ماندانا در کودکی توسط مادرش سوسن در مهاجرت در لندن بزرگ شد. خانواده آنها هوادار سازمان بودند. آنها مانند هزاران مجاهد دیگر ظاهر سازمان را دیده بودند و هیچ گاه در مناسبات تشکیلاتی مانند عراق نبودند.
سازمان فشار زیادی به ماندانا وارد می کرد تا بعد از اتمام درس پزشکی اش وی را به عراق ببرد. ماندانا مقاومت می کرد و هیچگاه حاضر نشد که به عراق برود. وی خانه ای به مبلغ 240 هزار پوند خرید.
ماندانا با قبول سرپرستی آرمان کیامنش به آوارگی وی خاتمه داد. خانه ماندانا سیزدهمین خانه ای بود که آرمان کیامنش دوران کودکی و نو جوانی را بسرمی برد. لندن آخرین شهری بود که آرمان بعد از اقامت در نزد خانواده های مختلف در آمریکا ؛ کانادا و آلمان به خود می دید.
آرمان د رمدت اقامتش در آلمان دز سال 1999چندین بار اقدام به خودکشی کرد و به همبن دلیل سازمان وی را به انگلیس فرستاد.
آرمان در سال 1997 زمانی که مادرش (ناهید) برای بردن وی به عراق به آمریکا آمده بود از رفتن با وی به عراق خودداری کرده بود. الهام خواهر بزرگ آرمان بعدا توسط سازمان و علیرضا جعفر زاده در یک توطئه غیر انسانی با پرونده دار کردن انها در اف.بی.آی وی را به عراق فرستادند و آنها همچنان در عراق بسر می برند. ُ
ماندانا با فرستادن کودکان به عراق مخالف بود و دلیل آن هم نگهداری ازآرمان بود. عکسی هم که از وی با مریم رجوی سمبل ریا و فساد در 1.5 سال پیش گرفته شده بود.
در انسان بودن ماندانا شکی نیست ولی در انسان بودن مریم رجوی با یک پرونده سنگین و سیاه در اعزام کودکان بیگناه به عراق و میدان جنگ ؛ آوارگی خانواده ها و نقض دائمی حقوق بشر جای شکی با قی نمانده است.
دستگاه دروغ پردازی مجاهدین به این سوال باید پاسخ بدهد چگونه ماندانا که دستور مستقیم رجوی برای ربودن کودکان به اشرف و نیز اعزام خود ش به اشرف ر ا رد کرده بود در مقام شهدای فروغ جاودان قلمداد میکند. دستگاه تبلیغاتی هیتلری مجاهدین باید پاسخ بدهد چرا اجازه نداد ند هزاران کودک و نوجوان دیگر به تحصیل بپردازند و عمر آنان را به عنوان مزدوران در اشرف تلف کردند و هم چنان میکنند.
دست های رجوی در خون کشته شدگان فروغ جاودان و کودکانی که از خانواده ها در آمریکا و کانادا و اروپا توسط سازمان ربوده شده و به عراق برده شدند و شرایطی که ماندانا ها بخاطر استرس زیاد آسیب های روحی دیدند غرق است و باید پاسخگو باشد.
پارس ایران، چهاردهم آوریل 2007