سایت ایران قلم ـ یادداشت روز، سیزدهم ژوئن 2008
روز گذشته دیپلمات های اروپایی وابسته به پارلمان اروپا به خبرگزاری رویترز گفتند که :
اتحادیه اروپا قصد ندارد در نشست دوشنبه آینده در لوکزامبورگ درباره خارج کردن نام گروه مجاهدین خلق از فهرست سازمان های تروریستی تصمیم گیری کند.
دیپلمات های اروپایی در خصوص علت این موضوع گفتند:
پارلمان انگلیس هنوز حکم صادره توسط یک دادگاه کشور بریتانیا درباره سازمان مجاهدین خلق را تایید نکرده و از آنجا که تصمیم گیری اتحادیه اروپا بر مبنای رای پارلمان انگلیس قرار دارد لذا این اتحادیه در نشست دوشنبه آینده درباره سازمان مجاهدین خلق تصمیم گیری نخواهد کرد.
این در حالیست که کلیه امکانات و تدارکات نیرویی و مالی سازمان مجاهدین خلق برای چنین شرایطی برنامه ریزی شده بود تا بزعم خود جشن پیروزی بگیرند. بعضی از کارشناسان عقیده دارند که رایزنی و مذاکرات حکومت ایران با دولت فرانسه در این خصوص باعث به تعویق افتادن تصمیم گیری اتحادیه اروپا شده است. همچنین بعضی از کارشناسان سفر خاویر سولانا به ایران را در این مورد بی تاثیر نمی دانند. به گزارش رادیو بی بی سی سولانا در سفر خود به ایران بسته پیشنهادی گروه 1+5 شامل مشوق هایی برای ترغیب ایران به قبول قطعنامه های مصوب شورای امنیت را تسلیم مقامات ایرانی می کند.
جدا از چند و چون پیچیده منافشات قدرت های بین المللی با ایران بر سر فعالیت های هسته ای، یک نکته در ارتباط با سازمان مجاهدین خلق محرز می باشد. آن نکته این است که عاقبت آویزان شدن به قدرت های خارجی و جاسوسی و مجیزگویی برای آنها چیزی جز بن بست در بن بست نخواهد بود.
سازمان مجاهدین خلق از سال 1361 که سرنگونی کوتاه مدت رژیم جمهوری اسلامی میسر نشد ، استراتژی اش را با اتکا به بیگانگان و بیرون از خودش بنا کرده است. بعد از سرنگونی صدام حسین، دیکتاتور وقت عراق، در سال 2003 نیز همان استراتژی را در قالب دیگری ادامه داد. بدین ترتیب که اگر تا قبل از سرنگونی صدام حسین می گفت آتش بس یا صلح ایران با عراق طناب دار رژیم است، الان می گوید صلح هسته ای طناب دار رژیم است و بدین ترتیب با جاسوسی و خبرچینی برای قدرت های بزرگ خودش را در معرض فروش می گذارد تا توسط شبکه های جنگ طلب در این کشورها ، بویژه بخش جنگ طلب در دولت اسرائیل، مورد استفاده قرار گیرد.
بنابراین در این بن بست و در بهترین شرایط نتیجه استراتژی اتکا به بیگانگان و گره زدن سرنوشت اعضای سازمان به دیگران آن خواهد بود که سازمان مجاهدین خلق یک برگ برای بازی بین قدرت ها باشد و رهبری فرقه هم به این بازی شدن افتخار کند. یک روزی صدام حسین با آن بازی می کرد. حال چند لابی و جاده صاف کن جنگ ، خشونت و فرقه گرایی. در این شرایط نیز روشن است که پارلمان اروپا بر اساس منطق و واقعیت گام بر میدارد و منافع سیاسی و اقتصادی و استراتژیک کشورها را به دست چند حامی مجاهدین در بین دلال های سلاح و لردهای بازنشسته انگلیس نخواهد سپرد.
بنابراین سازمان مجاهدین در خیالی باطل سیر می کند که در بن بست خشونت و فرقه گرایی دنبال روزنه ای برای خروج از آن می باشد. بدون تردید ، پیدا کردن هر روزنه ای در این بن بست ، خود به بن بست دیگری منجر خواهد شد. راه حل واقعی خروج از بن بست ، برچیده شدن خشونت و فرقه گرایی در سازمان مجاهدین خلق است که این نیز با رهبری این فرقه میسر نمی شود.