تروریست های اهلی

تروریست های اهلی
پرونده سیاه
9/اسفند /84
در طبیعت جانداران بسیارند، گروهی در کوهسار وجنگل، گریزان از نوع بشرند و وحوش را تشکیل می دهند، وجمعی ره سازگاری در پیش گرفته و رام واهلی گشته اند.
وقتی مرز وحشی واهلی مشخص باشد، وحشی در طبیعت واهلی در جوامع انسانی پایبند به فرهنگ انسانی، قوانین ومقررات اجتماعی زندگی می کند.
تعیین وطبقه بندی ها تا زمانی که آزادی های شناخته شده جانداران محترم شمرده شود منطقی وارزشمند است، نقض حقوق اولیه وشناخته شده ی هرگونه جانداری سرآغاز شکل گیری اختلاف، اعتراض، تضاد، سرکوب، خشونت،وتهاجم نا معقول است.
فرارازقوانین اجتماعی، نقض حقوق اعضا ، خودکامگی واستبداد نهایتاً طغیان وسرکشی وخشونت وخونریزی را بدنبال دارد، درهمین راستا تروریست جوانه می زند، متولد می شود، رشد می کند تا با مبارزه مسلحانه وترور بلوغ خود را اعلام نماید، تروریست بر هم زننده نظم، امنیت وعامل هرج ومرج اجتماعی است،تروریست خطرناک ومخل آرامش است.
تروریست جاندار انسان نمایی است که باید اورا در طبقه وحوش طبیعت جای داد، بدترین نوع آن تروریست های اهلی هستند، ظاهراً اهلی ولی در باطن طبیعتی وحشی دارند، در قلب جوامع انسانی نفوذ می کنند، شروع به رشد وتکثیرمی نمایند.
اگر زمینه فعالیت آنها مساعد وبلامانع باشد، سلاح بر کف وخشونت طلب در صحنه حاضر می شوند، برای پیشبرد اهداف خود حتی به زور و شانتاژهم متوسل می شوند.
فرقه رجوی وشورای ملی مقاومت را می توان بعنوان شاخص ترین نمونه تروریست های اهلی نام برد، چرا که با داشتن سابقه وپرونده سیاه تروریستی در ایران وسراسرجهان در کمال فرصت طلبی سعی می کنند که همیشه در بطن جوامع حضور یافته اعلام موجودیت نمایند، در شرایطی که نام ونشان آنها در لیست تروریست های خطر ناک ثبت وپیوسته تثبیت می شود ولی تا چند قدمی سازمان ملل متحد ومجامع بین المللی به پیش می روند وتا کنون بجز موارد محدودی که به دستگیری مریم رجوی به همراه دهها عضوتروریستی شورا در فرانسه ویا بازداشت مسعود رجوی سر کرده ورهبر قرقه تروریستی مجاهدین وجمعی از فرماندهان عملیات های تروریستی انجامیده است، برخورد بازدارنده وقانونی با آنها صورت نگرفته است.
تروریست های اهلی یکی از انواع نادر وکم نظیر تروریست های شناخته شده است، مانند موش وگربه تا زیر دست وپای حکومت ها می آیند ودر هر کوی وبرزن در فعالیتند، فرقه رجوی را با داشتن شیوه والگوی فعالیت های تروریستی در ایران وجهان، می توان در ردیف تروریست های اهلی دانست که خیلی زود تا فریب ونیرنگ تغییر رنگ می دهند وخود را استتار می کنند، دست آموز می شوند وبرای صاحب خانه دم می جنبانند، ولی در حقیقت آتش زیر خاکسترند، غیر متعهد ومردم ستیزند، به تجربه ثابت شده که رجوی نان می خورد ونمکدان می شکند وبعضی مواقع مانند روزهای اشغال عراق نمکدان را هم می دزدد وادعای مالکیت ِ سفره وبیت المال اعراب را هم می کند، مدعی است که فرزند خوانده صدام است وحق آب وگل دارد!
چاپلوسی مسعود رجوی را در بارگاه صدام، برای جلب وجذب حمایت های نظامی، سرکوب مردم عراق بعنوان خوش خدمتی و نجات رژیم بعثی عراق را از یاد نمی بریم، ولی به محض اینکه اوضاع عراق وخیم شد، رجوی هم صاحب خانه را نمی شناخت، او ازقلعه اشرف فرار کرد وبه سوراخی خزید، بعد هم پیراهن سفید را به نشانه تسلیم بلند کرد تغییر نام قرار گاه بدیع زادگان را به زندان مرکوری امریکا بجان خرید!
پس بدترین نوع تروریست وخطر ناکتر از همه تروریست های اهلی هستند، که مانند علف هرز بر بدنه حکومت ها تنیده می شوند تا با ادامه زندگی انگلی به اهداف شوم خود جامه عمل بپوشانند. در جوامع انسانی ریشه می دوانند، اجتماع انسانی را آلوده، نا امن وآسیب پذیر می کنند، خیلی زود خود را استتار می کنند تا به آسانی شناسایی نشوند، از شاخص ترین ویژگی های آنها فریبکاری وعوام فریبی آنهاست.
اکنون که با توجه به شناخت فرقه رجوی بعنوان تروریست های اهلی ، جای آن دارد که دولتمردان سراسر جهان در برخورد با عوامل اجرایی فرقه رجوی وشورای مقاومت و جلوگیری از فعالیت های تروریستی آنان بطور جدی اقدام کنند.