تبریک سال نو و درد دل فاطمه رشیدی با پدرش مسیب رشیدی

پدرجانم بیا و بعد از 41 سال دوری مرا در آغوش بگیر

پدرم سلام. پیشاپیش سال نو و عید نوروز سال 1401 را به شما تبریک می گویم. امیدوارم در صحت و سلامت کامل باشید .
پدرجان من فاطمه دخترت هستم که نه تو مرا دیدی و نه من تو را دیدم. دست تقدیر باعث شد جدایی و فراق 40 ساله بین پدر ودختری صورت گیرد و من این سال ها در حسرت یک بار دیدن پدرم بوده ام. چه سخت است که دختری 41 سال پدرش را نبیند و ازدواج کند و بچه دار شود. پدرش زنده باشد اما در فراق هم روزگار سپری کنند.

پدرم، سال های سال من در روز پدر برایت دعا کردم و روز دختر در حسرت بودم که ای کاش من هم مثل هم سن و سال هایم پدرم در کنارم بود و این روز را به من تبریک می گفت. افسوس که اینگونه نبوده و تا کنون این رنج در کنار پدر نبودن برای من به یک زندگی سخت تبدیل گشته .

در آستانه سال نو از خداوند برایت سلامتی آرزومندم و امیدوارم یک روز به همین زودی ها برگردی و دخترت را برای اولین بار در آغوش بگیری تا من هم برای اولین بار بطور واقعی و نه در خواب و رویا پدرم را بغل کنم و به خواب بروم .دخترهای هم سن و سال من در کودکی برایم تعریف کرده اند که هیچ خوابی برای دخترها مثل خواب در بغل پدر لذت ندارد و من از آن محروم بوده ام .
به امید روزی که به خاطر من تصمیم بگیری و برگردی .

مراقب خودت باش – دختر چشم به راهت فاطمه

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا