درقسمتی از متن مدیحه ای که برای مریم رجوی ساخته شده و موضوع بحث ماست ، آورده شده :
“ من یازده سال پیش گفتم که خطر سلطه رژیم آخوندها بر عراق، صد بار بیشتر از خطر اتمی است. و این امروز اثبات شد. حالا تأکید میکنم که زهر از دست دادن عراق برای آخوندها صد بار، از زهر اتمی کشندهتر است “.
رژیم ایران قدرت اشغال کشوری همچون عراق را ندارد و ضوررتی هم به این کار ندارد واساسا مردم ایران که شاهد تحمیل کاپیتالاسیون های چندی برعلیه خود دراین 2 قرن بوده اند، ازاین پدیده منزجر بوده و به تجربه دریافته اند که بهترین رویه برای هر کشوری ، رعایت حق حاکمیت همسایگان و اتخاذ سیاست دوستی متقابل با آنان وهرکشور مفروض دیگری است که به این اصل گردن مینهد، میباشد.
این امر هم طبیعی است که عراق ویران شده برای ادامه ی زندگی مردم خود و راست و ریست کردن کارها وبا لحاظ اینکه بیشترین مشترکات تاریخی ومذهبی با ایران را دارد ، در درجه ی اول به ایران متوسل میشد که شد وایران مایحتاج عمومی این کشور غارت شده توسط آمریکا را با نازل ترین قیمت و مناسب ترین شرایط دراختیار عراق قرار داد . این مسئله به نفع هر دو کشور ایران و عراق می باشد . چرا که به رونق اقتصادی و سازندگی هر دو کشور کمک می کند.
سخن دراینجانیست که چرا با وضعی که توضیح داده شد، ایران بطور طبیعی پایگاه وسیع درعراق دارد.
سئوال این است که داشتن پایگاه اجتماعی کنونی ایران درعراق ، چرا ازخطر اتمی بیشتر است؟!
بازهم :
“ آمادگی اجتماعی برای قیام و آزادی، شکاف فزاینده در رأس رژیم، عقبنشینی آخوندها از برنامهٔ بمبسازی، فرو رفتن رژیم در دو جنگ کثیف در عراق و سوریه، و مهمتر از همه، آمادگی مقاومتی که میتواند تحولات را به سوی سرنگونی دیکتاتوری دینی و آزادی مردم و میهنش پیش ببرد “.
شرایط موجود درایران، قیامی ببار نمیآورد .من از صمیم قلب این فرضیه ی متکی برعلم وتجربه را میپذیرم که درشرایط عدم وجود آلترناتیو که درایران اینگونه است، این قیام ها به چیزی جز شورش های کور و خرابی کشور نمی انجامد والبته منظورم این نیست که مردم حق ندارند مطالبات برحق خود را بصورت مدنی مطرح کرده و براجابت خواسته های برحق شان ، پای فشاری نکنند. چرا که همین اعتراضات و احقاق حقوق مانع شورش های کور و استفاده ی مشتی خائن از شرایط آشوب بعد از آن می شوند.
جنگی که ایران درکنار عراقی ها و سوری ها بهمراه متحدین این کشورها به پیش میبرد، ازنوع جنگ های مقدس وبرای رهائی مردم این کشورها و انسان های جهان از شر تروریست های تکفیری بوده که به نوبه ی خود دست پرورده های امپریالیزم آمریکا ومتحدین مرتجع وجاه طلب منطقه ایش که مریم جملگی آنها را دوست میدارد ، بحساب میآید و کار صلح جویانه وخیری است.
باند رجوی باشد، قدرت تاثیر گذاری براین پروسه را ندارد و صداهای واق واق او باوجود گوش خراش بودنش، ره بجایی نخواهد برد.
سپس :
” بیش از نیمی از بودجه عمومی در دولت روحانی، صرف سرکوب و جنگافروزی میشود. زیرا این رژیم از خطر اعتراض و خیزش مردم میهراسد “.
دروغ میگویید- درمقایسه با عربستان و … که چندین بار کمتر ازایران جمعیت دارد وبودجه ی نظامی بالاتر از ابرقدرتی مانند روسیه – درحالی که همین عربستان مورد تهدید هیچ قدرت خارجی نیست وما هستیم- بودجه ی نظامی ایران قابل توجه نیست!
فرونشاندن خیزش مردم اگر هم راست باشد، به بودجه ی نظامی چندانی احتیاج ندارد.
مجددا :
” همایش بزرگ مقاومت در این سال (94) هم شاهد حضور هیأتها و شخصیتهای برجسته سیاسی و قانونگذاران و نمایندگان و منتخبان مردم و یاران مقاومت ایران از ۵قاره جهان بود “.
ما درمورد خصوصیات سیاسی واخلاقی این باصطلاح شخصیت ها بقدر کافی توضیح داده و ثابت کرده ایم که آنها روسپیان سیاسی ای بیش نیستند و نشست وبرخاست با آنها، چیزی جز آبروریزی بیشتر برای شما ببآر نیآورده و ” خلق قهرمان ” را منزجرتر میکند!
وایضا :
” مریم رجوی در این روز (همایش 94) گفت: این مجاهدین و شورای ملی مقاومت بودند که رودرروی اصرار {آیت الله} خمینی بر ادامه جنگ، پرچم صلح را برافراشتند. این مجاهدین بودند که ارتش آزادیبخش ملی را برپا کردند …“.
آیا ترورهای بی سابقه ی زمان جنگ، برافراشتن پرچم صلح طلبی است؟
حمله ی نظامی به ایران وزمانی که بر روی آتش بس با عراق توافق شده بود ، برای برافروختن مجدد شعله های جنگ نبود که واکنش وسیع مردم ناکامتان کرد؟
ارتش آزادیبخش رجوی چیزی جز یکی از واحدهای نظامی صدامی بود که با ایران جنگ میکرد؟
آزادیبخشی درآن زمان عبارت از حفظ تمامیت کشور بود که شما با دمیدن درتنور جنگ ، نشان دادید که ” ذلت بخش ” وستون پنجم دشمن بودید.
درعملیات ضد میهنی فروغ جاویدان ، بظاهر هم که شده ، شما فرمانده بودید و فرمان آتش ازگلوی شما بیرون آمد مریم خانم!
صابر
ادامه دارد…