مریم رجوی کجاست؟

زمانیكه مسعود رجوی از ناحیه اعضای سازمان احساس خطر كرد، به دنبال زنی بود كه بتواند او را از این مرحله سالم به در ببرد. زنی همچون فرح دیبا همسر شاه سابق ایران. در همین اثنا عاشق مریم قجر شد و بعد از اینكه مدتی با او مراوده داشت، فیروزه بنی صدر را طلاق داد و مریم را به عنوان شخص دوم معرفی نمود.

مجاهدین خلق برای شخصیت وی در بوق و كرنا كردند و او را به عنوان الهه و فرشته خوش خط و خال معرفی كردند و در جشنهای موسیقی خود در غرب به تبلیغ او پرداختند تا مردم را به او جذب كنند. از او یك شخصیت كاریزما ساختند تا از این طریق زنان را به سازمان متمایل سازند. شیوع تفكر زنانه در سازمان باعث شد كه مسعود از یك سو آن را به عنوان سپری برای خود بداند و از سوی دیگر نگران این باشد كه مبادا این تفكر جای ایده او را بگیرد.

زمانیكه زنان مراتب و مسؤولیتهایی را در سازمان بر عهده گرفتند، خشم هواداران را به همراه داشت و باعث جنگ و جدلی بین آنان شد و برخی از مردان از مجاهدین جدا شدند. آنان سوءاستفاده از زنان را در سازمان، استراتژی مسعود میدانستند. ولی آیا خواسته های مسعود با بلندپروازیهای زنانه مریم همگون خواهد بود؟

زمانی كه فرانسویها او را به مدت دو هفته در سال 2003 میلادی به اتهام استفاده از مقرش در پاریس (اوارسورآواز) به عنوان یك پایگاه حملات تروریستی بازداشت كردند، پلیس فرانسه ناچار شد برای جلوگیری از خودسوزی اعضای این سازمان كه خود را جلوی اداره پلیس و سفارت ایران در پاریس به آتش میكشیدند، او را آزاد كند.

در اوایل دهه هشتاد ایران شاهد ترورهای مسؤولان بلندپایه بود و انگشت اتهام به سمت مریم رجوی به عنوان شریك اصلی رهبری سازمان مجاهدین خلق دراز بود. او متهم به انجام عملیاتهای تروریستی بود خصوصاً بعد از اینكه ارتش آزادیبخش ملی به عنوان جناح نظامی این سازمان تشكیل شد و او به عنوان جانشین فرمانده این ارتش برگزیده شد.

قبل از این كه حكم اعدام مریم صادر شود او از ایران گریخت و بعد از اینكه مناصب مختلفی را در سازمان داشت، شواری ملی كه سر تا پا غرق شخصیت او هستند، با اشاره مسعود رجوی، مریم را به عنوان رییس جمهور آینده ایران برگزید. با این امر او مدیر اجرایی ایدئولوژی نامعلوم رجوی شد و مناصبی را در ارتش و سازمان اشغال كرد. او ادعا كرد كه بیش از یك سوم این سازمان را زنان تشكیل میدهند. از طرف دیگر ایران او و مسعود را در لیست افراد تحت تعقیب قرار داد و اعلام كرد كه آنها را نخواهد بخشید. مریم در حال حاضر خود را به عنوان رییس جمهور برگزیده میداند و در شهرهای مختلف جهان برای جمع آوری تأیید و پشتیبانی از خود، تلاش میکند و اموالی را از هواداران سازمان جمع آوری میكند. به این امید كه بتواند اتهاماتی كه در خصوص استفاده از نفت عراق به او زده شده را رفع و دفع نماید.

مریم بدون اینكه توجهی به شهروندان و غیرنظامیان داشته باشد، اعضا و هواداران خود را به انجام عملیات تروریستی تشویق و ترغیب میكرد و به این روش انتحاری مینازد.

هر گاه عضوی از اعضای این سازمان تمایل به بازگشت به زندگی طبیعی را داشته باشد او را به جلسات هفتگی و مغزشویی تحت فشار روانی میبرند و این جمله را برای او میخوانند تو برای یك زندگی معمولی و عادی آفریده نشدی! به مریم رجوی گوش كن تا جوابی برای مشكلاتت بیابی!

از جانب دیگر، مریم از طرف امریكا نیز تحت تعقیب قرار گرفته و از سال 1997 او و سازمانش را در لیست گروههای تروریستی گنجانده است. در سال 2000 اتحادیه اروپا نیز پا جای پای سیاست امریكا گذاشت. او مدام در نوارهای ویدیویی ظاهر میشود واز ژاك شیراك میخواهد كه اموال سازمان را كه بعد از دستگیری اش توقیف كرده، به او برگرداند. او مدام حرف از 120هزار شهید و نیم میلیون زندانی میزند و به بوش چشم دوخته تا به حكومت ایران پایان دهد و حكومت را به او تحویل دهد. از سوی دیگر او قضیه اهواز را مستمسک قرار داد تا از این طریق بتواند افكار عربها را به خود متمایل سازد؟!

مریم چه اسلوبی را پیش گرفته و از روی چه قانونی بر گروه خودش حكمفرمایی میكند؟ او گاهی با عبارات تند و خشونت طلبانه، روحیه انتحاری اعضای خود را مخاطب قرار میدهد و از آنان میخواهد كه ایدئولوژی مسعود را پیاده كنند. او مرگ را تشویق و تحریض میكند و آن را فضیلت میشمرد و از سوی دیگر در غرب از شعارهایی همچون دموكراسی و لاییك دم میزند.

گفته اند كه مریم زره مسعود رجوی است. او رهبر یك فرقه خودساخته است. او صفات یك رهبر فرقه طائفه گرا را داراست. او از یك جهت از شخصیت كاریزما بهره میجوید و از سوی دیگر او و فرقه اش به این معتقدند كه وسیله هدف را توجیه میكند. علاوه بر این او تعدادی از افراد را تحت پوشش جمعیت دانشجویان مسلمان ایران جمع كرده و عقلشان را تسخیر كرده. در میان آنان از نابرابری جنسی داد بر می آورد و از نحوه رغبت جنسی حقیقی صحبت میكند و این همان چیزی است كه اعضای جداشده سازمان، مجاهدین را به آن متهم میکنند. تفاوت این فرقه با فرقه ها و گروههای دیگر در این است كه خیلی خیال پرداز میباشد و در فكر سیطره بر تمام ایران است؟!

بعد از اخراج از فرانسه، مریم و مسعود فراری، مدتهای مدیدی بر سر سفره صدام حسین، رییس جمهور مخلوع عراق نشسته بودند. مریم بر این باور بود كه با نقل مكان از فرانسه به بغداد، به دشمن مشترك خود و صدام حسین (حکومت ایران) نزدیك خواهد شد. صدام نیز فرصتی را به او داد تا به تجاوزات خود ادامه دهد.

مریم بعد از سقوط صدام حسین كجاست؟ مرده؟ آیا او برگه برنده واشنگتن است؟ آیا او در غرفه ای از كاخ سفید در بین اعضای كنگره امریكا به سر میبرد؟

مریم در آخرین پیامی كه از وی منتشر شد چنین میگوید: این اعتقاد من به واقعیت نزدیك شده است كه امریكا دارد به این نكته پی میبرد كه راه حل اساسی با یك نیروی ایرانی انجام پذیر است.

از سوی دیگر دودی از اردوگاه اسراییل پیداست و نشانگر این است كه این كشور قصد دارد سازمان مجاهدین و مسعودش را سر پا نگه دارد و از آن به عنوان یك ابزار فشار علیه ایران استفاده كند.

نیازی نیست كه به دنبال مریم، همپیاله صدام حسین بگردیم. بوش با این جمله كه كشورم تلاش مردم ایران را برای آزادی ارج مینهد جواب ما را داده است. و علاوه بر این، وی سه میلیون دلار برای پشتیبانی ازاین گروهها اختصاص داده است.

أنصاف لینا الحورانی/ مجله عربی سیدتی