نگاه هفته (7)
از 1384.12.28 تا 1385.01.06
محمد حسین سبحانی
گزارشات خبری هفته گذشته پیرامون موضوع گفتگوی مستقیم ایران و آمریکا در مورد عراق که مورد پذیرش هر دو کشور قرار گرفته است، مؤید علائم جدی دیگری از بن بست استراتژی خیانت بار سازمان مجاهدین خلق مبنی بر اتکا به بیگانگان و قدرت های بزرگ می باشد، بنابراین با توجه به اهمیت موضوع، این هفته اختصاصاً این مسئله را مورد ارزیابی قرار خواهم داد.
بن بست استراتژی خیانت بار اتکا به بیگانگان و قدرت های بزرگ
چنانچه مطلع هستید بعد از سرنگونی صدام حسین در سال 2003 و خلع سلاح اجباری مجاهدین در عراق، رهبری این سازمان به جای اینکه از مردم ایران و اعضای جداشده و غیر جداشده از این سازمان که سال ها یا در زندان انفرادی و زندان ابوغریب در حبس بودند و یا در مناسبات فرقه گرایانه این گروه اسیر هستند، عذر خواهی کند و خود را به دادگاه های بین المللی معرفی کند، تلاش کرد که کماکان استراتژی خیانت بار اتکا به بیگانگان و قدرت های بزرگ را در زرورق و پوششی جدید دنبال کند.
سازمان مجاهدین همانطور که در دو دهه گذشته با جاسوسی و مزدوری برای صدام حسین، برای گسترش جنگ بین ایران و عراق تلاش می کرد، در سه سال اخیر نیز با جاسوسی و خبرچینی و خودفروشی برای قدرت های بزرگ فکر میکند که می توانند در شعله ورکردن یک جنگ سهم داشته باشند تا سهم بگیرند. اما با تمام مواضع و عملکرد خیانت باری که سازمان مجاهدین و شورای مقاومت در سال گذشته داشته اند، علائم بسیار جدی وجود دارد که استراتژی اتکا به بیگانگان و قدرت های بزرگ با بن بست کامل روبروشده است. البته معدود افراد با تجربه این گروه در شورای ملی مقاومت نیز در اعماق اندیشه خود بر این باور هستند که استراتژی اتکا به بیگانگان و قدرت های بزرگ کارایی لازم را ندارد و بطور غیر مستقیم به آن اعتراف کرده اند.
چنانکه منوچهر هزارخانی در یکی از برنامه های تلویزیونی مجاهدین در ماه گذشته در پاسخ به فرد تماس گیرندهای که معتقد بود کشورهای اروپایی آنها را از لیست گروههای تروریستی خارج نخواهند ساخت، برخلاف تبلیغات پوشالی مجاهدین، حرف دلش را زد و گفت:
من هم همین طور فکر میکنم و گمان هم نمیکنم که چنین اتفاقی بیفتد، مگر در شرایطی کاملاً استثنایی که همه چیز دستخوش تغییر شود.
او همچنین افزوده بود:
ما نباید خیلی به حوادث اخیر دلخوش باشیم چرا که وقتی مسیر دیگری بیابد، سرخورده میشویم، کما اینکه تا به حال همیشه سرخورده شدهایم… راههای زیادی است که رژیم ایران مهلت بگیرد و ما نباید انتظار یک اتفاق عاجل داشته باشیم.
همانطورکه هزارخانی پیش بینی کرده بود، راه های زیادی وجود دارد که رژیم ایران مهلت بگیرد.
یکی از همان راه ها پذیرش گفتگوی مستقیم بین ایران و آمریکا از سوی هر دو دولت می باشد که کاملاً دستگاه تبلیغاتی و سیاسی سازمان مجاهدین را شوکه و غافلگیر کرده است. این سازمان بعد از سکوت چند روزه تلاش کرد که وانمود کند که خبر پذیرش گفتگوی مستقیم ایران و آمریکا از جانب دو کشور دروغ است و یا اینکه با مخالفت آیت الله خامنه ای رهبر رژیم جمهوری اسلامی مواجه خواهد شد.
در همین راستا سازمان مجاهدین روز دوشنبه 29 اسفند 1384 در سایت های تبلیغاتی خود نوشت:
اخیراً این پیشنهاد تکراری، از سوی عزیز حکیم خطاب به مسئولان رژیم آخوندی ارائه شد. سپس از طرف علی لاریجانی دبیر شورای علی امنیت ملی وسر پرست هیئت مذاکره کننده برنامه ی هسته ای پذیرفته شد. ا لبته که بازتاب آن، مورد بی توجهی کامل مقامات آمریکائی و همچنین ابراز مخالفت ائتلاف عراقی مقابل ائتلاف شیعه ی عراقی حامی رژیم آخوندی، واقع شده است.
