نمایش بیاعتباری سیاسی باند رجوی
ایراندیدبان
نمایش جدید باند رجوی دربارهی فعالیتهای هستهای ایران، همچون دورههای گذشته با انتخاب مقطع و سرفصلی اجراء شد که بهزعم آنان میتواند مواضع و تصمیمات کشورهای غربی و بهخصوص امریکا در مورد این موضوع را علیه ایران جهتدهی کرده و تحت تأثیر قرار دهد.
محمد محدثین سخنگوی مجاهدین با برگزاری یک نمایش مدعی شد که ایران با راهاندازی 15 دستگاه سانتریفیوژ پی2، فعالیت آزمایشی آنها را آغاز کرده است.
محمد محدثین در حالی ادعاهای خود را مطرح ساخت که امریکاییها در مورد عدم وجود اطلاعاتی دربارهی جزئیات فعالیتهای هستهای ایران سخن میگویند و در گزارش 29 صفحهای کمیسیون اطلاعات کنگره امریکا که همزمان با ادعاهای محدثین در واشنگتن پست منتشر گردید، تأکید دارد که همچنان خلاء اطلاعات موثق در این زمینه موجود است.
بنابراین میتوان نتیجه گرفت که اگر دعاوی مجاهدین از حداقل واقعیت و صحت برخوردار بود، امریکاییها از آن استقبال کرده و مجاهدین را بهعنوان منبع معتبر جاسوسی خود معرفی میکردند. اما از آنجا که سیستم اطلاعاتی غرب به سیاسی بودن این نحو از جاسوسی مجاهدین که برای خرید اعتبار در نزد غرب است، آشنایی دارند، وقعی به چنین دعاوی که برای خوشایند آنها تولید میشود نمیگذارند. ضمن آنکه ریشهی اشاعهی بسیاری از این جعلیات خود آنها میباشند و در نتیجه خریدار جنس تقلبی نیستند.
تأکیدات جناحهای امریکایی بهخصوص نمایندگان کنگره بر نبود اطلاعات صحیح در مورد فعالیتهای هستهای ایران، از دو علت خاص نشأت میگیرد که عبارتند از:
1- جلوگیری از افتضاحی همانند عراق که با تکیه بر اطلاعات دروغ، امریکا خود را در مخمصهای بزرگ انداخت و رؤیاهای خاورمیانهی بزرگاش به کابوس مبدل شد. در این رابطه میتوان گفت به هر میزان دغدغه در این مورد زیادتر شود، شک و تردید نسبت به گفتههای مجاهدین بیشتر خواهد شد و بیاعتباری آن بیش از پیش روشن میشود، چرا که در قضیهی عراق، بخشی از دروغهای مورد استناد امریکا دربارهی وجود سلاحهای کشتار جمعی از ناحیهی اپوزیسیون صدام تولید و به خورد سازمانهای اطلاعاتی امریکا داده شد.
2- علت دیگر اصرار بر نبود اطلاعات صحیح، ناشی از تلاش برای مخدوش کردن گزارشهای بازرسان آژانس انرژی اتمی است که حاکی از صلحآمیز بودن این فعالیتها میباشد. بهعبارتی آنها با این روش میخواهند وانمود کنند که فعالیت پنهانی نیز در کار است که وقتی با سؤال در مورد کم و کیف آن مواجه میشوند از ماهیت آن اظهار بیاطلاعی میکنند. در حقیقت امریکاییها این بهانهجویی را صرفاً به جهت معلق نگه داشتن تصمیمات در مورد ایران ادامه میدهند. مجاهدین نیز از آنجا که ماهیتاً فرصتطلب بوده و چارهای دیگر جز آویختن به فضاهایی که امریکا ایجاد میکند ندارند، در چنین موقعیتهایی وارد شده و نمایشاتی مشابه را بازی میکنند که طبیعتاً با توجه به اشراف امریکاییها بر سرنخ فضای موجود، درک حرکتهای فرصتطلبانهی مجاهدین برای آنها کار دشواری نیست.
اما محدثین در نمایش اخیرش، بر تمامی دعاوی گذشتهی خود مبنی بر غیربومی بودن تکنولوژی هستهای در ایران مهر باطل زده و از ساخت سانتریفیوژها در ایران و وجود متخصصان و کارشناسان ایرانی در این زمینه خبر داده است:
« از حدود یك سال قبل شركت تكنولوژی سانتریفیوژ ایران موسوم به تِسا به جای پارس تراش و فرایند تكنیك تاسیس شد. كار شركت تسا ساخت، مونتاژ و نصب سانتریفیوژهای پی1 و پی 2 است. جعفر محمدی رییس این شركت بالاترین متخصص رژیم در ساخت سانتریفوژهاست و از وزارت دفاع به این شركت منتقل شده است. كلیه پرسنل پارس تراش و فرآیندتكنیك به شركت جدید منتقل شده اند… قطعاتی از سانتریفوژ پی2 در موسسه تحقیقاتی وزارت دفاع به ریاست محمد اسلامی تولید می شود. وی از پاسداران باسابقه تحقیقات سپاه است. »
گزارش مجاهدین در مورد این کنفرانس خبری، ابعاد دیگری از دعاوی محدثین را یادآور شده و میافزاید:
« محمد محدثین در ادامه گفت تولید سانتریفوژهای پ2، تنها یك حلقه از فعالیتهای مخفی رژیم ایران است. این رژیم همزمان، به افزایش شمار سانتریفیوژهای پ1 و قاچاق مواد ممنوعه ادامه میدهد. علاوه بر آن، با سرعت زیادی مشغول تكمیل پروژه اراك برای تولید پلوتونیوم قابل استفاده در بمب اتمی است و با یك كار شبانه روزی در صدد است كه از سال آینده، هر ساله 14كیلو گرم پلوتونیوم قابل استفاده در بمب را تهیه كند. »
در اینجا باند بیسواد رجوی شمهای دیگر از حماقت خود را بهنمایش گذاشته و ضمن طرح چنین دعاوی که عملاً بهمعنی رسیدن ایران به نقطهی غیرقابل بازگشت و اساس تکنولوژی هستهای است، درخواست تحریم ایران را نیز مطرح میکند!
واضح است که وقتی کشوری خود به این فنآوری دست یافته باشد تحریم نمیتواند مانع از پیشرفت کار آن باشد (نمونه کره شمالی)، لیکن درخواست تحریم ایران از سوی مجاهدین، نه بهمعنی ایجاد مانعی در برابر این فعالیتها و آنگونه که خود میگویند دسترسی ایران به بمب اتمی، بلکه دقیقاً در راستای تحریک هر چه بیشتر امریکا برای حملهی نظامی به ایران است.
بقایای رجوی که اکنون با بحرانهای لاعلاج دست به گریبان هستند، هیچ چارهای برای ادامهی بقای خود جز تحریک امریکا برای حملهی نظامی به ایران و توطئهچینی در اینباره پیش روی خود نمیبینند. راه چارهای که هر چه بیشتر به آن امیدوار میشوند، نتایج کمتری از آن گرفته و بر بیاعتباری خود بیشتر میافزایند.