زمین به آسمان برسد، آسمان به زمین برسد، ملاقات یک حق قانونی و غیرقابل گذشت است.
مگر می شود با حقوق اولیه انسان ها ، با عشق و با عاطفه ها در افتاد؟
البته رهبران خدانشناس مجاهدین سالهاست که با غرایز انسان ها ، با روابط انسانی ، با علائق شخصی و خانوادگی، با عشق مادر و فرزندی، با محبت پدر و پسری و با هر احساس انسانی ، در افتادند و در ستیزند!
مسعود و مریم، با شستشوی مغزی و نشست های تفتیش عقاید روزانه ، سعی نمودند که یک نسل را قربانی مطامع شیطانی و تمامیت خواه خود کنند . این دو زن و مرد شیاد، سالهاست که یک عده انسان را در حصارهای تشکیلاتی خود، محبوس کرده و خر مراد خود را می رانند و چشمان خود را به روی واقعیتها بستند.
امروز در آلبانی هم خود را به آب و آتش می زنند تا دیدار بین خانواده ها و اعضای اسیردر تشکیلات رجوی محقق نشود!
یک روز به دفتر فرهنگی ایران در آلبانی گیر می دهند، یک روز به کاردار سفارت ، یک روز به جداشده ها ، یک روز به فلان کانال تلویزیونی آلبانی ، یک روز به یک خبرنگار ، یک روز به فلان روزنامه … خلاصه به هر دری می زنند که تمامی راههای ارتباطی بین اعضای زندانی در قرارگاهها ودنیای بیرون را قطع کنند! اما با همه این محدودیت ها، قریب به 400 نفر در آلبانی از سازمان کذائی رجوی جدا شدند!
در آخرین نمایش رسوا نیز! این سازمان بی افتخار و ضد مردمی ! در بوق و کرنا کرده که :
” امضا توافقنامه امنیتی بین آلبانی و آمریکا برای همکاری و اسکرین مسافرین به آلبانی… بالکان وب: وزیر کشور پس از امضا توافقنامه با سفیر آمریکا میگوید فضا برای تروریسم و جنایت درآلبانی تنگ میشود… آلبانی و آمریکا یک توافقنامه امنیتی و ضد تروریستی برای چک و کنترل کسانی که به آلبانی سفر میکنند امضا کردند…”
تا اینجای خبر هیچ چیز به خانواده ها ربط ندارد و بی عرضگی و بی لیاقتی دولت آلبانی در کنترل مرزهایش را نشان می دهد، اما در ادامه ی همین خبر نوشته شده است :
” اخیراً وزارت اطلاعات آخوندها نمایشاتی را ترتیب داد که طی آن یک طومار ۸ هزار نفری برای دادن ویزا به مزدوران وزارت تحت عنوان خانواده های مجاهدین برای ادی راما نخست وزیر این کشور ارسال شد…” !!!
خیلی جالب است، دم خروس بیرون زد! پس همه ی انعکاسات این خبر ، برای خط و نشان کشیدن برای خانواده هائی است که قصد ملاقات با فرزندان خود را دارند!
” پس فضا برای تروریسم و جنایت درآلبانی تنگ می شود ” ، یعنی ملاقات ممنوع!
راستی یک سازمان مدعی سیاسی گری، به این درجه از رذالت و دجالیت رسیده است که ملاقات خانواده ها با فرزندان خود را یک عمل تروریستی و جنایت آمیز می داند و قصد ممانعت از این امر خداپسندانه و انسانی را دارد!
میگویند :
خدا در دو جا به بندگانش میخندد یکی زمانی که همه دست به دست هم میدهند تا یکی را ذلیل کنند و خدا نمیخواهد و زمانی که همه دست به دست هم میدهند کسی را عزیز کنند و خدا نمیخواهد.
خواست خدا چیست ؟
آیا ملاقات حق پدرها و مادرها نیست ؟ این سالهای دوری و فراق تا کی باید ادامه پیدا کند؟ این چه سبکی از مبارزه برای آزادی مردم است که از مردم باید جدا بود و در غار زندگی کرد!
چرا رهبران مجاهدین از مردم خود فرار می کنند؟ چرا تا اسم خانواده ها می آید آن روی سگ رهبران مجاهدین بیرون می زند؟ مگر این مبارزه برای آزادی ؟! همان خلق قهرمان نیست ؟
که بنظر نگارنده این مبارزه برای مردم نیست، که اگر بود باید شاهد روابط انسانی در تشکیلات مجاهدین می بودیم!
بی شک هیچ کس نمی تواند در برابر اراده ی خداوندی ، قرار بگیرد، رجوی ها هم باید بدانند که بیشتر از این نباید خود را درزمینه ی ملاقات و ممانعت از آن و روابط فرقه ای، شهره ی عام و خاص بکنند… اما در این سو، خانواده ها ایمان دارند که بی شک، ملاقات انجام خواهد شد…
فرید