مایکل روبین کارشناس آمریکایی، در مقالهای که در اندیشکده امریکن اینترپرایز به چاپ رسیده، درباره فرقه تروریستی مجاهدین توضیح داده و از عدم شفافیت مالی این گروه سخن میگوید. همچنین بیان میکند که حمایتهای مالی این گروه از نامزدهای ریاست جمهوری در آمریکا باید ملاک رد صلاحیت نامزدها قرار گیرد.
روبین در ابتدا با اشاره به ماهیت این گروه بیان میکند که بر خلاف گفته نماینده سیاست خارجی این فرقه، این گروه دموکراتیک نیست: «مجاهدین خلق، یک فرقه است. در واقع نماینده ارشد سیاست خارجی این گروه، نتوانسته یا نخواسته حتی به یک مورد نارضایتی داخلی این گروه در سه دهه گذشته اشاره کند، در حالی که او ادعا می کند سخنگوی یک گروه دموکراتیک است.
وی ادامه داد: «این گروه و “سازمانهای” واسطهای که برای پرداخت پول به سیاستمداران آمریکایی و اروپایی ایجاد کرده، از افشای حسابهایشان رویگردانند که پرسش هایی را درباره منبع درآمدهایشان به پیش میکشد. این مسئله همچنین سوالهایی را درباره کسانی که از مجاهدین پول میگیرند، مطرح میکند.»
وی در ادامه ضمن تاکید بر فرار رهبران این گروه در شفافیت زندگی خود، بیان میکند که برای حمایتهای مالی موسسات زیادی را در آمریکا تاسیس کردهاند: سرکرده این گروه، مریم رجوی و دستیاران ارشدش زندگی لوکسی دارند اما از ابتدایی ترین ملاکهای شفافیت یک گروه غیرانتفاعی فرار میکنند. “شورای ملی مقاومت” این گروه برای آنکه نشان دهد از پشتیبانی ریشهای برخوردار است، چهل گروه جغرافیایی در آمریکا تاسیس کرده که تحت حمایت “سازمان جوامع ایرانی آمریکایی” هستند. از جمله اینها، گروههای مفروضی همچون جامعه ایرانی آمریکایی شمال کالیفرنیا، جامعه ایرانی آمریکایی مریلند و جامعه ایرانی آمریکایی شمال تگزاس هستند.
این مقاله همچنین ادامه میدهد: هیچ یک از این سازمانهای ظاهراً مستقل، فرم 990 خدمات درآمد داخلی را که برای اکثر سازمانهای غیرانتفاعی با درآمد ناخالص بیش از 50 هزار دلار اجباری است، ارائه نمی دهند از جمله هزینهها، درآمدها و دستمزد افراد تحت استخدامشان را. دفتر نمایندگی شورای ملی مقاومت که میگوید یک نهاد غیرانتفاعی ثبت شده در واشنگتن دی سی است، نیز فرم 990 را ارائه نکرده است. فرمهای مالیاتی سازمان جوامع ایرانی- آمریکایی در دسترس هستند اما عجیب اینکه ادعا میشود تمامی درآمدها از ناحیه هدایا است. هزینهها برای تبلیغات، سفر و امور اداری است (هرچند این گروه، هیچ فهرستی از کارمندان حقوق بگیر ارائه نمیدهد). هیچ لیست هزینهای هم برای کنفرانسها و نشستها وجود ندارد.
روبین با اشاره به مخارج این گروه برای هدایای سیاسی اظهار میکند که این مخارج بیش از بودجه مالی آنها است: از همه مشکوکتر اینکه این گروهها و این سازمانها که هیچ کادر حقوق بگیری ندارند، هیچ مراسمی برگزار نمی کنند و درآمد اندکی دارند، هدایای سیاسی و پولهای افتخاریای پخش میکنند که از کل بودجه شان بیشتر است. هدیههای معمول برای هر یک از مقامهای پیشین آمریکایی که در گردهماییهای سالانه مجاهدین خلق در آلبانی یا پاریس سخنرانی کنند، حدود 50 هزار دلار است یعنی یک چپاول تمام عیار برای حدود پنج دقیقه سخنرانی.
این کارشناس آمریکایی علاوه بر این بیان میکند که پخش اطلاعاتی درباره ایران از طرف این گروه نوعی لاف زنی است و بیشتر برای پنهان کاری آنها است: بدتر اینکه پنهان کاری مجاهدین خلق، از افشای کمکهای خارجی شان جلوگیری می کند. این گروه دوست دارد لاف زنی کند که کودتاهای اطلاعاتیاش- که مشهورترین افشاگری آن به دو دهه پیش و درباره تاسیسات غنی سازی نطنز باز میگردد- نشان از ریشههای عمیق مجاهدین خلق در جامعه ایرانی دارد.
وی همچنین ادامه میدهد: واقعیت این است که اطلاعات مجاهدین خلق، در اغلب موارد به روشنی اشتباه است. این واقعیت، یک احتمال دیگر را پیش می کشد: سازمان های اطلاعاتی خارجی همچون اسراییل و سعودی، نظریهها و گمانه زنی های خود را از گذر سازمان مجاهدین خلق بیان میکنند تا از ارزیابی های خودشان محافظت کرده و امکان تکذیب را هم داشته باشند. این وضعیت، یک احتمال دیگر را مطرح میکند، پولی که گروههای وابسته به مجاهدین خلق به مقامهای آمریکایی پرداخت می کنند، از خارج ایالات متحده میآید.
روبین با اشاره به پول پاشیهای این گروه در میان مقامات آمریکایی بیان میکند که دریافت پول از این گروه یک ملاک برای عدم صلاحیت احراز سمت های رده بالا در آمریکاست: “هدایای مجاهدین خلق، به دماسنج فساد در واشنگتن تبدیل شده است. باتوجه به ظرفیت مالی مجاهدین خلق، سرشت فرقهای آن، تاریخ تروریستیاش که شامل قتل آمریکایی ها هم میشود، اتحاد پیشینش با صدام حسین و امتناعش از شفافیت در هر یک از این زمینهها. اکنون زمان آن رسیده که پرده برافتد. گرفتن هر پول یا هدیه ای از مجاهدین خلق، شورای ملی مقاومت، سازمان جوامع ایرانی- آمریکایی یا هرکدام از شاخه های محلیاش، یک ملاک برای عدم احراز صلاحیت سمتهای رده بالا در آمریکاست.