جهان برای مجاهدین راه حیاتی باقی نمیگذارد
ایراندیدبان
گروه تروریستی مجاهدین با تمرکز تبلیغی و شانتاژ بر روی سه موضوع، سه شکاف برای زیستن و ادامۀ حیات خود ترسیم نموده است.
امیدهای مجاهدین برای خروج از بنبست و بحرانی که تحت هیچ شرایطی بدون اتکاء به نیروی خارجی، نخواهد توانست از آن خارج شود، در این سه موضوع خلاصه میگردد:
– ارجاع پروندۀ فعالیتهای هستهای ایران به شورای امنیت سازمان ملل
– خارج ساختن نام این گروه از لیست گروههای تروریستی کشورهای جهان
– راضی ساختن دولت عراق و نیروهای ائتلاف برای ماندن در عراق
1- پروندۀ هستهای، پنجرهای که گِل گرفته شد.
مجاهدین با تکرار اباطیل و جعلیات صهیونیستها و بازی خوردن در سناریوی پیچیده جاسوسی، سعی کردند با تهدید اتمی دانستن ایران برای جهان، نقشی در فرستادن این پرونده به شورای امنیت بازی کنند.
برای مجاهدین نفس فرستاده شدن این موضوع به شورای امنیت اهمیتی نداشت و ندارد، بلکه در پی تحصیل نتایجی بودند که در رأس آنها پذیرفته شدن تأثیر آنها و نهایتاً مهم شماردن آنها از سوی کشورهای غربی بود. وگرنه مجاهدین بهتر از هر کسی میدانند که ارجاع پروندۀ ایران به شورای امنیت هیچ آسیبی به دولت ایران وارد نخواهد ساخت.
این همه که مجاهدین اصرار دارند تا از مطبوعات و یا زبان یکی از مسؤولان ایرانی، بگویند که بحران در این موضوع به واسطۀ افشاگری مجاهدین آغاز شده است، به همین دلیل است و عقدۀ وسیع خود از عدم توجه دولتها و مراجع غربی، بهخصوص آژانس انرژی اتمی را اینگونه التیام میبخشند.
اخیراً مریم رجوی و برخی از حامیان خارجی این گروه، در این مورد شکوه و شکایت کردند که چرا هیچ توجهی به بهاصطلاح افشاگریهای مجاهدین نمیشود.*
این همه البته ریشه در بیاعتباری این گروه و آدرسهای بیهوده و غلطی است که تاکنون به تأسی از رژیم صهیونیستی، در مورد فعالیتهای هستهای ایران دادهاند. کشورهای اروپایی و غربی، همانند ساکنان اردوگاه اشرف چشم و گوش بسته نیستند، بلکه با کار کارشناسی و منابع خود، در مورد این فعالیتها کسب اطلاع میکنند و نیازی به دنبالهروی جعلیات این گروه نمیبینند.
به هر حال با نشست نوامبر شورای حکام، دستگاه تبلیغاتی مجاهدین در این موضوع زمینگیر شد و نه تنها نتوانست راهِ خلاصی از بحران موجودیتش باز کند، بلکه بر شدت این بحران افزود.
2- لیست گروههای تروریستی، قلادهای برای مهار یک جریان خطرناک
در دوسال گذشته، سمت و سوی کلیۀ تحرکات بقایای رجوی، خروج از لیست گروههای تروریستی امریکا و اتحادیه اروپا بود. آنها به همین منظور اقدام به تحریک امریکا به حملۀ نظامی علیه ایران و پیشنهادات گوناگون نمودند، که به زعم آنان زمینهساز بهرهبرداری از این گروه و نهایتاً خروج آنان از لیست میشد.
اما در هفتههای اخیر و بهخصوص پس از موضعگیری قاطع معاون وزیر خارجه انگلستان** در مجلس این کشور، در پاسخ به لابی مجاهدین مبنی بر غیرممکن بودن خارج ساختن نام این گروه از لیست سیاه، این تحرکات افت قابل ملاحظهای داشته است.
مجاهدین جواب صریح انگلستان را به مثابه پاسخ قطعی امریکا تلقی کرده و دانستند لیستی که همین روزها امریکاییها از نام گروههای تروریست منتشر خواهند ساخت، نام آنها را همچنان در بر خواهد داشت.
مجاهدین از دو سال پیش با خط دادن به نیروهای داخل اشرف برای دامن پوشیدن در مقابل امریکا و بهدست آوردن دل نیروهای پنتاگون با انواع لطایفالحیل کوشیدند بر امریکا از پایین در اردوگاه اشرف و در بالا با لابیگری در واشنگتن و از طریق پنتاگون تأثیر بگذارند.
این اقدامات بیحاصل و بینتیجه گردید و به ضد خود تبدیل شد، تا آنجا که اکنون در اردوگاه اشرف، رویارویی پنهانی بین مجاهدین با مراقبین امریکاییشان در شرف تکوین است. از یکسو مجاهدین از برخوردهای آزاد و قانونی و همسان نیروهای امریکایی با کلیۀ لایههای تشکیلاتی، که ریزش ساکنین اردوگاه اشرف را در پی دارد بهشدت گزیده هستند و از دیگر سو امریکاییها به تجربه دریافتند که با یک گروه مافیایی شارلاتان مواجه هستند که اگر فرصت بیابند، گوشهای آنها را در همان حالت تحتالحفظ و بازداشت، خواهند برید.
اما در مقامات بالاتر امریکا (واشنگتن) نیز کماکان این ایده وجود دارد که چرا قلاده را از گردن گروهی که مهار شده است، باز کنیم. استدلالی که حتی قائلین به بهرهبرداری از مجاهدین را نیز اقناع نموده است.
بنابراین میتوان حدس زد که امریکا با این حرکت میخواهد اثبات کند که در مبارزه با تروریسم صادق بوده و قصد مبارزه با این تشکیلات تروریستی را دارد.
3- عراق، اولین و آخرین منزلگاه
مجاهدین علیرغم ترفندهای تبلیغاتی و فرمالیستیشان، خوب میدانند که هیچ یک از جریانهای اثرگذار در صحنۀ سیاسی عراق (چه در دولت و یا خارج از آن) مایل به ادامۀ حضور این گروه در عراق نیستند.
در دولت عراق و گروههای سیاسی نیز وفاقی غیرقابل خدشه در مورد عدم حضور این گروه وجود دارد.
بنا بر همین واقعیت است که مجاهدین در موضعگیریهای خود علیه دولت عراق و نیروهای سیاسی این کشور، تنها راه چاره را در این میبینند که اعلام کنند اکنون کنوانسیون چهارم ژنو شامل حال آنها شده و فقط نیروهای ائتلاف میتوانند در مورد آنها تصمیمگیری کنند!
این ادعا (بر فرض مقبولیت) نهایتاً یک ماه دیگر – تا تشکیل دولت دائم عراق – اعتبار خواهد داشت و پس از آن تصمیمگیری در این مورد فقط و فقط بر عهدۀ دولت عراق خواهد بود.
قانون مبارزه با گروههای تروریستی مجلس عراق، قرار داشتن نام این گروه در لیست گروههای تروریستی، همکاری و همدستی آنها با صدام در جنایت علیه ملت عراق و مانع بودن در راه دوستی دو کشور ایران و عراق، جایی برای اما و اگر در میان دولتمردان عراق باقی نخواهد گذاشت.
مجاهدین میکوشند از این فرصت حداکثر بهرهبرداری را کرده و دیوار حفاظتی از کنوانسیون چهارم و با اتکاء به نیروهای ائتلاف برای خود بسازند. در حالیکه جهتگیری مواضع امریکا نیز نشان میدهد که خواهان حل و فصل این موضوع توسط دولت عراق هستند.
اظهارات موفقالربیعی در مورد اطمینان یافتن از محاکمۀ سران مجاهدین در ایران و دادن حکم به آنها، راه حلی است که امریکا بهعنوان موضع خود در این باره برگزیده است.
پیش از این، عدم حمایت امریکا از حضور مجاهدین در عراق و ماهیت موضع امریکا در منابع کارشناسی نظامی در امریکا منتشر شده بود.***
امریکاییها بر اساس کنوانسیون ژنو این اجازه را خواهند داد تا اگر کسی تمایل دارد از طریق کمیساریای عالی پناهندگی، درخواست پناهندگی از کشور دیگری را بنماید و یا اگر صلیب سرخ تمهیدات و ابتکاراتی دربارۀ این افراد دارد انجام دهد، اما از هماکنون مشخص است که با دخالت در این موضوع خود را بیاعتبار نخواهند ساخت.
با درک این مواضع است که مجاهدین میکوشند تا دخالتهای خود در انتخابات عراق را گسترش دهند و اکنون به امید پیروزی لیست العراقیه (ایاد علاوی) نشستهاند.
مجاهدین با ناامیدی از اقدامات مداخلهجویانه اشغالگران در روند انتخابات عراق، با بیفایده بودن خط تحریم و نیز با توجه به شرکت گستردۀ مردم عراق در انتخاباتهای گذشته، اکنون جماعتی از اهل سنت وفادار به صدام را ترغیب میکنند تا در انتخابات حضور داشته باشند.
حضور چشمگیر در انتخابات، خواست گروههای عراقی، کشورهای عربی و همسایۀ عراق و از جمله ایران است. بنابراین مجاهدین از سر ِ ناچاری، خطی را پیش میبرند که آنها را با خود خواهد برد و مدفون خواهد ساخت. چرا که از اساس ترکیب گروههای شرکت کننده در انتخابات عراق و میزان پایگاه اجتماعی آنان پیش از این نشان داده است که ترکیبی در مجلس و دولت بهوجود خواهد آمد که بهدنبال تنش و درگیری با کشورهای همسایه نیست و لذا جایی برای بقایای صدام از جمله مجاهدین نیست.
اگر چه این تصور که لیست یک اقلیت دنبالهرو صدام (با این استدلال که باید برای مانع شدن از فعالیتهای تروریستی بقایای حزب بعث، آنها را به بازی گرفت****) در انتخابات بالا بیاید و کار را بهدست گیرد، تصوری است بیهوده و غیرواقعبینانه، اما بر فرض وقوع چنین احتمالی، باید گفت آنها نیز به هیچوجه از ماندن گروه تروریستی مجاهدین در عراق حمایت نخواهند کرد. این را مواضع علاوی در زمان نخستوزیریاش بهخوبی نشان داد.
____________________________
* مریم رجوی – پیام به تجمع وین: مسكوت گذاشتن اغلب اطلاعات افشاشده توسط مقاومت ایران درباره فعالیت محرمانه اتمی رژیم، به جای رسیدگی فوری به آن، حمایت عملی از آخوندهاست.
** دیوید تریسمن معاون وزیر امور خارجه انگلیس، بار دیگر پیشنهاد حذف نام گروه مجاهدین از فهرست رسمی گروههای تروریستی این كشور را رد كرد. این پیشنهاد توسط لرد دیوید آلتون عضو حزب لیبرال دموكرات انگلیس كه هوادار شناخته شدۀ مجاهدین است، مطرح شد. معاون وزیر خارجه انگلیس شواهد موجود علیه مجاهدین را قاطع و دلایل دولت انگلیس برای قرار دادن نام این گروه در فهرست سازمانهای تروریستی را نتیجۀ یك بررسی طولانی اعلام كرد.
*** نشریۀ اینترنتی بررسی امور بینالمللی خاورمیانه (MERIA)/ سپتامبر 2005/ نزدیکترین و عزیزترین دشمن: ایران پس از جنگ عراق/ عباس ویلیام سمیعی
**** اظهارات ایاد علاوی در مصاحبه با الشرقالاوسط چاپ لندن: من عضو حزب بعث بودم اما سالها پیش از آن جدا شدم. حزب بعث بهعنوان یك تفكر و یك سازمان از میان رفته بود اما سیاست پاكسازی بعث، آنها را دوباره احیا كرد، اطلاعاتی دارم كه نشان میدهد اغلب بعثیهایی كه شغل خود را از دست دادهاند برای آنكه زندگی خود را بگذرانند به شبكههای تروریستی پیوستهاند.