این روزها که در ماه مبارک رمضان قرار داریم، مریم رجوی فرصت های طلایی زیادی گیرش آمده تا خودنمایی هایش را که سخت معتاد به آنست، با برگزاری مراسم افطاری و کنفرانس رمضان، بیشتر و بیشتر کند.
او در این عرصه به تبلیغ اسلام خود و مسعود رجوی که در اصل از نوع اسلام انحصار طلب و آمریکائی است میپردازد و ادعا میکند که از بارزترین ویژگیهای مجاهدین اعتقاد عمیق به رهایی زنان و مدافع برابری کامل زن و مرد و همچنین “دموکراتیک” بودن آن است. یعنی مخالف مسلکیِ خودش را تحمل میکند و با او صادقانه برخورد میکند .
من هرچه فکر نمودم ، این آثار را در اسلام مجاهدین خلق استحاله یافته نیافتم و بجای آن به پدیده هایی مانند نقض کامل حقوق زنان و مردان رسیدم که در تشکیلات جهنمی او ساری و جاری است.
مثلا من اسلامی شبیه اسلام دروغین این جماعت نیافتم که اینقدر با اعضایش برده وار رفتار کرده و حق داشتن خانواده و آزادی های فردی را ازآنها تا ذره آخر سلب کند و چیزی بنام آزادی های اجتماعی (حق رای، آزادی بیان و…) را در این فرقه منحط و ضاله مشاهده نکردم.
من بارها شاهد بوده ام که مریم و مسعود کوچکترین مخالفتی را که با آنها بعمل می آید، بر نمی تابند و هر منتقدی را هر چند انتقادی سطحی داشته باشد به شدت می کوبندو ترور شخصیت میکنند.
تشکیلات رجوی همواره گفته است که هر انسان مفروضی یا با اوست و یا برعلیه او و در این میان جایی در وسط ماندن باقی نمیگذارد.
مثلا برابر اظهارات مکتوب شخص مسعود رجوی، اعضای خانواده های مرتبط با این سازمان اگر با او بیعت نکنند، دشمن شناخته میشوند و حقی تماس و ملاقات با فرزندان به پیری رسیده خود را ندارند و عضو گرفتار در تشکیلات او ابدا حق و جرئت درخواست داشتن ملاقات و تماس تلفنی با خانواده خود را ندارد. حقی که در ایران برای زندانیان ولو جانی هم به رسمیت شناخته میشود!!
با این وضع ، چطور برصادقانه بودن برخورد مجاهدین با کسانی که مثل او نمی اندیشند، برای خواننده محترم قابل اثبات است؟
مریم در ماه مبارک رمضان که دروغ گفتن در این ایام کراهت شدیدی دارد، ادعا میکند که قدرت و حکومت برایش هدف نیست و به اصول اخلاقی ثابتی معتقد است که صد متاسفانه برابر مستندات فراوان اینگونه نیست و در صحبت ها و نوشته های مکرر مجاهدین آمده است که رهبری مردم حق بلامنازع مسعود رجوی بوده و چون این حق ازاو سلب!؟ شده، باید که قیام و انقلاب کرد و این رهبری را به رجوی بازگرداند!
با این وضع، نداشتن هدف برای بدست گرفتن قدرت و حکومت، ادعای بیشرمانه ای بیش نیست و مجاهدین رجوی خیلی باید خیلی پرروتر از آن باشند که خواست اصلی خود دایر بر کسب قدرت را – ولو در پناه توپ و تانک خونریزترین دشمنان بشریت – بطور موقت از اذهان بزدایند.
مریم در این سخنرانی خود از خدا خواسته است که مسعود را در کنف لطف و حمایت خود گرفته تا او بتواند مردم ایران را به آزادی- حتما از نوع آزادی کمپ اشرف؟!- برساند.
سئوال اینجاست که مریم خانم چه جوابی به سئوالات مطرح شده دایر بر انجام کودتا برعلیه مسعود و نزدیکانش دارد و در مورد سخنان ترکی الفیصل که مسعود را با اعلام فوت او برکنار کرد، چه میگوید؟
بخصوص اینکه همین ترکی الفیصل در روزهای اخیر و بدنبال توافقات تاریخی بین تهران و ریاض، از اقدام کشور خود در این توافقات حمایت کاملی کرده است!
رضا اکبری نسب