چرا تعطیلی کرونایی در اسارتگاه مانز اجرا نمی شود؟

رهبران سازمان ضد مردمی مجاهدین، پس از مایوس شدن از ایجاد آشوب و ناامنی در آبان ماه 1399 و سایر قضایا، اینک بدنبال دست آویز دیگری هستند!

اخبار گرانی ها و برخی مطالبات کارگری از جمله مطالبی است که تلاش می کنند روی آن مانورهای مذبوحانه ای انجام بدهند.

در همین رابطه خبری درج کردند تحت عنوان :

” کارگران پیمانی عسلویه نیز با برگزاری تجمعی خواستار رعایت پروتکل‌های بهداشتی کرونا شدند. طبق پروتکل‌های کرونایی برای مناطق نفتی، کارگران باید ۱۴ روز کار کنند و ۱۴ روز مرخصی داشته باشند. اما پیمانکار از اجرای بخشنامه وزارت نفت خودداری کرده و کارگران را که با قراردادهای حجمی کار می‌کنند، در ازای ۲۰ روز کار، ۱۰ روز به مرخصی می‌فرستد. با توجه به وضعیت بحرانی بوشهر به لحاظ گسترش کرونا، کارگران نگران سلامتی خود و خانواده‌هایشان هستند…”

پس چطور است که ویروس های کرونا در داخل مناسبات سازمان خطرناک نیست، اما برای کارگران عسلویه خطرناک و مبتلا کننده است ؟!

کرونا در کمپ اشرف 3

اگر سازمان اینقدر اصرار دارد که تایم های کاری باید در مراکز نفتی کاهش یابد ، چرا در مناسبات خود این تعطیلی های کرونائی را اعمال نمی کند؟

جالب است بدانیم که در مناسبات درون سازمان با وجود مرگ های کرونائی در اسارتگاه مانز ، هرگز حتی تعطیلی یک ساعته هم ندارند و بی وقفه همه را در نشست های جمعی و کارهای فیزیکی گروهی بکار می گیرند!

اخبار چندی که توسط برخی جداشده ها از داخل مناسبات به گوش می رسد، حاکی از این است مثل قبل ، حتی نیم ساعت هم کسی در اختیار خودش نیست و علیرغم ویروس مهلک کرونا نشست های جمعی مغزشوئی نیز بلاوقفه ادامه دارد!

براستی چرا جان انسان ها برای رهبران ضد مردمی مجاهدین اهمیتی ندارد؟

با در کنار هم قرار دادن این رویدادها، آیا می توان اینطور نتیجه گرفت که مریم رجوی دلش برای کارگران پیمانی عسلویه نسوخته است و با این ترفند قصد گسترش آشوب ها ورسیدن به مطامع شیطانی خود را دارد؟ گرچه همگی می دانیم که کسی برای افاضات این خانم تره هم خرد نمی کند.

حال در این وضعیت که مردم درگیر بیماری مهلک کرونا هستند، باید باری از دوش مردم برداشت و کمک کار بود، نه اینکه از شدت گرفتن بیماری کرونا خوشحال شد و انگشت اتهام را به سوی این و آن دراز کرد!

رجوی ها کم از مردم ایران نکشته اند! هر فرصتی هم پیش آمده به خونریزی پرداختند، این دایه ی مهربان تر از مادر شدن هم ، آبشخور دیگری دارد، این ها دل به حال مردم نمی سوزانند ، بلکه اشک تمساح می ریزند که ثابت کنند مردم را دوست دارند، رهبران مجاهدین در سر بزنگاهها به اعضای خودشان رحم نکردند، چه برسد به اکنون که برای مردم آبغوره می گیرند!

اکنون خانواده های اسرای دربند رجوی ، نگران حال فرزندان خود در اسارتگاههای رجوی هستند و آرزومندند که تلفات این بیماری در اسارتگاههای رجوی به صفر برسد.

جا دارد که از سازمان بهداشت جهانی و سایر سازمان های ذیربط، درخواست کنیم که نمایندگان خود را به درون اردوگاههای رجوی بفرستند، تا ضمن روشن شدن ابعاد واقعی این بیماری در درون مقرهای سازمان، به ریشه کنی این بیماری در اسارتگاههای رجوی کمک کنند . . .

بله ، فرقه ی رجوی با سطح بهداشت پائین و نبود بیمارستان مجهز، صدها نفراز اعضای خود را در معرض ابتلاء به این ویروس قرار داده است !

صدها انسان بدون ابتدائی ترین امکانات بهداشتی و درمانی ، بدون یک حامی و دلسوز، در خطر آلوده شدن به این ویروس می باشند. مریم رجوی اولین کسی است که انگشت اتهام تلفات احتمالی به سوی او نشانه رفته است . دولت آلبانی باید هر چه سریع تر نسبت به آزادی اسیران فرقه ی رجوی اقدامات اساسی انجام بدهد.

سران فرقه ی رجوی با اینکه می دانند این ویروس وارد کشور آلبانی شده است ، اما تا این لحظه هیچ اقدام مثبتی مبنی بر پیشگیری از ورود این ویروس به اردوگاه کار اجباری و اسارتگاه مانز ننمودند.

البته پرواضح است که مسئولیت و عواقب این سهل انگاری های مسئولین فرقه ی رجوی به عهده ی شخص مریم رجوی است ، با توجه به کهولت سن اکثریت اسرای فرقه ، در صورت ابتلاء اعضاء به ویروس کووید – 19 ، آمار تلفات بسیار بالا خواهد بود.

پیشاپیش از تمامی ارگانهای ذیربط ، می خواهیم که برای نجات جان اسرای فرقه ی رجوی ، از شر رهبر تمامیت خواه فرقه ، از انجام هر تلاشی فروگذار نکرده و به نجات این قربانیان بشتابند…

فرید

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا