او در نوشته ی منتشر شده در رسانه های مجازی رجوی آورده است :
” در طول سالهای طولانی تبعید و دوری از وطن بارها و بارها نشانه هائی بر اهمیت رهبری و مسئولیت های خطیر آن دیده ام. رهبری یک جریان سیاسی در سیاهترین دوران تاریخ معاصر ایران، مهمترین مسئولیت است… دیده ام و دیده اید که چگونه مسعود و مریم مورد بی پایه ترین اتهامات قرار می گیرند. مطلبی را می خواهم تعریف کنم به سالهای دور بر می گردد. برای این می نویسم که قدر رهبری را بیشتر بدانیم و آنان را الگوی خود قرار دهیم و از هیچ تهمت و ناروائی نهراسیم . این اتفاق قبل از کودتای ارتجاعی، استعماری ۱۷ ژوئن افتاد “.
اینکه رهبری اهمیت دارد، حرفی در آن نیست . مهم آنست که این رهبری کی باشد ودر خدمت کدام اهداف.
مثلا هیتلر رهبر کوچکی نبود و وظایف خطیری را هم سرمایه داران بزرگ آلمان و بعضی دیگر از کشورها به او محول کرده بودند واو هم با مهارت تمام کارهای بزرگی کرد که درخدمت نابودی بشریت بود وآیا این مسئله ازنقطه نظر قربانیان واکثریت مردم جهان هم امتیاز مثبتی برای هیتلر محسوب میشود؟
این مسئله درمورد مسعود ومریم رجوی هم صدق میکند با این تفاوت عمده که دایره ی عمل آنها بسیار محدود بوده و درکارهایشان اغلب حکم طوفان هایی بود که در داخل یک فنجان آب انجام میدادند والبته کوچکی کار دلیل بر کم اثر ومنفی بودن شان نیست ازاین جهت که موجودات زنده ای در درون یک پیاله آب وجود دارند که ازاین طوفان ها صدمه میبینند و دردرون تشکیلات شما این موجودات ضعیف کسانی جز اکثریت مطلق اعضای سازمان مجاهدین خلق نیستند که زندگی شان با این به راه انداختن طوفان درفنجان تباه شده است.
مسعود و مریم از این بابت که دررابطه با ایران واعضای تحت سیطره ی تشکیلات سیاسی- مافیایی خود کار هیتلر وار – درحد بضاعت خود – کردند ، البته که معروفیت لازم را دارند واین اشتهار بیشتر دربین خانواده های ترور شدگان واعضای خانواده هایی با فرزندان مغزشویی شده توسط مسعود ومریم معنا ومفهوم بیشتری دارد.
شما هم خانم دشتی!
میتوانید این رهبری را مورد ستایش قرار داده و در سطح رهروان یزیدیان وهیتلرها قرار گیرید وآنقدر بیشرم باشید که از اتهاماتی که بعنوان عمله های شیطان متوجه شما ها هم هست ، احساس سرفرازی کنید که گفته اند که راه جهنم هم با حسن نیت تمام سنگ فرش شده است.
سپس :
” دیدن دو برنامه تلویزیونی از سیمای آزادی به نام حرفهای ناگفته! …از اینکه چگونه مجاهد شده اند می گویند. نکته برداشت این دو که از ایران با انتخاب خود با طی مراحل سختی به سازمان پیوسته اند، تواضع و عشق مجاهدین به مردم است و قدر و کرامت انسانی. سخت است که جمله ای را از گفتگوی آنان بیاورم. دیدن این دو برنامه را به همه سفارش می کنم “!
اتفاقا منهم این دو نفر را که زیر چشمی متنی را نگاه میکرده وقرائت مینمودند وبسیارهم بی انرژی بنظر می رسیدند، دیدم و برخلاف شما ، نتایج دیگری از درد ورنج آنها گرفته وبرایشان که در حکم قربانی ، از جلاد خود ستایش میکنند، گرفته و بسیار متاثر شدم.
نوید