25 آبان سالگرد وفات سردار ملی ایران ، ستارخان است.
او با دسیسه ی مشترک سفارت های انگلیس، تزار روس وعثمانی و فراماسونرهایی که طبق دستور و برای ناتمام گذاشتن انقلاب مشروطیت که تهران را براحتی آب خوردن به چنگ آورده بودند، بدانجا رفت و مدتی بعد و بدنبال استقبال پرشور صادقانه ی مردم ایران از تبریز تا تهران و پذیرایی محیلانه ی دولت فراماسونری جدید که برسر کار آمده و خود را حکومت مشروطه میخواند ، بدست نیروهای شهربانی وبه رهبری یپرم خان داشناک ، تحت محاصره قرار گرفت و با از دست دادن یاران وهمرزمان خود تیر خورد وبراثر همین زخم وفات یافت.
درحالی که قبل ازآن بهمراه نیروهای وفادار و قهرمانش در زادگاه خود تبریز، محاصره ی 11 ماهه ی تبریز را که بدست نیروهای ارتجاع انجام گرفته بود درهم شکسته بود واگر نبود این دسیسه ها ی دشمنان داخلی وخارجی مشروطه ، او قادر بود که بعد از شکستن مقاومت نیروهای استبداد در تبریز، قادر به حرکت به تهران و برقراری رژیم مشروطه ی واقعی بود.
درد آور این است که فرقه ی وطن فروش رجوی که 40 سالی است که همان کار را میکند که قاتلان ستارخان انجام دادند ، بیشترین سعی را درتصاحب ستارخان دارد وبا این کار، زخم دیگری براندام مالامال از زخم نهضت مشروطه زده و نام ستار خان را ملکوک میکند!
درنوشته ی باند رجوی که برای بهره برداری ازاین سال روز- روز سیاه مردم ایران- تهیه شده، چنین آمده است:
” یک سال پیش در ۲۵آبان۹۸ آنان که به ندای نیای سلسلهٔ آزادیخواهان ایران ـ ستارخان ـ «آری» گفتند، پرچم غیرت و شرف و ایستادگی برافراشتند و شورش و قیامی بزرگ و سراسری را با آرمان و آرزوی ستارخان پیوند زدند “.
شما که درجریان عکس این راد مرد تاریخی حرکت میکنید ، حق استفاده از واژه هایی مانند غیرت وشرف ندارید وخود بیش ازهمه میدانید که چه تعداد ازنواده های این مرد بزرگ تبریز را اسیر، شکنجه ویا کشته اید.
من هیچ مخالفتی با خواسته های مدنی ومخصوصا صنفی زحمتکشان ندارم ولی ازشما سئوال میشود که اگر اعتراضات صنفی آبان گذشته با آرمان های ستار خان مطابقت کامل داشت، چرا تبریزی ها – بعنوان همشهریان ، بازماندگان وفامیلان ستار خان – دراین نا آرامی ها شرکت نکردند؟!
مثلا عدم شرکت من وتعدادی از همفکرانم این بود که به علت نبود رهبری منسجم وخوش مرام ، امکان سوء استفاده ی دشمنان داخلی وایادی خارجی شان ازاین تجمعات زیاد است و طرح منطقی ترمشکلات ودندان روی هم گذاشتن با وجود اینکه مشکلاتم را حل نمیکند، اما از گرفتار شدن دربازی های سیاسی دشمنان بهتر است!
بازهم :
“ستارخان وجدان همیشه بیدار ایران تا سپیدهدم وصال با محبوب آزادی است “.
واین مسئله ربطی به شما بی وجدان ها بعنوان عامل اصلی رجوی ندارد و طبیعی تر آنست که شما براساس خصلت فرقوی و ضدانسانی خود ، نمیتوانید درک درستی از آزادی داشته باشید و آزاد منش نامیدن ستارخان توسط مرتجعین و وطن فروشانی مثل شما عین توهین به این راد مرد زنده یاد ماست.
سپس :
” نام و سلوک ستارخان تجلی استقلال جنبشهای آزادیخواهانهٔ ایران با پرچم «کس نخارد» میباشد. این استقلالگزینی اگر چه با پرداخت بهای سنگینی همراه بوده است، اما همواره در سمت درست تاریخ توأم با تقدیر و درک محضر مردمشان بوده و خواهد بود“.
بشما چه مربوط است درهر زمان مناسب، اسرار کشور خود را به دشمنان میدهید و روشن میسازید که دشمن هرچه استقلال و آزادی میباشید.
صدها نفر از خانواده های آذربایجانی که فریفته شدگان و یا اسرایی در تشکیلات منفور شما دارند، برای ملاقات عزیزان خود در برابر درب شوم اشرف صف کشیدند و شما با توهین وتحقیر آنها و مجال ندادن به ملاقاتی ساده ، دشمنی خود را با ستار خان نشان دادید و بنابراین بیهوده لاف نزنید!
وحید