا این کمتر از چهارهزارنفر درایران جایی ندارند و فقط خون مشتی گناهکار و جمعی بیگناه محبوس در قرارگاه رسوای اشرف، برزمین خواهدریخت. البته طبق معمول عاری ازحضور رهبری و انباز وشریکش ( بقول خودشان «در»ش) مریم قجرعضدانلوابریشمچی رجوی!
قدرت ها خوب به این حقیقت آگاهند و گرگ بیابانی را فقط جهت زوزه به علامت خطر، از یکسره شدن کارش، پیش از ملت ایران به وسیله خلق عراق که زخم ها ازاین گرگ برسینه دارند، حفاظت می کنند. هرچند رجوی هرگز جرات حمله نظامی آشکار به تنهایی بر علیه ایران نداشته است و همه تجاوزهای خونباری که با آن نام آفتاب و مروارید و فروغ را، ملوث کرده، به نقش یگانی ازارتش صدام حسین بوده است.لاجرم بزرگترهایش را به حمله بر ایران زمین می خواند.
باری، رهبری اگرچه چیزی از تکرار سیره امام حسین کم ندارد. هنوز با تضاد چشمیگرآنک زمان برای بکارگیری، مناسب افراد نگون بخت است، ولی نه برای رهبری! او و زنش یکی از جوارخاک وطن! ودیگری ازفرودگاه پاریس بااحتیاط و درشرایط بیمه شده قدم رنجه خواهندکرد، زهی خیال باطل ومالیخولیای سالها نظاره گر سراب درکویر بودن!
زن رسوای رجوی، درمرخصی از زندان هیهات به یُمن ضمانت مادی از همان مال حرام، هنوز ممنوع الخروج ازفرانسه! دادسخن ازصبر وسنت زندگی امام حسن سر داده است، تا به ناروایی افتضاح و رسوایی ها وشیوه زندگی غریب و غیراخلاقی خویش را به رنگ مطلوب درآورد، رِنگ رقاصی اش کند. بادست ودامان آلوده و خونین از ربودن بودجه برای اندک چاره گرسنگی و مداوای ملت عراق تحت حکومت صدام حسین، رشوه یی که میگرفت تا رشوه جهت دامی در راه دیگران سازد. ودست دیگر نه تنها آلوده به خون خلق ایران بلکه پنجه یی که به ربودن عشق و عاطفه و همچنین درک و شعور بر سروسینه افراد خویش فروبرده است، دست گنهکاری که کودکان را ازآغوش والدین ربود و به سرنوشتی فرستاد که ننگ تاریخ بشری است. دستی که هیزم کش هیمه آتش ها درهمین خیابان های اروپایی شد و بیگناهان را درشعله های دوزخی خویش سوزانید.
خدا می داند چند نفر از اعراب مقیم غرب و بیکاره در اروپا را به تمهید، رنگ شخصیت های عراقی زد و به سورچرانی میهمانی اش برد. و بساط سوروسات بی تردید به زور بازو و عرق جبین انگشت شماری از بردگانش در فرانسه فراهم گشت.
سطور بالا هنوز مقدمه یی بر لُب کلام خطاب به اسلام پناه معروف و ضعیفه اش است: جمعی ازجوانان ایرانی که ایمان واعتقاد خویش را درصحنه خونین سالهای آغارین انقلاب حفظ کردند،متاسفانه با مشاهده کُفر واعمال حیرت انگیز تو وهمسرت که برای توجیه شرک، دستکم خویشتن را امام زمان شاخه شیعه مذهب اسلام می نامیدید،ازشعائر اسلامی دل بریدند. تو و همسرت پیروان حسن و حسین را گمراه، مایوس و نومید کردید و هنوز سفره افطار در روز تولد امام حسن برپا می کنید و تعزیه در روز عاشورا، با بودجه حرام، حرام اندر حرام می سازید؟ این همان صفت التقاط و منافق گری است که همه صاحب نظران ایرانی، در بحبوحه انقلاب، علیرغم احتیاط در اتحاد، معتقدانه برشما نهادند. اما هول نزنید، هرچند که می خواهم در دیگ بیفتید! چنین نیست که با لکه ها چسباندن بردامان اسلام، برنده جایزه ها از معترضین به اسلام شوید که برتشخیص صاحب نظران جهانی و پرونده ازیاد نرفتنی، درکنار تندروترین شیو های اسلام نمایی و اسلام پناهی، به نیمه دیگر فرقه رجوی، تندروترین کمونیسم را نمایندگی می کنید. پس کوشش بی فایده است وسمه بر ابروی کور! درآن واحد یکدست مدعی امام حسن و یکدست مدعی امام حسین، بازهم به یاد بیژن مفید در نمایشنامه « شهرقصه» یک چیز هچل هلف و یا به فارسی شکرشکن، با برائت جستن از توهین به فرزندان دلاور امیرالمومین، «خسن و خسین دختران معاويه» را پیروی گرید.
 

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا