مرخصی اجباری
سایت پرونده سیاه
در دنیای سیاست، تغییر وتحول، عزل ونصب اختیاری وحذف اجباری، سکوت وسکون ها بسیار است، بی اختیار انتخاب می شوند وفردایش عزل واز روی ناچاری و بالاجبار به مرخصی می روند، تا شاید مرکب سیاست چند قدمی به پیش برود وجماعت فرصت طلب از قافله عقب نیفتند، می بینیم این چرخه ادامه دارد تا چهار فصل سیاست از بهار به زمستان برسد.
روزگاری رجوی رهبر عقیدتی، ورئیس کارخانه ایدئولوژیک سازی ا نقلابی بود، فرماندهی کل ورهبری خاص وامام رهروان وخدای فرقه محسوب می شد، هم کاخ صدام و تخت نشین شیوخ منطقه بود، به اختیار رشد می کرد وبالاجبار بازوی نظامی صدام بود، ولی دیدیم که نه از گندم ری خورد ونه شیرینی خرمای بصره در کامش ماند، وچه زود مریم بانو وحضرات شورا او را مجبور کردند تا رخت تسلیم بپوشد وره ندیم برگزیند و فاصله قلعه اشرف تا بازداشتگاه مرکوری را در چند لحظه انقلابی بپیماید.
شرح حال تبخیر مسعود رجوی از منزلت خدایی وفرماندهی کل، سیکل از اختیار تا اخراج بود، درست مانند روزنامه نگار دانمارکی که گویا به تحریک وفریب صهیونیسم وبا کشیدن کاریکاتور های موهن احساسات میلیاردها مسلمان را در سراسر جهان اسلام بر انگیخت واکنون که اعتراض پیروان محمد(ص) شرق وغرب را در هم پیچیده است، برای نجات خود وفرار از بحران روز نامه نگار دانمارکی را به مرخصی اجباری فرستاده اند تا شاید آب ها از آسیاب بیفتد و مسلمانان آرام شوند.
قدما راست گفته اند: دیوانه ای طنابی را در چاه رها می کند، که صد آدم عاقل توان بیرون آوردنش را ندارند! حال حکایت رجوی وروزنانه نگار دانمارکی است.
وجه مشترک رجوی وروزنامه نگار دانمارکی سابقه خیانت ونقض حقوق بشراست، هر دو را می توان در لیست تروریست های فرهنگی بشمار آورد، با این تفاوت که رجوی نسلی را به خاک وخون کشاند وجویبار خون براه انداخت تا به مبارزه مسلحانه اش طی ربع قرن گذشته جامه عمل بپوشاند، وبا تحریف اسلام نوعی ایدئولوژی خود ساخته با لعاب انقلابی تولید کرد تا بتواند با استفاده از اهرم آن کنترل فرقه را در دست داشته باشد.
از طرفی روزنامه نگار دانمارکی با سوءاستفاده ازقلم و سلاح مطبوعاتی و تحریف وتوهین به مقدسات میلیارد ها مسلمان سراسر جهان خشم آنان را بر انگیخت وسر انجام ناچار شد به مرخصی اجباری برود، درست به همان شیوه ای که رجوی را رجوی بانان فرقه تروریستی اش از صحنه حذف وروانه مرکوری نمودند به این امید تا شاید در اوضاع آشفته وبحران های روز افزون ظاهراً رجوی را از خطر دستگیری توسط انقلابیون ومحاکمه ومجازات نجات دهند، ولی ترفند حذف واختفا تا کنون چاره ساز نبوده است.
اکنون اروپای بظاهر متمدن وناتوان از حفظ ارزش های الهی نتیجه خداستیزی واهانت به فرستاده خدا را ببیند.
رجوی سالهاست که بر اشتباهات خود آگاه است، ولی ناتوان وعاجز از انتقادپذیری واعتراف به اشتباهات است.