بعد از روی کار آمدن نظام جمهوری اسلامی در سال 1357 و آشکار شدن چهره واقعی برخی شیاطینی که در قالب انقلابیون در بین مردم بودند ، رفته رفته شکاف بین حکومت و این خائنین بیشتر و بیشتر شد تا جاییکه ابوالحسن بنی صدر به همراه مسعود رجوی تشکلی بنام شورای ملی مقاومت طراحی و اجراء نمودند که شاید در آن زمان رنگ و لعاب زیادی داشت ولی با گذشت زمان و آشکار شدن چهره قدرت طلبانه مسعود رجوی که با نام همبستگی در شورای ملی مقاومت قصد سیطره بر آن را داشت ، روز به روز از حامیان آن کاسته شده و افراد و احزاب بیعت بسته با سازمان مجاهدین ضد ایرانی از آن جدا شدند .
در واقع بعد از پیروزی انقلاب و مشخص شدن اهداف برخی احزاب که با حکومت تناقض پیدا کردند ، مسیر حرکت آنها تغییر کرد و در واقع آنها شدند دشمن حکومت و برای سرنگونی نظام حاکم بر کشورمان فعالیت نمودند که مسعود رجوی خائن از جمله این افراد بود که با همفکری بنی صدر شورای ملی مقاومت را در 30 تیرماه 1360 بنیانگذاری نمودند تا بتوانند با ائتلاف همه نیروهای مخالف حکومت ایران به مقصد پلیدشان که همان سرنگونی این حکومت بود دست یابند! و البته این تشکل برای مسعود رجوی وسیله ای بود برای رسیدن به مقاصد پلیدش که همانا رسیدن به قدرت یکی از آنها بود!
اما با گذشت زمان و سیطره رجوی بر شورا باعث اعتراض بسیاری از احزاب حاضر در آن شد و باعث جدایی آنها گردید که بنی صدر نیز وقتی فهمید که مسعود رجوی چه حیله ای دارد ، مسیر خود را از آنها جدا نمود و بدین ترتیب شورای خود ساخته رجوی در اوج اختلافات درون حزبی تنها ماند و سرکرده خائن آن که با حیله و نیرنگ توانسته بود زن ابریشمچی را از چنگ او در آورده و به عقد خود در آورد ، مریم قجر را مسئول شورای ملی مقاومت کرده تا حلقه افکار پلید و خائنانه او تکمیل شود .
اکنون با گذشت چهار دهه از تشکیل این شورا، مردم کشورمان هیچ شناختی از آن ندارند و دلیل آن داشتن انزجار از این گروه می باشد.فرقه رجوی با تبلیغات دروغین نشان می داد که هدفش برقراری دموکراسی و مبارزه با امپریالیسم بود که هم اکنون شاهد هستیم در دامن امپریالیسم و با دلارهای آنها گذران زندگی نکبت بار می کند و باز به همین صورت ادعای حکومت پوشالی بر کشورمان را دارند .