در نظر داشتم مطلبی در خصوص پیام اخیر مهوش سپهری ملقب به نسرین لمپن در خصوص رخداد اجتماعی اخیر ایران بنویسم اما فرصت نکرده بودم، ضمن اینکه اعتقاد داشتم و دارم با برجسته کردن شورای مرکزی از زنان و دخترکان نورسیده، امثال مهوش سپهری کهنه کار در عرصه جنایت و سرکوبگری به کنار گذاشته شده اند و دیگر کاربردی نبوده و نخواهند بود که خود این از دجالیت فرقه مجاهدین درسیاستهای کاری تشکیلاتی اش است. تا اینکه امروز در سایت روشنگر انجمن نجات مطلبی با عنوان “مظهر لمپنیزم از اسارتگاه رجوی به میدان می آید” به قلم دوست و همکارم گلی اسکاردی دیدم که با روشنگری از ماهیت اصلی نسرین لمپن، زحمت مان را در پرداختن به این عنصر دست پرورده رجوی کم کرد وعجالتا بسنده میکنم به نظر و دیدگاه خودم که در بخش نظرات مطلب جناب اسکاردی بقرار زیر گذاشتم :
“اسکاردی عزیز سلام و درود بر شما. تمام و کمال بر نوشته هایت سر مهوش سپهری از عوامل سرکوبگر اعضای ناراضی درون تشکیلات مافیایی رجوی صحه میگذارم و تاکید هم دارم که این عجوزه دپویی که از سقوط صدام تاکنون در حاشیه رانده شده بود، به بهانه یک رخداد اجتماعی در ایران که چون از اقلیم کرد زبان بود، به مشمئزترین شکل ممکن رونمایی شد شاید که حرفهایش خریدار داشته باشد زهی خیال باطل….
گلی اسکاردی جان فقط اضافه کنم که این موجود پست و حقیر در زمانه جنگ خلیج وانتفاضه عراق، چه جنایتها که مرتکب نشد و چه خونها که از پیکر همین مردمان کرد عراقی و ایرانی به زمین نریخت که امروز به دروغ سنگ حمایت از آنان را به سینه میزند. تف وهزاران تف به وجود پست و داعشی تان که روزی باید در پیشگاه عدالت در قبال جنایات تان پاسخگو باشید با اشد مجازات و آن روز دیر نیست..”
پوراحمد