همچنین در سایت دیگر اینگروه تحت عنوان جبهه همبستگی نوشت:
به گزارش خبرگزاري حكومتي ايسنا 26 اسفند 84 ـ پاسدار حسين شريعتمداري نماينده خامنه اي در موسسه كيهان در يادداشت سياسي امروز اين روزنامه درباره درخواست رژيم براي مذاكره با آمريكا در عراق نوشت:«…! ذلت از اين بيشتر؟!… ما ادعا مي كنيم كه درخواست مكرر آمريكا براي مذاكره را نپذيرفته ايم و تنها به خاطر گل روي آقاي حكيم حاضر به مذاكره شده ايم!… و آمريكايي ها مي گويند، منظور سفير ما در عراق، مذاكره نبوده، بلكه هشدار به ايران براي دست كشيدن از تروريسم و خودداري از دخالت در ناآرامي هاي عراق بوده است!…»
اما رهبر رژیم جمهوری اسلامی در تاریخ سه شنبه اول فروردین 1384 در مشهد در مورد مذاکره مستقیم ایران و آمریکا موضع گیری شفافی کرد که در خبرگزاری های داخل و خارج از ایران منتشر شد. وی گفت:
مذاکره با آمریکا را به انتقال دیدگاه های مسئولین منحصر کرد و افزود: «اگر مسولان ذیربط میتواند دیدگاههای ایران را دربارهی عراق به آمریكاییها حالی كنند و بفهمانند، گفتوگو در این زمینه ایرادی ندارد.
پیشتر نیز جورج بوش رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا و همچنین سخنگوی وزارت خارجه آمریکا مذاکره بین دو دولت را تایید کرده بودند. روز گذشته ( 25.03.2006) نيز کوندوليزا رايس، وزير امور خارجه آمريکا، ديروز صريحا اعلام کرد که مذاکرات دو کشور در باره مسائل عراق حتما برگزار خواهد شد.
اما سازمان مجاهدین بعد از موضع گیری های شفاف رهبران دولت های ایران و آمریکا مبنی بر پذیرش گفتگوی مستقیم در مورد عراق، و در تنگنا دیدن استراتژی خیانت بار اتکا به بیگانگان و قدرت های بزرگ، از زبان یکی از سخنگویانش ( علی قاسمی) در یکی از سایت های تبلیغاتی اش خطاب به آمریکایی ها نوشت:
مذاکره با رژیم سرابی بیش نیست
غرب خیلی تا بحال در این سالها مماشات و سازش با این رژیم کرده و بسیار امتیازها به ان انهم از جیب مقاومت و مردم ایران داده است. در سال 1997 دولت کلینتون برای حسن نیت با دولت وقت خاتمی نام مجاهدین و شورای ملی مقاومت را در لیست تروریستی وزارت خارجه خود قرار داد و بعدها خود به ساختگی بودن این برچسب اعتراف کردند.اما دیدیم که طی هشت سال ریاست جمهوری خاتمی هیچ تغییری در این رژیم فاشیست مذهبی رخ نداد و افعی کبوتر نزایید.حالا چه رسد به رییس جمهور هزار تیر رژیم که اعلام جنگ هم به مردم ایران و هم به جامعه جهانی داده است.
این رژیم نازااست و همانطور که رییس جمهور امریکا اقای جرج بوش گفتند از محور های شر در جهان امروز است و خیری از ان به کسی نمی رسد.همانطور که امروز کاخ سفید اعلام داشت این اعلام مذاکره از طرف رژیم و عامل ان اخوند حکیم در عراق مشکوک است.و نباید در این دام افتاد و باز هم همچون این دو دهه بهایش را از جیب مردم و مقاومت ایران پرداخت. این رژیم حتی نباید در سازمان ملل کرسی داشته باشد تا رییس جمهور و مقامات ریز و درشتش را به ان ها برساند و حرفش را بزند.این رژیم در قدم اول باید در تمامیتش ایزوله شود و نام الترناتیو ان یعنی شورای ملی مقاومت و سازمان پایه ای ان مجاهدین خلق از لیست تروریستی خارج شود. مردم ایران تنها و تنها یک نماینده دارند و ان هم خانم مریم رجوی است که باید غرب با ایشان وارد گفتگو و مذاکره شود تا راه برای یک تغییر دموکراتیک توسط مردم و مقاومت ایران باز و هموار شود.
اما واقعیت این است که خارج از توهمات و تمایلات سازمان مجاهدین، مذاكره ميان ايران و آمريكا براى حل مناقشات ميان دو كشور مناسبترين راه در شرايط فعلى براى مردم ايران و نيروهاى آزاديخواه است، بنابراین طبیعی است که نیروهای جنگ طلب و خشونت طلبی چون سازمان مجاهدین، آن را خوش نیاید و بن بست استراتژی خیانت بار اتکا به بیگانگان و قدرت های بزرگ را هر چه بيشتر احساس كنند.