سلام، حمید رضا حالت خوب است؟ مورخ 9/اردیبهشت/ 1400 مقاله ای در سایت از خدا بی خبران ( فرقه رجوی ) نوشته بودی که عکست را مشاهده کردم متاثر شدم! چهره ات خیلی شکسته شده است. چهره ات نشان می دهد در محلی که زندگی می کنی زیر فشار هستی. این همه سال چکار کردی و از این پس می خواهی چکار کنی؟! راهی را که پیش گرفتی ته آن بن بست است . فکر می کنی آزاد زندگی می کنی اگر این در ذهنت است سخت در اشتباهی! شما در یک زندان حصار بسته هستید . چرا به پدرت زنگ نمی زنی خیلی نگران شماست. خبر داری که او الان تنهاست؟ مقاله ای که نوشته ای کار شما نیست کار کسان دیگریست. مقاله شما را می خواندم گفته بودی در آینده با مردم ایران در میدان آزادی جشن می گیریم .
حمید رضا چند سال است سر شما را شیره می مالند و شما را با این تبلیغات دروغین نابود می کنند. چرا چشمهایت را باز نمی کنی؟ چرا خاک روی واقعیت ها می ریزی؟ رجوی و سران فریب کارش چند سال است شعارهای پوشالی به خورد شما می دهند . گفته بودی خانواده های ما را مجبور می کنند نامه برای ما بنویسند و … این طور که فکر می کنی نیست! آن زمانی که در عراق بودی خانواده خودت آزادانه به عراق می آمد کسی آنها را مجبور نمی کرد. قبلا در نامه هایم به شما گفته بودم چندین بار ما به عراق سفر کردیم که شاید بتوانیم با شما دیداری داشته باشیم ولی متاسفانه سران منحوس رجوی این اجازه را به ما ندادند .
حمید رضا خودت را نجات بده خانواده شما منتظرت هستند . ماندن در فرقه رجوی فقط تباهی خودت است.
برادرت مصطفی نوری