مجاهدین خلق خواهان اعدام جاسوسان آمریکایی در تهران بودند!

در 13 آبان سال 1358 (برابر با 4 نوامبر 1979)، تعدادی از فعالان حوزه دانشجویی معروف به “دانشجویان پیرو خط امام” به سفارت آمریکا در تهران یورش برده و آن را به اشغال خود درآوردند. قرار بر این بود که یک حرکت اعتراضی و تبلیغی علیه حمایت آمریکا از شاه خائن و فراری صورت گیرد تا افکار عمومی به این موضوع جلب شود.

بعد از اشغال سفارت آمریکا در تهران، مدارک و مستنداتی به دست آمد که مشخص می ساخت این نه یک سفارت بلکه یک لانه جاسوسی است و طرح های بسیار مفصل و پیچیده ای برای ساقط کردن نظام نوپای جمهوری اسلامی و بازگرداندن شاه در دستور کار می باشد. لذا اشغال سفارت آمریکا در تهران یا همان لانه جاسوسی به مدت 444 روز ادامه یافت تا نهایتاً در تاریخ 30 دی 1359 (برابر با 20 ژانویه 1981) با پذیرش قرارداد الجزایر از سوی دولت های ایران و ایالات متحده پایان یافت.

اما جالب است بدانیم مجاهدین خلق که امروز علناً در جبهه آمریکا و متحدان منطقه ای او در دشمنی با ملت ایران قرار گرفته اند، آن روزها جمهوری اسلامی را به مماشات در برابر آمریکا متهم کرده و خواهان محاکمه و اعدام جاسوسان آمریکایی بودند!

نشریه مجاهد شماره 102 در صفحات 20 و 24 مطلبی تحت عنوان “گروگان ها از اعدام تا آزادی!” درج نمود و به نقد مماشات در برابر گروگان های آمریکایی پرداخت. در این مقاله طلبکاری شده است که پس اعدام آنان چه شد؟

نشریه مجاهد شماره 103 در صفحات 1 و 23 به تاریخ سه شنبه 9 دی 1359 مطلبی تحت عنوان “استقبال خونین از جهانخواران آمریکایی” دارد که در آن نسبت به هر گونه نرمش در قبال گروگان های آمریکایی هشدار داده و آمادگی خود را جهت استقبال خونین از آمریکایی ها اعلام کرده است.

نشریه مجاهدین و گروگانهای آمریکا نشریه مجاهدین و گروگانهای آمریکا

نشریه مجاهد شماره 123 در صفحه 29 نیز مطالبی در این خصوص با عنوان “شمه ای از عملیات مسلحانه مجاهدین خلق علیه امپریالیسم” دارد.

نشریه مجاهدین و گروگانهای آمریکا

اصل این نشریات که تصاویر آن ها ارائه می شوند موجود است که عمق نفاق و دورویی مسعود رجوی خائن و جنایتکار را نشان می دهد.

در ضمن یادآوری می گردد که مسعود رجوی سرکرده فرقه مجاهدین خلق چندین سال قبل در پیامی مدعی شد که تمام انتشارات گذشته سازمان، مجعول و ساخته ی وزارت اطلاعات ایران است و به این ترتیب یکباره گذشته خود را نفی کرد. این در بسیاری از فرقه ها مرسوم می باشد و رهبران فرقه ای، بسته به مصالح روز، انتشارات گذشته خود را از بین می برند یا نفی می کنند.
مطالبی در این خصوص در کتاب محمد اسکندری در هلند و همچنین در مصاحبه های بتول سلطانی در آلمان و جواد فیروزمند در فرانسه به تفصیل وجود دارد.

عاطفه نادعلیان

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا