خانم حمائل غنی زاده، مادر سه فرزند اسیر به نام های مهری، ناهید و محمود سعادت است که فرزندانش سالهاست در فرقه ضدبشری رجوی، در اسارتی دردناک بسر می برند.
ایشان طی تماسی خواستار دیدار با فرزندانشان شد و خطاب به خانم مریم رجوی گفت:
خانم رجوی، در کدام دین و مذهب و مرام و مسلکی، مادر را از دیدار فرزندانش محروم می کنند؟ خانم رجوی اگر شعار نه شیخ و نه شاه می دهد، خود به چه مرامی معتقد است و با چه منطقی فرزندان من را در اسارت نگه داشته است؟ تماس با خانواده مگر جرم است؟ مادری که فرزندان خود را با مصیبت های فراوان بزرگ کرده است، اما او آنها را ربوده است، چرا نباید با مادر خود در تماس و ارتباط باشند؟ کسانی که جان خود را برای شما در طبق اخلاص گذاشتند، چرا از ارتباط با خانواده خود محروم مانده اند؟
چنین سازمانی که این همه از بی حجابی ها حمایت می کند، چرا خودش قوانین حجاب اجباری را در مقرهایش، اجرا می کند؟ آزادی پوشش اگر خوب است ، چرا برای دیگران خوب است؟ اگر مریم رجوی در گفتار خودش صداقت دارد و رنگ و فریب نیست، چرا در درون مناسبات، رعایت حجاب اجباری است؟ اگر تبلیغ بی حجابی خوب است، چرا در درون مناسبات خوب نیست؟ براستی چنین رهبری که هنوز در صدر قدرت یک کشور نیست، اگر روزگاری به قدرت برسد، چه تضمینی وجود دارد که مناسباتی دمکراتیک را برقرار کند؟
عملکرد امروز همه ما، تصویری از آینده ماست، اینطور که ما از جداشدگان شنیدیم و طی این سالیان نیز خود با پوست و گوشت خود لمس کردیم، تصویری خشن و بی رحم از این فرقه را برای ما تصویر کرده است؟ کارنامه نیم قرن مجاهدین خلق، چیزی جز ترور، کشتار و سرکوب و دیکتاتوری نیست، من بعنوان یک مادر که سه فرزند رشید و رعنا بزرگ کردم و اکنون در تور مجاهدین خلق گرفتار شدند، خواهان یک ملاقات و دیدار ساده با سه فرزندم هستم، من با آلبومی از بیماری های مختلف دست به گریبان هستم، نمی دانم فردا زنده هستم یا نه ؟
امروز هم برای چندمین بار، از سران سازمان و از تمام ارگان های حقوق بشری ، می خواهم که امکان دیدار من با فرزندان اسیرم را فراهم کنند، می گویند مادری اگر نفرین کند، عرش خدا هم می لرزد، من مسببان این جدائی را نفرین نمی کنم، اما عاجزانه بعنوان یک مادر، از خداوند می خواهم که من را قبل از مرگ، به فرزندانم برساند.
گزارش از محمد رضا مبین