فصل ششم: استقرار در آلبانی
اعضای فرقه رجوی در اواخر تابستان سال 1395 با حمایت مستقیم آمریکا و اتحادیه اروپا و ملل متحد به طور کامل از کمپ لیبرتی در عراق، روانه آلبانی شدند. رجوی تلاش فراوانی کرد تا پادگان اشرف را حفظ کند. او نمی خواست که فرقه اش از فاز تروریستی و نظامی خارج شود و صرفاً کارکرد اطلاعاتی و تبلیغاتی داشته باشد. مسعود با سقوط صدام حسین کاملاً کنار گذاشته شد و مریم طرف حسابِ غربی ها گردید.
مجاهدین خلق در آلبانی
امروز در آلبانی پنج زمین کشاورزی در مکانی دورافتاده خریداری شده و در آن مقری ایزوله برای مجاهدین خلق ساخته شده است که نه تنها مجوز ساختمان ندارد بلکه اصلاً ردی از آن (یا سکنه آن) در دفاتر دولتی آلبانی موجود نیست. این زمین را به واسطه یکی از معروف ترین قاچاقچی های سلاح آلبانی به صورت نقد تهیه کرده اند و هیچ داد و ستد بانکی و تشریفات اداری انجام نشده است. کلیه مصالح ساختمانی از طریق ایتالیا بدون پرداخت گمرک و مجوز وارد شده که باز هیچ ردی از حساب و کتاب و مدارک بانکی در آن نیست.
سال گذشته دو نفر اسرائیلی را در همان مرز آبی با ایتالیا با حجم بالایی اسکناس دستگیر کردند که به اردوگاه مجاهدین خلق می رفتند. البته ادامه این خبر یکباره قطع گردید و کسی نفهمید که نهایتاً چه شد. سازمان مجاهدین خلق در آلبانی حتی یک حساب بانکی ندارد و نفراتش در دفاتر وزارت کشور و وزارت بهداشت ثبت نشده اند و قرارگاه آنان بر روی نقشه های معمولی وجود ندارد در حالی که عکس های هوایی آن منتشر شده اند. پلیس هم یکی دو بار خواست به خاطر قتل های مشکوک وارد مقر آنان شود که از طرف شیش (سرویس اطلاعاتی و امنیتی آلبانی تحت نظارت سازمان سیا) مانع گردیدند.
یکی از دلایلی که آلبانی انتخاب شد همین فساد گسترده در سیستم کشور است. آلبانی در اروپا به عنوان دروازه پولشویی و همچنین قاچاق مواد مخدر، انسان و سلاح شناخته می شود. بسیاری از سلاح هایی که از غرب به دست گروه های تروریستی در سوریه می رسید و می رسد از آلبانی عبور می کند. مافیای معروف و قدرتمند آلبانی البته این روزها رابطه خوبی با مجاهدین خلق دارد که مسائل مختلفی از جمله مسأله پولشویی را حل و فصل می کند.
مجاهدین خلق ضمن وارد کردن بیش از هزار دستگاه کامپیوتر از طریق یک شرکت آلبانیایی، با پرداخت مبلغی هنگفت سرویس های اینترنت بسیار پرسرعت خریداری و مجوز نصب آنتن بر بالای کوه داجتی تیرانا را دریافت کردند و به این ترتیب یک شبکه مخابراتی برای کارزارهای خود در فضای مجازی راه اندازی نمودند. شبکه ای که مریم رجوی در آلبانی از آن برای پیشبرد پروژه عملیات روانی علیه مردم ایران بهره می برد.
مجاهدین خلق قطعاً بدون حمایت سیاسی آمریکا و لابی اسرائیل و دلارهای سعودی، هرگز نمی توانستند تشکیلات مافیایی و تروریستی در خاک اروپا داشته باشند.
مریم رجوی در فروردین 1396 در مقر خود در تیرانا با سناتور جان مک کین (حالا مرده است)، قاچاقچی اسلحه و حامی تسلیحاتی فرقه داعش از طریق آلبانی، دیدار و گفتگو نمود. در خرداد همان سال حملات تروریستی داعش در تهران به مجلس شورای اسلامی و حرم حضرت امام خمینی (ره) با کمک های اطلاعاتی و امکاناتی مجاهدین خلق صورت گرفت.
در گردهمایی سالانه مجاهدین خلق در پاریس در تیرماه 1396، جان بولتون جنگ طلب، نماینده پیشین آمریکا در ملل متحد، گفت که “تنها راه همانا تغییر این رژیم می باشد، و ما حاضران در این جمع قبل از فوریه سال ۲۰۱۹ (چهلمین سالگرد انقلاب اسلامی ایران) در تهران جشن خواهیم گرفت.” او تأکید کرد که جمهوری اسلامی چهلمین سالگرد تأسیس خود را جشن نخواهد گرفت.
در اسفند همان سال رودی جولیانی جنگ طلب، مشاور و وکیل شخصی دونالد ترامپ، با مریم رجوی در مقر وی در آلبانی دیدار نمود.
آخرین گردهمایی مجاهدین خلق در پاریس
مجاهدین خلق پانزدهمین و آخرین گردهمایی خود را با حضور مریم رجوی در ویلپنت فرانسه در تیرماه 1397 برگزار نمودند. رودی جولیانی، شهردار سابق نیویورک و از مشاوران حقوقی دونالد ترامپ در این گردهمایی خواهان سرنگونی جمهوری اسلامی و جایگزینی آن با مجاهدین خلق شد. این گردهمایی ها از سال 1383 هر ساله در 30 خرداد سالگرد آغاز مبارزه مسلحانه مجاهدین خلق با جمهوری اسلامی برگزار می شد.
از آن پس نه تنها مجاهدین خلق اجازه برگزاری هیچگونه گردهمایی در فرانسه یا حتی اتحادیه اروپا را نداشتند بلکه مریم رجوی هم که در آلبانی مستقر شده بود عملاً اجازه ورود به فرانسه و خاک اتحادیه اروپا را نیافت. مریم رجوی خیلی تلاش کرد تا اعتبار سیاسی گذشته را مجدداً به دست آورد اما اروپا مایل نبود این سازمان که در اختیار سعودی بود خارج از آلبانی فعالیتی داشته باشد.
لازم به ذکر است که طی این سالیان مریم رجوی تلاش فراوانی کرد تا بلکه بتواند ویزای آمریکا یا انگلستان را بگیرد و حتی از طرق قضایی و دادگاه و گرفتن وکلای معروف و گران قیمت هم اقدام کرد اما موفق نشد. غرب اگرچه استفاده های خود از یک مزدور را به عمل می آورد اما به تهدیدات امنیتی یک فرقه تروریستی هم کاملاً واقف است.
معضل جداشدگان در آلبانی برای فرقه رجوی
قرار و مدار انتقال مجاهدین خلق از عراق به آلبانی در ژنو با حضور کمیساریای عالی ملل متحد برای پناهندگان و دولت های آمریکا و آلبانی گذاشته شد. این انتقال کاملاً غیرقانونی و خلاف قواعد معمول ملل متحد صورت گرفت چرا که این افراد اولاً به صورت گروهی منتقل شدند حال آن که می بایست به صورت فردی طرف حساب می بودند و ثانیاً فاقد هرگونه مدارک اقامت و پناهندگی بودند.
آمریکا تقبل کرد که هزینه استقرار مجاهدین خلق در آلبانی را بپردازد و این پول به صورت سرانه به مجاهدین خلق پرداخت می شد. (همانطور که رجوی به صورت سرانه از صدام حسین پول می گرفت.) فضای نسبتاً آزاد آلبانی شرایطی را به وجود آورد که طیف گسترده ای خواهان جدایی شدند. سازمان بیم آن را داشت که جداشدن به یک جریان تبدیل شده و سازمان را متلاشی کند.
قانوناً هزینه های افراد جداشده هم به سازمان مجاهدین خلق پرداخت می شد که می بایست آن را مستقیماً به خودشان تحویل دهد اما سازمان صرفاً به شرط همکاری و خصوصاً جاسوسی بر روی فعالیت دیگر جداشدگان حاضر به پرداخت این پول بود.
مستمری کسانی که حاضر به همکاری و مشخصاً جاسوسی برای سازمان نبودند قطع گردید. در مقاطعی کمیساریای عالی ملل متحد برای پناهندگان این مستمری را پرداخت کرد اما با برچیده شدن دفتر نمایندگی کمیساریا مجدداً عنان کار به دست فرقه رجوی افتاد.
فرقه رجوی برای این که جداشدن در آلبانی به یک جریان تبدیل نشود به هر صورت ممکن و با صرف هزینه های گزاف تلاش می کرد و می کند تا زندگی را برای جداشدگان سخت تر کند. این میان شرایطی که طی نزدیک به دو سال اخیر برای آقای احسان بیدی از جانب پلیس و دستگاه امنیتی فاسد آلبانی به وجود آورده شده و در مقابل مقاومت و پایداری قهرمانانه وی قابل توجه است.