برادرم حسن سلام. امیدوارم که حال شما خوب باشد. مدت زمان زیادی است که تماسی از شما دریافت نکردم و بسیار نگران شما هستم. حسن جان من برادرت هستم و دوستت دارم. مگر می شود نگران حال و وضعیت برادرم نباشم. تا به حال دیده ای برادری، برادر خودش را فراموش کند؟ هرگز!
شب یلدا خانواده به فکر شما بودند وجای شما خالی بود. ای کاش پیش ما بودی و نگرانی ما از بابت تو برطرف می شد. همه خانواده دلتنگ و منتظر شما هستند. مادر دلش برایت تنگ شده است، مگر می شود مادری فرزندش را فراموش کند؟! بدان که خانواده ات خوبی تو را می خواهند. فکر نمی کنم در کمپی که هستی حال و روز آنچنان خوشی داشته باشی. مطمئن باش آرامش و دلخوشی تو فقط و فقط در کنار خانواه تامین می شود.
من بارها در نامه هایی که برایت ارسال کرده ام گفتم و باز هم می گویم خودت را نجات بده. هنوز هم می توانی آزاد زندگی کنی. زندگی بیرون از کمپ بسیار شیرین است. تجربه کن.
دوست دار شما – برادرت حسین رضایی