مقیاسی برای ارزیابی کلی از وضعیت مجاهدین
ایراندیدبان
مواضع و رفتار هر جریان سیاسی، مقیاس خدشهناپذیری برای ارزیابی آنچه که در چنته دارد است و وسیلهای است برای پی بردن به آنچه در اعماق و درون آن میگذرد.
مجاهدین بلافاصله پس از نشست شورای حکام که با رؤیاپردازیهای رمانتیک بر اساس آن، امیدهای زیادی برای نیروهای ساکن در اردوگاه اشرف ساخته بودند (که البته تمامی آن امیدها به یکباره دود شد و به هوا رفت)، یاد 16 آذر و جنبش دانشجویی افتادهاند و با تبلیغات نفسگیر، هفتۀ حمایت از جنبش دانشجویی و فراخوان برای تظاهرات اعلام کردند.
دیری نپایید که از جعبۀ مارگیری دستگاه منگول تبلیغاتی مجاهدین، بیلانی از فعالیتهای هواداران مجاهدین در پاسخ به این فراخوان نیز منتشر شد.
این همه در حالی است بود که در آن سو هیچ خبری نبود. حتی یک نفر (حتی یک نفر) نیز در این رابطه از خود تحرکی نشان نداد و حتی یک تراکت (حتی یک تراکت) در این رابطه پخش نشد.
واضح بود که دستگاه منگول، این همه سروصدا را برای سرپوش گذاشتن بر افتضاحی که در رابطه با آژانس بالا آورده بود و نیز سر در آوردن دوباره از لیست گروههای تروریستی، بهراه انداخته بود.
در حالی که پیشبینی میشد مانند همیشه مجاهدین در یک خبررسانی دروغین دیگر، از برگزاری تظاهرات و زد و خورد، در پاسخ به فراخوان آنها خبر بدهند، هوای آلودۀ تهران به دادشان رسید و خبر از پیش تعیین شده را به گونهای دیگر مخابره کردند:
« رژیم آخوندی در هراس از تظاهرات دانشجویان، مدارس ابتدایی و راهنمایی تهران را تعطیل کرد »!!
در یک نمایش کمدی (از نوع مجاهدینی) علی خداییصفت به روی صحنه آمد و از پیروزیهای مجاهدین داد سخن داد و همین که مدارس تعطیل شدهاند را نشانۀ پیروزی مجاهدین دانست!
آن هم تعطیلی مدارس ابتدایی!
بیسبب نبود که مجری این برنامه مسعود فرشچی (مجری برنامههای طنز مجاهدین) بود. زیرا این برنامه یک طنز بود که با شرکت دلقکی جدید اجرا میشد.
اما چرا در حالی که تمامی رسانههای آزاد جهان اخبار آلودگی تهران را در اختیار افکار عمومی قرار میدهند و ساکنان این شهر، خود به چشم خود میبینند که هیچ خبری از تظاهرات و امثال آن نیست، مجاهدین تن به چنین خفتی میدهند؟
با محاسبهای ساده میتوانند بفهمند که اجرای این طنزها به جای آن که کسی را به خنده وادارد، سایرین را مشمئز و متنفر میکند. و واقعاً به طرز جدیتری این سؤال مطرح میشود که پس چرا این حماقت را مرتکب میشوند؟
پاسخ را جز در یکجا نمیتوان جستجو کرد و آن هم اردوگاه ایزوله و سانسور شده و از همه جا قطع شدۀ اشرف میباشد.
اساساً این روزها تمامی مواضع این گروه و برنامههای ارگان ماهوارهایشان در راستای تحمیق ساکنان اردوگاه اشرف و تلاش برای نگهداشتن آنها در آنجا تنظیم گردیده است.
حفظ اشرف به هر قیمت باعث شده است که گردانندگان باند رجوی عنان از کف داده و پاسخگویی به بیرون را بهطور کلی به کناری نهند و تحمیق و کنترل نیروهای اشرف را بزرگترین اولویت کاری خود قرار دهند. اولویتی که آن را پنهان نمیکنند و دار و دستۀ رجوی این روزها کراراً از آن یاد میکنند.
اما به موازات پاسخ به انگیزههای مجاهدین از اجرای ناشیانۀ این نمایش، این واقعیت را هم باید در نظر گرفت که نمایش 16 آذر، ملاک و میزان مناسبی برای درک عمیق از ماهیت و روابط کنونی مجاهدین است که میتوان آن را در یک جمله خلاصه کرد: افلاس و ورشکستگی مطلق!