مسعود رجوی ، در انتظار جایزه ی صلح نوبل

سازمان مجاهدین خلق، بدین جمله مشهور و بر سر زبان هاست که :
“به دستور رهبران مجاهدین ، اعضای سازمان ، خودشان ، خودشان را شکنجه و زندانی می کنند”!

آری این جمله بسیار درست است، این جمله را کسی تائید می کند که سالها در اسارت این سازمان بوده است، بدین نحو که اعضای قدیمی تر همیشه اعضای جدیدتر از خود را شکنجه و زندانی می کنند، هر چقدر در این سازمان قدیمی تر،  شکنجه گرتر و بی عاطفه تر…

حال مقاله نویس موهوم و خیالی که وجود خارجی ندارد، با این عنوان چنین نوشته است :
” دکتر بهروز پویان، کارشناس علوم سیاسی از تهران:
مسعود رجوی شاخص عصر ماست.

سپس اتهاماتی را که سازمان مجاهدین به آنها متهم است را چنین ردیف کرده است:
1. جداکردن حساب رهبری از بدنه مقاومت.
2. منافق بودن مجاهدین.
3. مجاهدین عاطفه ندارند وخانواده ها را متلاشی می کنند.
4. مجاهدین تروریست هستند.
5. مجاهدین در داخل پایگاه ندارند و وابسته به دولت های خارجی هستند.

این پنج بند که خود مجاهدین بدان اذعان دارند که بعنوان اتهام علیه شان مطرح است، خیلی شیک و مجلسی است ، همه نیز درست هستند ، اما جنایات مسعود رجوی ملعون، که در این دو سه بند ، خلاصه نمی شود!
حیات و ممات مسعود رجوی روی دو پا بود، بدین نحو که یک پا سرکوب داخلی سازمان و دیگری وجه بیرونی و تروریستی سازمان! او بدون اینها یک جنازه و مرده بود.

مسعود رجوی

بخش اول – سرکوب داخلی سازمان:
– مسعود رجوی خائن به مملکت و دست در دست دشمنان مردم ایران دارد، از صدام حسین بگیرید تا ترامپ و نتانیاهو و بن سلمان و …
– مسعود رجوی به زنان در تشکیلات تعرض جنسی کرده است!
– مسعود در تمام عمرش یک حرف راست یا یک پیش بینی درست نداشته است!
– جنایت علیه بشریت در قرارگاههای مجاهدین یک سنت دیرینه است که مسعود بانی آن بوده و مریم ادامه دهنده ی آن می باشد!
– قتل اعضای سازمان در پستوهای مخفی سازمان ، همه به دستور مسعود بوده است !
– تک تک اعضای سازمان به دستور مسعود، سالها از ابتدائی ترین امکانات انسانی محروم بودند.
– مسعود متولی عملیات اغفال و فریب و شکنجه و زندان و سربه نیست ها…(قتل اعضای ناراضی).
– اجبار به انجام کارهای سنگین و سخت نظامی در کار بیش از 12 ساعت در روز و شب. (استثمار اجباری)
– راه اندازی زندان های انفرادی طویل المدت ، شامل نگهداری اجباری در ساختمان های نظیر اسکان تحت عنوان برخورد تشکیلاتی، بنگالی شدن ، حبس در دستشوئی و…
– نابودی کانون خانواده با دستور مستقیم مسعود رجوی …
– طلاقهای اجباری و تجرد اجباری با عنوان انقلاب ایدئولوژیک درونی!
– نشست های تفتیش عقاید روزانه تحت عنوان عملیات جاری ، غسل روزانه و صفر صفر…
– نابود کردن هویت فردی اعضاء با نشست های طولانی و اجباری.
– قطع با دنیای بیرون و همه چیز و همه کس ، برای سالیان بسیار طولانی !
– عدم دسترسی اعضاء به خدمات پزشکی استاندارد و روز دنیا.
– شکنجه های فیزیکی و بازجوئی های خشن در زندان های مخفی .
– اقامت و اسارت اجباری در پادگان های خشن نظامی.
– اجبار به شرکت در عملیات نظامی خطیر که احتمال مرگ یا نقص عضو افراد بالا بود.
– آزار جسمانی و کتک و اهانت در جمع با ترفندهای تشکیلاتی!
– خودکشی اجباری یا مهیا کردن شرایط برای خودکشی!
– عدم صحبت با کنار دستی ها و ممنوع بودن رفاقت و همشهری گری.(محفل و دوستی ، شعبه ی سپاه پاسداران است!)
– بهره برداری های جنسی بخصوص از زنان توسط رهبر و مسئولین ارشد سازمان.
– اطاعت اجباری و مطلق از رهبر، ولو با بذل جان!
– مغزشوئی!
– عدم دسترسی آزادانه به تردد شهری، تفریحات سالم، گوش دادن به موسیقی، عدم انتخاب آزادانه ی پوشش و گفتار.
– نداشتن وسائل فردی نظیر ساعت، موبایل ، واکمن ، رادیو و ضبط صوت و …
– زندگی اجباری در حصارها و سیم خاردارهای رو به داخل .
– اجبار به تن دادن به برنامه و زمانبندی اجباری و حتی عدم اختیار در انتخاب نوع غذا!
– عدم پاسخگوئی رهبر و مسئولین به زیردستی ها و تحت مسئولین!

بخش دوم : سرکوب بیرونی و رو به خارج سازمان:
– عملیات تروریستی نظیر حمله به شخصیت ها و افراد و منتقدان و جداشدگان.
– کشتار زنان و کودکان غیرنظامی درعملیات های مختلف نظیر کردکشی در عراق.
– قتل و ترور معلمین ، کسبه و افرادی که موافق این سازمان و رهبری آن نبودند.
– ترور شخصیت ها با بمب و اسلحه و…
– خمپاره زنی های کور و پراکنده.
– حملات برنامه ریزی شده علیه خانواده های اعضای سازمان .(ترورنظامی، سنگ پرانی و …)
– فعالیت گسترده در فضای مجازی علیه خانواده ها و جداشدگان.
– بمب گذاری در شهرها و تجمعات مردمی.
– حملات کور و غیر دقیق نظامی در شهرها که در اکثر موارد منجر به تلفات غیر نظامی شده است.
– سازماندهی عملیات تروریستی در داخل ایران ، یا هر نقطه ای از جهان.

حال خوانندگان محترم قضاوت کنند که آیا:
مسعود رجوی شاخص عصر ماست؟ آیا به گفته ی نویسنده ی ابله رجوی، آیا مسعود رجوی میزان الحراره و قطب نمای جهت‌گیری انسانی در زمانه‌ٔ تفوق بربریت و به مسلخ بردن فضیلتهای انسانی است؟؟؟ آیا مسعود رجوی شاخص فدای بیکران و بی چشمداشت و صداقت بوده است؟؟؟
فرید

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا