افشاگریهای اخیر تعدادی از اعضای سابق مجاهدین (کودکان سالهای ۱۹۹۰ – ۱۹۹۱ و مردان امروز) در شبکه اجتماعی «کلاب هاوس» ، بار دیگر کوس رسوایی سران مجاهدین و ایدئولوژی متعفن آنان را در سطح جهانی به چالش کشید.
دورهمی اخیر تعدادی از همین مردانی که دوران نوجوانی خود را در تشکیلات مجاهدین گذرانده بودند حقایق هولناکی از نحوه رفتار مسئولین مجاهدین با آنها که حتی به تجاوزات جنسی هم ختم گردیده روح و روان هر انسان شرافتمند و آزاده را می آزارد.
پیشتر نیز مصاحبه تعدادی از مجلات و هفته نامه های اروپایی با تعدادی از همین نوجوانان دیروز و مردان امروز وحتی انتشار کتاب توسط همین افراد و بازگو کردن سرگذشت تلخی که بواسطه حضور در مجاهدین در خاک عراق به آن دچار شدند ، سران این گروه فاسد و بدنام را به تکاپو انداخت تا طبق روال و سیاق همیشگی با فحاشی و شخم زدن تاریخ، حقیقت را وارونه جلوه دهد.
در همین رابطه مجاهدین سعی کردند برای ترمیم چهره زشت و کریه خود و پوشاندن بخشی از تاریخ سیاه این فرقه در خاک عراق در سالهای 1990 و 1991 که سرگذشت تلخ کودکان را روایت می کند بازهم به فریب و دروغگویی و پروپاگاندای رسانه متوسل شوند.
لذا در اقدامی سخیف مطلبی تحت عنوان «کودکان چهل ساله» به قلم فردی به نام محمد حسن فخیم که او هم از کودکان سابق مجاهدین است کردند.
تمام تلاش مجاهدین در این مطلب این است که بگوید انتقال کودکان مجاهدین از خاک عراق به اروپا و آمریکا عملی انسانی و درست بوده است. نویسنده سعی کرده است در مطلب خود با آوردن نمونه های تاریخی عمل کثیف رجوی را موجه و انسانی جلوه دهد. و این موضوع را برجسته کرده و بگوید: «در طول عملیات بهغایت پیچیده و خطرناک انتقال کودکان مجاهدین ازعراق به اروپا و آمریکا حتی یک کودک آسیب ندید.»
بدین ترتیب رهبر مجاهدین می خواهد این موضوع را در ذهن مخاطبانش جای بیندازد که چون آمریکا می خواست به عراق حمله کند و تهدید جانی برای کودکان وجود داشت لذا دست به این کار انسانی زده است!
البته اصل ماجرا این نیست. این بزرگترین دروغگویی رجوی برای مخدوش کردن تاریخ است. چرا که آقای محمد حسن فخیم که نویسنده این مطلب معرفی شده نیز در آن زمان کودکی بیش نبود و لذا او هم از واقعیت پشت پرده این پروژه جنایتکارانه رجوی خبر ندارد.پس بهتر است ایشان هم این مطلب را بخوانند تا این شکلی آلت دست و مضحکه عام و خاص قرار نگرفته و ابزاری برای توجیه دروغگویی های رجوی نشوند.
باید از پروژه اعزام کودکان اعضای مجاهدین به اروپا و آمریکا از عراق در سالهای ۱۹۹۱ – ۱۹۹۰ ( ۱۳۶۹) بعنوان یک تراژدی تمام عیار و به عنوان سالی برای همدردی با کودکان اعضای مجاهدین در تاریخ یاد کرد. که رهبران مجاهدین با سنگدلی تمام این کودکان را از آغوش مادرانشان دزدیده و به بهانه حمله آمریکا به این کشور به اروپا و آمریکا منتقل کردند.
اکنون بیش از ۲۰ سال از آن واقعه تلخ می گذرد و پاسخ واقعی آن، چیزی نیست که در مطلب آقای محمد حسن فخیم آمده است. و این ساده اندیشانه ترین شکل ممکن برای فرار از علت حقیقی این واقعه تلخ است.در مهر ماه سال ۱۳۶۸ و با انتصاب مریم رجوی به عنوان مسئول اول مجاهدین توسط شخص مسعود رجوی «انقلاب ایدئولوژیک» وارد فاز طلاق های اجباری در تمامی رده های تشکیلاتی این گروه گردید.
رجوی توانست این پروژه را در خاک عراق ودرمحیطی بسته به خوبی پیش ببرد وزنان را از مردان و مردان را از زنانشان جدا کند. و خیلی زود واحد های مسکونی را به متروکه و انبار تبدیل گشت. یادمان هست که رجوی علت شکست عملیات فروغ جاویدان در مرداد ماه ۱۳۶۷ در پیوند زناشویی وخانوادگی اعضای سازمان معرفی کرد که مانع از پیروزی وی در جنگ با جمهوری اسلامی ایران گردیده است.
رجوی استدال می کرد که برای مردان زنانشان و برای زنان مردانشان مانع از وصل حقیقی اعضای سازمان به من است و باید با گسستن پیوند خانوادگی با طلاق این مانع را از سر راه برداشت.
بدین ترتیب رجوی موفق شد در سال ۱۳۶۸ طلاق بین زوج های مجاهدین را محقق کند. اما یک مانع دیگر بر سر راه بود و آن وجود کودکان زوج های مجاهدین بود که پای طلاق های اجباری را سست می کرد و کودک باعث می شد بار دیگر زوج ها حتی برای دیدن فرزندانشان هم شده لحظاتی را در کنار هم قرار گیرند که این کار هم پای طلاق های انجام شده را سست می کرد.
در این میان جنگ کویت بزرگترین موهبت برای رجوی بود که بتواند مشکل خود را حل کرده و با دور کردن کودکان از عراق هرچه بیشتر اعضای سازمان را به تبعیت از خود وادار کرده و به اصطلاح انقلاب ایدئولوژیک خود را پیش ببرد.
بنابراین رجوی با فریبکاری تمامی و به ظاهر انسانی وارد پروژه خروج کودکان از خاک عراق نمود.در اینجا باید شخص رجوی را خطاب قرار داد و تاریخ را به او یادآوری کرد و اینکه:مگر محمد سیدمحدثین در نشستی که شما در قرارگاه اشرف و قبل از حمله آمریکا به کویت برگزار کردید نگفت که ما از طریق دوستانمان در آمریکا مختصات قرارگاه اشرف را به مسئولین دولت در وزارت خارجه آمریکا دادیم که این قرارگاه بمباران نشود. به همین دلیل هم سازمان هرگز قرارگاه اشرف را تخلیه کامل نکرد. رجوی به دستور صدام بخشی از نیروهای سازمان را در کفری متمرکز کرد تا این دیکتاتور نیروهای بیشتری را برای حمله به کویت اختصاص دهد. در عمل هم کسی به قرارگاه اشرف حمله هوایی نکرد. و کسی هم آسیبی ندید.
بنابراین تهدید حمله هوایی توسط آمریکا نمی توانست دلیل منطقی برای خارج کردن کودکان معصوم و بی گناه از خاک عراق باشد، بلکه استراتژی خشونت، خوی تمامیت خواهی و قدرت طلبی و شهوت رانی شخص رجوی بود که چنین سرگذشت تلخی را برای کودکان مجاهدین رقم زد.
نویسنده : یوسف اردلان