شعار جلال پراش این بود: “صبح تا شب کار کنید و شب مثل مُرده روی تخت دراز بکشید که به هیچ موردی فکر نکنید.”
زمانی که فرقه رجوی در عراق بود جلال پراش در مقر موزرمی بود. یک حیوان دریده که کارش در مقر گرفتن پاچه نفرات بود. در مقر گشت می زد و کسانی که کم کاری و یا محفل می زدند؛ برای آنها گزارش رد می کرد.
بارها در مقر موزرمی در نشست ها پاچه مرا گرفت. مثل گراز به سوژه های نشست حمله می کرد و می گفت من حق خواهر مریم را از شما می گیرم. اجازه نمی دهم حق خواهر مریم را بخورید. گویا که ما ارث پدری خواهر مریمش را خورده بودیم! این بابا می خواست حق مریم را از ما بگیرد!
جالب اینجا بود که خودش دست به سیاه و سفید نمی زد. بعضی وقت ها می دیدم در آسایشگاه دراز کشیده بود. در نشست ها خیلی بد به نفرات سطوح پایین بد و بیراه می گفت. ما از دست این دریده در مقر موزرمی آسایش نداشتیم. در واقع یک شکنجه گر بود .
جمعه شب تلویزیون فرقه را مشاهده می کردم مریم قجر تسلیت گفته بود و مجاهد قهرمان را به او لقب داده بود! معمولا رهبران فرقه به شکنجه گران خودش لقب قهرمان را می دهد . نفراتی که با هم در مقر موزرمی بودیم و الان در آلبانی هستند از شنیدن مرگ جلال پراش خوشحالند . امیدوارم که شکنجه گران رجوی یکی پس از دیگری به کام مرگ بروند .
فواد بصری
علی لعنت الله قو م الظالمین , بدنه و اعضای پیاده نظام بدبخت پادگان اشرف در واقع کارگران زبان بسته و اسیر کندوی زنبور تشکیلات رجوی ملعون بوده و مریم رجوی ملیجک ملکه این کندو می باشد.ای اسران فرقه اگاه باشید و خودتان را نجات بدهید از چنگ رجویهای مزدور بیگانه.