نام گذاری به اصطلاح سازمان مجاهدین خلق توسط بنیانگذاران با بهره گیری دروغین از ایدئولوژی اسلامی در تناقض آشکار با ماهیت و تفکرات مارکسیستی این گروه بوده و از بدو تاسیس، دم خروس التقاطی بودن ایدئولوژی فرقه با پیشبرد علم مارکسیستی و ضد خلقی، ذات اصلی آنها را برای مردم ایران آشکار نمود.
سر کرده فرقه با شعار توخالی و ادعای اینکه با بررسی قرآنی وتعیین کننده مسائل اجتماعی به این باور رسیده است که مرز بندی بین استثمارکننده و استثمار شونده است و نه بین با خدا و بی خدا، مطرح کردن چنین ادعایی از سوی رهبران فرقه مجاهدین که مناسبات درونی و تشکیلاتی فرقه مظهر نوینی از برده داری فراتر از جسم و جان تمامی اعضای فرقه مجاهدین را در بدترین شکل ممکن استثمار کرده است مضحک بنظر می رسد.
زیرا ایدئولوژی التقاطی فرقه مجاهدین برگرفته از تفتیش عقاید، الزام و اجبار اعضاء به بیان تناقضات ذهنی، بهره کشی از روح وجسم و تخریب هویتی، جدا سازی زنان از مردان ، ممانعت از ملاقات اعضاء با خانواده هایشان ، و ایجاد مانع در مسیر بدیهی ترین ساختار تکامل انسانی یعنی تولید نسل و همسرگزینی حکایت از این واقعیت تلخ دارد که مسعود رجوی در حالیکه ابتدایی ترین حقوق انسانی اعضای خود را به بدترین حالت مورد تضییع قرارمیدهد، دقیقا در مقابل همان خلق قهرمانی است که از آن دم می زند.
فرقه رجوی در دوران زمامداری ترامپ با همکاری بی وقفه با ارگانهای اطلاعاتی و امنیتی آمریکا در فشار حداکثری و تحریم اقتصادی علیه مردم ایران هم کاسه دشمنان شد تا زندگی روزمره مردم را سخت و طاقت فرسا نماید.
اشک تمساح مریم رجوی برای عدم رسیدگی به موضوع کرونا در ایران در حالی است که عوامل فرقه حتی اجازه اطلاع رسانی در خصوص قربانیان کرونا در مقر فرقه را به خانواده هایشان نمی دهند. با نگاهی کوتاه به فلسفه دروغین مجاهدین از ابتدا تا کنون میتوان جبهه خلق و ضد خلق را از هم تمیز داد .