طی هفته ی گذشته تا کنون اخبار متنوعی در ارتباط با فرقه ی رجوی منتشر شده است. در اینجا قصد دارم ضمن بررسی این مسائل بحثی پیرامون آنچه پیش رو است را آغاز نمایم.
نخست اینکه سرکرده ی فرقه در اشرف (عراق) خانم صدیقه حسینی اعلام نموده بود که مردم ایران روز ۲۴ آذر ماه را در خانه بمانند و انتخابات را تحریم کنند. به دلیل تقارن این مسئله با پیام رجوی و دادگاه اتحادیه ی اروپا فرقه این مطلب را از یاد برد و دیگر بحثی هم پیرامون آن براه نینداخت.
این مطلب گواه واضحی بر غافلگیر شدن سرکردگان فرقه و شتابزدگی آنان در بمیدان آوردن پیام رجوی بوده است.
متعاقب دادگاه رجوی پیام داد. البته بلحاظ بین المللی نه مجاهدین از این دادگاه سودی بردند و نه دستاوردی ولو اندک برای ایشان محسوب شد. من معتقدم تنها نیاز به یک بوق تبلیغاتی قوی برای حفظ ساکنان اشرف تنها انگیزه ی این پیام بوده است.
دولت عراق خود به این نتیجه رسیده است که فرقه ی وابسته به صدام و حزب بعث که اینک با در اختیار داشتن بخشی کوچک از خاک عراق به توطئه گری و زد و بند با جماعتی از بقایای حزب بعث و وابستگان به القاعده مشغول است می بایست هرچه زودتر بساطش را جمع کرده و از خاک عراق برود. بر این مبنا لزوم تزریق انگیزه های جدید جهت حفظ نیرو تنها دلیل اقدام مفتح رجوی به صدور پیام بود.
رجوی از مخفیگاه خود پیام فرستاد و این افتضاح را بجان خرید که همه به او بگویند آقای به اصطلاح رهبر! تا کنون کجا متواری بودی چه می کردی؟ تا در قبال آبروی نداشته بتواند انگیزه ی ماندن را به رگهای خشک و فرتوت اشرف که روز بروز دلمرده تر و تاریک تر می شود تزریق کند.
در این میان خبر رسید که اولا هشت نفر از اعضای مجاهدین از فرقه جدایی گزیده و به کمپ آمده اند که در میان آنان یک عضو شورای رهبری مجاهدین هم حضور دارد. ضمنا حسب اطلاع برخی دیگر نیز ثبت نام کرده و به زودی به کمپ منتقل می شوند. (-که ممکن در زمان نگارش این مطلب این اتفاق فرخنده و رهایی برخی دیگر از دوستانمان صورت پذیرفته باشد.)
فرقه اینک بخوبی بور شده است ( یا بقول برنامه ی طنزی که اینک آقای مهران مدیری از شبکه ی ۳ پخش می کند : رجوی هم شیرین قوز فیش شدندنده!) از یک سو پیام مفتضح برای پیشگیری از جدایی و از دیگر سو جدایی همزمان تعدادی از اعضای فرقه و رفتن آنان به کمپ!
ضربه ی محکم دیگر بر پیکر جنازه ی فرتوت فرقه را پخش مصاحبه ی تنی چند از رها شدگان و اعضای انجمن نجات با تلوزیون بلژیک می دانم که در میانه ی این هیاهو ها و بر سنگ کوفتن های اروپا نشینان عضو فرقه برای سر کیسه کردن بیشتر معدود هواداران و درست در زمانی که خواهران مستقر در اور به فرمان مریم داشتند کیسه ی گشادی برای جمع آوری پول از این جماعت تعطیل می دوختند بر پیکره ی آنان فرو آمد.
برخلاف دادگاه که هیچ برد و اثر ماندگاری نداشت… همین مصاحبه ی ساده و کوتاه تاثیر شگرفی بر نخبگان و سیاسیون بلژیک و اروپا داشت. مریم که گمان می برد در فریفتن برخی نمایندگان روستاهای بلژیک شق القمر سیاسی کرده خود باعث شد روشنگری و بینایی علیه این فرقه به کشور بلژیک کشانده شود و عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد.
معتقدم در برابر هیاهوی بسیار برای هیچ این مطلب کمرشکن ترین حادثه برای رجوی ها بود و اثرات خیر زیادی بر جای خواهد گزارد.
راستی یک خبر بسیار خوشحال کننده ی دیگر هم در راه است. بزودی انشااله
وبلاگ آرش صامتی پور