رجوی ها دیروز در ننگ نامه ای نوشتند:
” روز ۱۱فوریه ۲۰۲۱ (۲۳بهمن۹۹) ۱۱۳ تن از نمایندگان کنگرهٔ آمریکا یک قطعنامهٔ دوحزبی مبنی بر اعلام حمایت از مقاومت و خواست مردم ایران صادر کردند و آن را به‌عنوان یکی از اسناد کنگره به‌ثبت رساندند…”
کنگره ی آمریکا دارای 535 عضو شامل 100 سناتور و 435 نماینده ی مجلس می باشد، 113 نفر یعنی 20 درصد! یعنی اقلیت مغلوب! یعنی یک حمایت ناچیز! گرچه اگر 100 درصد اعضای کنگره هم حمایت کنند، این برای مردم ایران پشیزی ارزش ندارد.
نوکری اگر برای آمریکا افتخار بود که باید رژیم منحوس سلطنتی بیشتر بدان مفتخر می بود! هنوز دولت جدید در آمریکا نه به دار است و نه به بار! اما شما توجه کنید به خوی نوکر صفتی و وطن فروشانه ی این رجوی ها که اصرار برشروع نوکری خود به آمریکائی ها می کنند! اگر قرار بود حمایت دولت شیطانی آمریکا شما را در رسیدن به مطامع تان ، به جائی می رساند که دولت قبلی کاملا شما را در آغوش گرفته بود، اما هیچ اتفاقی نیافتاد!
امثال رودی جولیانی، جان بولتون، مایک پمپئو و دیگران بارها از سر کیسه ی شل شده ی مجاهدین خوردند و بردند، اما هیچ اتفاقی نیافتاد؟
برای یک گروه مدعی مخالفت با دولت، تنها افتخار حمایت خلق است و بس! مردم باید اصلی ترین پشتوانه ی یک مقاومت باشند، گروهی که خود را ” مقاومت و اپوزیسیون ” می نامد، باید به پشتیبانی مردمش بنازد! مقاومتی که خلق خودش ، خانواده ی خودش را با سنگ وکلوخ زد و سنگبارانش کرد و همه را مزدورنامید، یعنی دیگر همه چیز خودش را از دست داده است !
رجوی ها اصلی ترین پایگاه خود را از دست داده اند ، این یعنی اوج بی ریشگی و بی پشتوانگی!
یک بار رجوی در نشستی جمعی که خودم نیز حضور داشتم ، گفت :
“بخدا من حاضر هستم آمریکائی ها حتی نامی از من ببرند، برای من یک برد بزرگ است ! حتی حاضرم این آمریکائی به من فحش بدهند ، اما اسمی از من ببرند، این یعنی من را طرف حساب قرار می دهند! چه برسد که حمایتی از من بکنند! این دیگر خیلی مهم است! …(رجوی آنروز سنگ بنای امپریالیسم خوب ! را می چید) ”
رهبری که روزی چنین مواضعی داشت وای به حالش که مواضع قبلی اش را که مردم را هم قدری با آنان همراه کرده بود ، امروز همه رنگ باخته است !
جهت یادآوری برای آقای مسعود رجوی ، مواضع قبلی این گروه چنین بود:
” موضع ضدامپرياليستی و ضد آمریکایی مجاهدین خلق از بدو تولد این سازمان، یکی از مهم‌ترین بخش‌های دکترین و از دلایل وجودی آنها بود. درواقع می‌شود گفت که موضع ضد امپریالیستی مجاهدین اگر مهم‌تر و پررنگ‌تر از مسلمان بودن آنها نبود حداقل هم وزن به نظر می‌رسید. مجاهدین در بیانیه‌ای تحت عنوان «انتظارات مرحله‌ای از جمهوری اسلامی» اعلام می‌کنند که: «انتظارات حداقل ما از جمهوری اسلامی در ریشه‌کن کردن همه جانبه سلطه امپریالیست‌ها از این میهن خلاصه می‌شود».
در دنباله این بیانیه می‌افزایند: «آیا امپریالیست‌ها همان شیاطین مجسم بین‌المللی امروز جهان نیستند؟ بنابراین مضمون برنامه حداقل یک سازمان مسلح به ایدئولوژی اسلام و جهان‌بینی توحید، دقیقاً ملازم با نفی همه‌جانبه آثار سیاسی، اقتصادی، نظامی و فرهنگی امپریالیزم جهانی به سردمداری آمریکاست.
همان قدرت شیطانی، طاغوتی و کفرآمیزی که غدارترین نیروی تاراجگر جهان را تشکیل می‌دهد. همان قدرتی که همراه با سایر شرکا، تمام خلق‌های زیر سلطه جهان را در چنگال اهریمنی خود دارد، همان قدرتی که آثار شوم جنایات آن سراسر جهان را، از الجزایر و فلسطین گرفته تا ویتنام و آمریکای لاتین فرا گرفته است. به راستی کدام جنایت و دزدی و فحشا و بدکاری و کشتار را در سراسر جهان، و از جمله در میهن خونبارمان می‌توان یافت، که مستقیم یا غیر مستقیم ردپای امپریالیست‌ها را به نحوی از انحا در آن نتوان دید؟
جهت تشریح این‌که امپریالیسم چیست، رجوی می‌گوید: «انقلاب ما ضد کیست؟ الان بعد از خاتمه موفقیت‌آمیز ضدیت با نظام شاهنشاهی و دیکتاتوری طاغوتی همچنان که بارها و بارها امام گفتند و به مردم‌شان تأکید کردند ما در یک مرحله ضداستعماری هستیم، یعنی ضدامپریالیستی؛ امپریالیسم که این همه از آن صحبت می‌کنیم چیست؟ به بیان ساده یعنی جهانخواری، امپریالیست‌ها جهان خوار هستند. آدم خوار شنیده‌اید؟ بالاتر از آن جهانخوار است. جهان کلاً به دو اردوگاه تقسیم می‌شود. یک طرف مستضعفین هستند، محرومان هستند، خلق‌ها هستند و در طرف دیگر مستکبرین جهان هستند. هیچ رابطه‌ای بین این دو، جز اسارت یا نبرد وجود ندارد. ما یا اسیریم، یا علیه این رابطه نبرد می‌کنیم. هیچ رحم و مروتی هم در کار نیست»…”
حال امروز ببینید که سقوط و انحطاط این فرقه ی ضد مردمی تا کجا پیش رفته است که به حمایت یک اقلیت این ” جهانخواران و آدم خواران ” افتخار می کنند! پس طبق فرموده های آقای رجوی امروز اگر نبردی با این امپریالیسم ندارد، لاجرم دراسارتی افتخارآمیز! بسر می برد…
رجوی در پروسه ای حتی پا را فراتر گذاشت و به رئیس جمهور آمریکا تبریک گفت ، ملاحظه بفرمائید:
” وقتی بیل کلینتون رئیس‌جمهور آمریکا شد، رجوی در پیام تبریکی که برای او فرستاد، عنوان نمود که موفقیت وی «پیروزی برای دموکراسی و حقوق بشر در دنیای امروز به شمار می‌رود» و در ادامه گفت: «از آنجا که طی مبارزات انتخاباتی مستمراً بر روی دموکراسی و حقوق بشر در نقاط مختلف دنیا تأکید نموده‌اید، بسیار طبیعی است که امروز تمامی نیروهای دموکراتیک و مدافعان و مبارزان حقوق بشر از پیروزی شما خرسند شده و در آن احساس اشتراک کنند»…”!
تمامی این برخوردهای دوگانه و متضاد بود که نام ” منافقین ” را بر روی سازمان مجاهدین خلق، حک کرد.
امروز باید مجددا از آقای مسعود رجوی مرحوم! پرسید که آقاجان، بالاخره مواضع شما درباره ی ” امپریالیسم ” آمریکا چیست؟؟؟
اگر روزی روزگاری دیدیم مسعود رجوی با لباس ارتش آمریکا ، پرچم آمریکا را در دستانش می فشارد و مرگ بر مستضعف! فریاد می زند، تعجب نکنید…
فرید