بهانهتراشی برای ناتوانیهای سیاسی
ایراندیدبان
نقل است روزی کسی از نصرالدین طناب خواست، او گفت روی طنابم ارزن پهن کردهام، مرد گفت مگر کسی بر روی طناب ارزن پهن میکند؟ نصرالدین گفت: اگر بهانه است، همین هم خوب است!
حکایت گروه تروریستی مجاهدین و خارج نشدن از لیست گروههای تروریستی که چندین سال است آن را بهانهی ناتوانی و ناکامیهای خود قرار دادهاند، حکایت ارزن پهن کردن بر روی طناب است.
بنا به اطلاعات انتشار یافته، گروه تروریستی مجاهدین در صدد خارج شدن از لیست گروههای تروریستی، با استفاده از پروندهسازی توسط یک شرکت وکالتی به نفع آنها است.
اقدامات باند مافیایی رجوی برای خروج از لیست گروههای تروریستی محدود به این پروندهسازی نبوده و سالها است که ادامه دارد و با انواع روشها و بهکار گرفتن افراد مختلف و دادن رشوههای کلان به اشخاصی که علیالظاهر مدعی بودند میتوانند مجاهدین را از مهلکهای که در آن گرفتار آمدهاند نجات دهند! در جریان میباشد.
مجاهدین گاهی نیز به کسانی متوسل شدهاند که گمان میبردند در سیاستهای آنها میشود جایی برای این گروه باز کرد، کسانی مانند پل ولفوویتز و جان بولتون و…
نکتهی اصلی که آنها سعی میکنند با خاک پاشیدن به چشم نیروهایشان آن را از خاطرها ببرند این است که آنها سالها خارج از لیست گروههای تروریستی و تحت حمایتهای پیدا و پنهان کشورهای غربی بودند و صدام نیز از آنها بهطور کامل پشتیبانی میکرد، لیکن نه تنها پیشرفتی نداشتند، بلکه هر روز بیشتر از قبل در منجلاب و بنبست گرفتار میشدند.
نکتهی بعدی اینکه به فرض با پیمودن تمام راههای ممکن – که آن را پیمودهاند و سفارش به یک شرکت وکالتی، آخرین راه ممکنی است که آن را میآزمایند – از لیست گروههای تروریستی بیرون بیایند، آن وقت چه خواهد شد؟
از دو منظر میتوان به این موضوع نگریست:
– اینکه در صحنهی سیاسی و اجتماعی ایران چه تأثیری میتوانند بگذارند که اکنون بهدلیل بودن در لیست گروههای تروریستی نتوانستهاند بگذارند؟
– در صحنهی بینالملل به صرف خارج شدن از لیست گروههای تروریستی، کدامیک از امتیازات شامل حال آنها میشود که اکنون نشده است؟
در مورد موضوع ایران که باید گفت اساساً تمام مشکلات و بحرانهای لاعلاج این گروه از آنجا ناشی میشود که نه تنها هیچ پایگاه مردمی در داخل ایران ندارد، بلکه مورد تنفر عمومی نیز هست. این واقعیتی است که مورد تأیید هر ناظری است.
از قضا همین ویژگی و وضعیت مجاهدین است که راه به ارزیابی جناحهای موجود در برخی کشورهای غربی که بهدنبال ارتباط گیری با اپوزسیون ایران میباشند، میبرد و بههمین دلیل هم هست که تاکنون هیچ دولت و جناحی حاضر نشده است از آنها حمایت کند.
بنابراین خارج شدن از لیست گروههای تروریستی دردی از آنها دوا نخواهد کرد، بلکه اگر با نگاهی بلندمدت به آن نگاه کنیم، خروج آنها از لیست، وضعیتی به مراتب رقتانگیزتر از وضعیت فعلی برای آنها رقم خواهد زد، چرا که در آن صورت باید جواب بیعملیها و بینتیجه بودن تلاشهای چندین ساله را بدهند.
دولتها و جناحهایی که مجاهدین چشم امید به آنها دارند که در صورت خروج از لیست سیاه، شاید به آنها اعتنایی بکنند، اصل غیرقابل خدشهشان، کنار گذاشتن رویهی تروریستی مجاهدین و تشکیل یک سازمان سیاسی باب طبع آنها است. تازه بعد از آن است که باز درد ِ لاعلاج ِ نداشتن پایگاه اجتماعی و ناتوانی سیاسی به سراغ آنها خواهد آمد و جناحهای ضدایرانی در کشورهای غربی – حتی بیمغزترین آنها مانند نئومحافظهکاران – آنقدر هوش دارند که تن به این دور باطل ندهند.