مبنای اصلی تمامی فعالیت های سازمان مجاهدین خلق، بر پایه دروغ بنا نهاده شده است. حقیقتی که در تار و پود فرقه نفوذ کرده است. رفتار رهبران، آموزش های درون تشکیلاتی و پروپاگاندای رسانه ای. رهبران مجاهدین بهتر از هر کس دیگری به امر واقفند که سابقه ی ننگین فرقه شان، آبرویی برای آن ها باقی نگذاشته تا بتوانند مستقیما و با نام خود با افراد ارتباط برقرار کنند. نه در میان گروه های اپوزیسیون جایگاهی دارند و نه در میان مردم ایران. نام مجاهدین مساوی است با مزدوری. از مرزهای ایران هم که فرسنگ ها فاصله گرفته اند و عملا قدرت مانور آنچنانی ندارند. بحران کمبود نیرو و سالخورده شدن افراد باقی مانده در فرقه هم که از معضلات اصلی سازمان است. به این ترتیب چاره ای نداشته اند جز راه اندازی ارتشی سایبری با اعضای فرتوت ساکن کمپ اشرف 3 در آلبانی.
روزانه حدود 1000 نفر پشت سیستم های کامپیوتر می نشینند و با ده ها حساب کاربری جعلی مشغول دروغ پراکنی و جذب افراد هستند. این ها به خوبی توجیه هستند که نمی توانند با نام سازمان مجاهدین خلق با کسی ارتباط بگیرند در نتیجه از نام ها و شخصیت های جعلی بهره می برند. ذهن فرد را تحت کنترل در می آورند و به این ترتیب سعی می کنند بر روی افکار عمومی مسلط شوند و پروپاگاندای خود را به پیش ببرند تا شاید چند صباحی بیشتر نفس بکشند.