مانیفست گروهی از خانواده های ذیربط تبریزی – قسمت اول

فرقه ی وطن فروش وضدمردمی رجوی ، بدلایلی بر توهمات خود دایر به سقوط قریب الوقوع حکومت ایران ونشستن بر اریکه ی قدرت افزوده که این به معنای داشتن عزم جزم او درجلوگیری از ملاقات و تماس ما با فرزندان مان بوده و ما را ناگزیر به انجام کارهای بیشتر در پیگیری طومار 11هزار نفری خود میکند که البته بر دشواری کار ما میافزاید و ما را گریزی از قبول این سختی ها نیست.

این بار یکی ازمریدان رجوی وارد میدان شده ودر رسانه های مربوطه نوشته ای مانیفست وار که درحکم تهدیدی برای ما خانواده هاست ، منتشر کرده است:

“ باور به سرنگونی زودهنگام این رژیم بعد از قیام های ۹۸ در بین طیف های مختلف ایرانیان نیز به همین نسبت گسترش یافت. اکنون همه به این فکر افتاده‌اند که آلترناتیو کیست …”؟

اگر طیف های مختلف مردم ایران علیرغم تنگناهای موجود به این نتیجه رسیده اند، چرا به فراخوان های شما و رسانه های دشمنان داخلی وخارجی واکنش مثبتی نشان نداده و در سالگرد این اعتراضات تکانی نخوردند؟

ضمنا برخلاف ادعای شما، مردم میدانند که آلترناتیوی وجود ندارد و بهمین خاطر به چیزی که شما فکر میکنید، آنها نمیکنند.

آنها امثال شما را بی شرم ترین نیروی باصطلاح سیاسی ایران دانسته وبر تصورشان هم نمیگنجد که زمانی شما را بعنوان آلترناتیو به رسمیت شناخته وآقا بالا سرشان کنند.

بار دیگر :
“.. آیا برای سرنگون کردن رژیمی که وزارت اطلاعاتش در بسیاری از محافل ایرانی نفوذ کرده باید دور هم جمع شده و بحث های سیاسی مطول اندر فوائد آزادی و دمکراسی سرداد؟ آیا باید دنبال این نوع گذار و آن یکی نوع گذار گشت“؟

درمقایسه با تمام ادوار تاریخی ایران، فعالیت علنی امروز بسیار گسترده تر است.

ضمنا با وجود انکشاف زیاد وسایل ارتباط جمعی ، مردم احتیاج به محفل زنی ودور هم نشینی ندارند وبه چیزی که سخت احتیاج دارند، مطالعه وتحقیق است که کاری است سخت واز شما ها که اینهمه عجله برتخت نشاندن مریم و مسعود دارید و فاقد زمینه های لازم درخصوص مطالعه و تحمل بیخوابی و دود چراغ خوردن، بر نمیآید و اگر فکر میکنید که دیگران این کار را میکنند، با طرح آنچنانی قضیه، دراصل میزان بالای حسادت خود را نسبت به انها نشان میدهید.

بازهم :
“این همان نیروی جنگنده ضد رژیم و ستون فقرات نبرد آزادی‌بخش برای سرنگونی است که خود را در خیابان‌های سراسر ایران هویدا کرد. این نیروی جنگنده نه خودرو و خلق‌الساعه، بلکه نتیجه نبردی سخت و سنگین و پرخون از سال ۵۷ تاکنون است و همه اسم و رسم آن، در شعارها و عملکردش در دو قیام بر همگان روشن شد“.

البته این حرف ها در سطح ادعای خودتان و یا درستتر، شهادت دادن خودتان بنفع خودتان معتبر است و درماهیت قضیه ، ادعایی است که عمدتا عکس آن به ثبوت رسیده است.

جنگندگی شما درجاسوسی و انجام ترورهای وحشیانه و بی غیرتی تان در سپردن تمام اختیارات خود و خانواده ی خود بدست بوالهوسی مانند مسعود رجوی است و فرهنگ ما ، این کارها را بی عفتی شدید و خیانت میداند و بنابراین مدام ازشما بعنوان حاملان این فرهنگ یاد کرده و ابراز تنفر خواهند نمود.

مردم حضور شما دراین تجمعات اعتراضی مسالمت آمیز را ندیده و آنهائی که میگویند دیده اند، معتقدند که قاطی شدن ، خرابکاری کردن ودر رفتن سریع عناصر کم تعداد وپول گرفته ازشما وشرکای رقیب تان، هزینه ی این اعتراض را برای شرکت کنندگان و مجموعا برای کشور بالاتر برد ومحتمل که ازاین رو باشد که دنباله ی این خواست های خود را نگرفتند .

همچنین :
“ آلترناتیو نمی‌تواند دنبال کسب قدرت باشد بلکه هدف اصلی اش باید آزادی و حاکمیت آحاد مردم بر اساس اراده و مقاومت و فداکاری باشد و مشروعیتش را هم از مقاومت و ایستادگی و پرداخت تمام عیار و خون شهیدانش در برابر دیکتاتوری کسب میکند و لاغیر.”

هر انسان آگاهی میداند که مسعود رجوی که شما گوش بفرمان تام وتمام او هستید، ازهمان آغاز انقلاب بدنبال کسب قدرت بود و با منطق شما آلترناتیو نیست!

ماهوتچیان عزیز که این مقاله را نوشتید، میبینید که دروغگویی چه درد سر هایی دارد وچگونه به این سادگی یقه ی کذاب را میگیرند؟

ضمنا این باصطلاح شهدای شما، منبع هیچ خیری برای ملک و ملت نبوده و در مقابل قربانی توهمات و زیاده خواهی های مسعود رجوی شده و مرگ بی افتخاری را تجربه کرده وتوشه ای برای کارهای خائنانه ی بعدی مسعود رجوی مهیا نمودند.

ادامه دارد