خانم مریم قجر عضدانلو ملقب به مریم رجوی ، فعلا عامل اصلی سرکوب در فرقه ی ضدبشری و استبدادی رجوی است، او اصلی ترین مسبب سرکوب ها، در مناسبات مجاهدین، تحت نام “انقلاب ایدئولوژیک” بود.
از روزی که او در کنار رجوی قرار گرفت و بحث ذوب در رهبری را پیش کشید ، بدبختی های پی در پی دامان مجاهدین را گرفت. مسعود رجوی خود افکار مالیخولیایی داشت، اما از زمانی که با مریم در سال 1364 پس از آن معاشقه های شیطانی، پیوند خورد، این افکار شیطانی مسعود را به بلوغی حیوانی رساند.
به بیان دیگر می توان گفت که قدم شوم مریم وقتی در مناسبات باز شد، ورق برگشت و نوک پیکان جنگ و سرکوب به درون مناسبات نشانه گیری شد! در حقیقت تزهای احمقانه ی مسعود رجوی با ورود مریم، جامه ی عمل پوشانده شد.
اصلی ترین نقاط انحراف سازمان مجاهدین، همه و همه پس از ورود مریم رجوی ، به نقطه ی رهبری سازمان کلید خورده است. اوست که با تحمیل خود به کادر رهبری سازمان، بانی تمام کارهای شیطانی شد و بدبختی و فلاکت با نام نحس او در مناسبات کلید خورد.
چرا که مریم رجوی هزاران نفر را از اولیه ترین حقوق انسانی برای سالیان محروم نموده است ! اما هنوز خیلی ها در بیرون مناسبات اطلاع دقیقی ندارند که در مناسبات رجوی هزاران زن ومرد ، در حسرت فرزند و همسر به سر می برند و در تلاشی اجباری و دیکته شده ، رهرو بیراهه ای فرسوده هستند !
نقد ایدئولوژِی منحط و قرون وسطائی رجوی ، برای همگان واضح تر می سازد که چطور مریم رجوی در کنار مسعود رجوی ، بی محابا و وحشیانه ، حقوق انسانی هزاران نفررا پایمال کرده و ابلهانه ، دایه حقوق بشر و دمکراسی سر می دهند !
سالهاست که مریم رجوی ، مروج سایه سنگین یاس در همه سازمان است ! افراطی گری ایدئولوژیک وی کانون مقدس خانواده را هدف گرفته است. به عبارت دیگر خانواده که کوچکترین کانون یک جامعه و اجتماع محسوب می شود ، بعنوان هدف اولیه نابود شده است! در هیچ کجای تاریخ، حتی در افراطی ترین سکت های مذهبی، سراغ نداریم که رهبری به خود جرات داده باشد که تجرد اجباری را تبلیغ کرده و به قول رجوی ” ابدالدهر ” یعنی الی ابد و تا قیامت، اعضاء حق ازدواج نداشته باشند !
فرزندان این مرز و بوم تا امروز در تاریخ آزادانه تن به چنین ننگی ندادند ! همه ی این جنایات ، فقط تحت نظارت مستقیم مریم رجوی روی داده است .
همه این شواهد و نوک کوه یخ که می بینیم ، یک ریشه و نخ نبات اصلی دارد : مسعود و مریم عضدانلو برای این جنایات خود به اسم دمکراسی و آزادی، سالیان سال برنامه ریزی و توطئه کردند و یک روند ماهرانه مغزشوئی ، تحمیل روانی و بازسازی فکری راه انداختند !
وقتی گروه های فرقه ای چون فرقه رجوی ، از این سطح از نفوذ بی جا در روز روشن استفاده می نمایند ، ناظران بی اطلاع اغلب نمی توانند نحوه کارکرد فرقه ای رجوی را دریابند !
در مناسبات منحط فرقه رجوی به روشنی دیده می شود که چگونه احساسات انسان می تواند تحت شرایط خاصی به سادگی مورد سوء استفاده قرار گیرد !
قربانیان فرقه رجوی ، نهایتا آنقدر مورد سوء استفاده و تحت تاثیر این زن فرصت طلب قرار می گرفتند که علاوه بر اعتراف به گذشته ننگین و سیاه خود ! دیگر اعضاء را نیز متهم به دروغ گوئی و نیرنگ می نمودند و با این شیوه دیگر این خود اعضاء بودند که یکدیگر را مغز شوئی می کردند و مریم در کنار مسعود، فقط نظاره گر این روند بودند و دستگاه مغزشوئی ، اتوماتیک کار خودش را انجام می داد!
امروز هم وقتی ابعاد جنایات رجوی ها را برای افراد عامی توضیح می دهیم ، همه انگشت به دهان مانده و از حیرت، واقعیت های اتفاق افتاده در فرقه را باور نمی کنند !
اما همه چیز واقعیت دارد ! مریم رجوی امروز هم در آلبانی بی شرمانه، عربده کشی کرده و ازضرورت تجرد اجباری در مبارزه صحبت کرده و دفاع می کند !
همه این وقایع در حالی است که ، به اذعان اندک جداشدگان زن از این فرقه ، مسعود رجوی با رهنمودهای پشت پرده ی مریم، به نوامیس اعضاء خیانت کرده و به قول شاعر، چون به خلوت می رود ، آن کار دیگر می کند!
امروز وقتی هم معلوم می شود که همه حرفهایش در مورد محرمیت با رهبری یا همان بند “ب” انقلاب، یک بازی شیادانه بیش نبوده است ، بیشتر به عمق رذالت و دجالیت رجوی پی برده می شود !
مریم و مسعود رجوی سال هاست که همچون گرگ هائی دیوانه در حال دریدن خانواده و بچه های ما هستند و در ظاهر پایانی برای این جنایات متصور نیست !
سران فرقه رجوی و به طور خاص، مریم قجر عضدانلو، به صورت حرفه ای، تصویری شیطانی از خانواده ها را برای اعضاء ، ترسیم کرده اند! آنان بی شرمانه می کوشند که اقوام درجه یک هر کس را مانند یک شیطان تلقی کرده و اینطور القاء کنند که برای مصون ماندن از شیاطین ، باید همیشه از آنها گریزان باشند !
واقعیت این است که عواقب باصطلاح انقلاب مریم خرد کننده تر از آن است که بشود در یک قاب آنرا به تصویر کشید، این تحقیر و خرد کردن در فرقه رجوی ، دراز مدت بوده و متاسفانه در بیشتر موارد غیر قابل جبران و نیازمند افشاگری های مداوم جداشدگان از این فرقه می باشد.
فرید