چادرشب چهل تکه

چادرشب چهل تکه
« بازیگر ناشی و کاندیداتوری اسکار؟! »

میترا یوسفی، بیست و سوم اوت 2006
درجریان توزیع جوایز سینمایی اسکار سال 1998، اعتراضات پرسروصدایی برعلیه هدیه اسکاربه « الیا کازان » کارگردان شهیرسینما، تحت عنوان کارنامه درخشان طول دوران کارگردانی وی، برخاست.
با توجه به آشکارشدن همکاری او با یک کودتای خشن و قلع و قمع روشنگران و روشنفکران به بهانه کمونیست ستیزی، توسط کمیته « مک کارتی »، معترضین معتقد بودند که او شایسته دریافت جایزه نیست.
همزمان با این حادثه، مریم رجوی تازه در هوس شکار ایرانیان تبعیدی به فرانسه برگشته و به خصلت منافقی و فرصت طلبی دست بدامان هنر گشته، یک سری نمایشات روحوضی( که بوی تفعن آن حوض چهره ی هنر در اسارت رجوی را مسخ کرده است ) برپا نموده و همان با شنیدن خبر نیل « الیاکازان» به جایزه اسکار و اطلاعات کهنه یی که کمابیش برخی افرادش داشتند، خبرمذکور را هم به قصد هنرنمایی! و نوعی هنرپناهی بی مایه، در نشریه ی فاسد ایران زمین و مجاهد و هر عنوان ننگینی از این قبیل آوردند با یک غلط بسیار بسیار اساسی! مجاهدین نوشتند که « الیاکازان » به جهت مبارزه برعلیه کمیته مک کارتی! تا سال 1998 از نایل شدن به اسکار محروم مانده بوده است. آری این است هنردوستی، اینست آگاهی از شرایط زمانه و این است صداقت اخبار رجوی ها! و توجه و دلبستگی آنان به هنر!
دوش دوستی گرامی برایم عبارتی از تشکیلات حسن صباح، شاعرانه وبه صدای خوش می خواند:«… روزی صدای آواز عودی شنید، دستورداد نوازنده ی عود را از برج قلعه به زیر پرتاب کردند و تا پانزده سال دیگر کسی صدای عود نشنید!». آری این است حقیقت رجوی ها که کتاب « خداوند الموت» را در بحبوحه ی طلاق های جمعی و اجباری، آموزشی کردند( پهلوان شان آسوده در کنار زن وفرزند، دور از تشک کشتی به من می گفت لنگش کن! وقتی مطالعه کتاب را در دومین گفتگوی تلفنی پیشنهاد کرد ). هرچند در رذالت و شقاوت رجوی ها از حسن صباح ها هم کم می آورند. حسن صباح دستکم خود قوانین خودساخته را شامل می شد، نه چون این رهبری واپسگرایی و ظلم که خود خوب می خورد، رنگارنگ می پوشد، رنگارنگ وسمه و سرمه، سرخاب و سفیداب می زند و حجله اش در رونق است و خرقه پوشی و گرسنگی و قتل عام همسر وفرزند، لقمه ی اعضای نگون بخت.
باری، با تماشای ادا و اطوار مریم رجوی درنقش یک رئیس جمهور! طی نمایشات رسوای منافقین
می توان آن خبرصادق واین هنرمندی بی مایه را بهم دوخت و برسررئیس جمهورسیزده ساله ( به فرمایش همراه وهمرزم ما مسعود جابانی) کشید. درنتیجه با بازی ضعیف و جانیفتاده ی طرف در
می یابی که بازیگر بدرد بخوری نیست و بدون تردید رفوزه می شود. شکستی دیگر درپی شکست ها!
 

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا