به جریان افتادن پرونده های ترور و کشتار فرقه در فرانسه و عراق در ماههای اخیر سرد مداران فرقه رابه وحشت انداخته و چون آب به لانه مورچه انداخته سراسیمه از سوراخ بیرون پریده با جیغ و داد به موضع گیری پرداخته وبا فرار به جلو سعی در توجیه جنایات 25 ساله خود دارند.
رجوی که خود در بزنگاهها و مقطع پاسخگوئی به خلق به سوراخهای نامعلوم می خزد ؛ اینبار مسئولین انقلاب کرده و تازه به دوران رسیده خارجه نشین خود را به میدان آورده است تابا سفسطه و شانتاژ این خبر محاکمه راتحت شعاع قرار دهند.
انانکه تلاش جند ساله شان برای خروج از لیست تروریستی کشورهای اروپائی وآمریکا نتیجه ای نداشت و در این فعالیت نیز به بن بست رسیدند و نامشان برای همیشه در لیست ابقا شد ه است؛ دست به هیا هوی جدید زدند ؛ و امروز که در محاکمه سران فرقه در فرانسه به حتم ویقین رسیده اند، با فرار به جلو وقیحانه سعی در وارونه جلوه دادن موضوع محاکمه و کتمان دادخواست خانواده های قربانیان ترور و مردمی که در در گیریهای کور در تهران یا شهرستانها ی داخل کشور توسط تیمهای ترور کشته و شهید شدند ؛ را دارند.
موضعگیری اخیر صدیقه حسینی بعنوان مسئول اول موقت! و مژگان پارسا ئی بعنوا ن جانشین رهبر فرقه در اشرف پیرامون دادخواست دادگاه فرانسه از آن جمله است.
رجوی و رهبران قدیمی که آمران اصلی و فرماندهان عملیاتهای ترور و کشتار در داخل و عراق در طول سالهای گذشته بودند ؛ امروز نیز همانند همیشه عناصردست چندم خود را که حتی حضور و فعالیت جندانی در داخل و شناخت کافی از فرهنگ و خصوصیات مردم ایران ندارند، به میدان آورده و سعی دارند خود را از معرکه کنار کشیده و چنین وانمود کنند که انگار عناصر تروریست در داخل کشور همین 3500 نفر مستقر در اشرف بودند و آنها نیز مادرزادی از فعالان سیاسی در خارجند و اصلا با خشونت وترور مخالفند و شدیدا آن را محکوم میکنند و هرگز دست در ریختن خون بی گناهی چه در ایران وچه در کردستان عراق ندارند!!.
رجوی و مریم که عادتا اعضا و رزمندگان را چون مرغ در هر عزا و عروسی سر می برند در سر بزنگاه هائی،چون سی خردا د سال60 ؛عملیات فروغ و حمله نیروهای آمریکائی و… قربانی میکنند تا رفع بلای شان شود تا خود به بغداد و پاریس و… بخزند،این بار نبز قصد دارند اسیران در بند خود را به قربانی دادگاه فرانسه فرستاده تا شاید از محاکمه و اجرای عدالت بگریزند. ولی غافل از اینکه تا به حال هیچ جنایت کاری نتوانسته است از مکافات عملش برهد.
* البته باید توجه داشت اطلاعیه ها و سفسطه های حاضر هیچ تاخیر و ترفیع در روند محاکمه حاضرسران فرقه نخواهد داشت و فقط برای مشغول نمودن اذهان مرده و پاسیو افراد مستقر در اشرف قابل مصرف میباشد ؛ چونکه:
– اعلام شهادت و استماع 3500 نفر افراد مستقر در اشرف در فرانسه یا هر دادگاه بین المللی دیگر، توسط خانم صدیقه حسینی خود نیز یک مانور و بلوفی بیش نیست که فقط برای سرگرم کردن افراد در اشرف و جلو گیری از بریدن آنان میباشد ؛ چون خروج افراد در بند، ازاشرف در عراق بمنزله شکستن حصار چندین ساله فرقه ای وفرار باقی مانده افراد و تلاشی فرقه و پناهنده شدن قریب به اتفاق آنان به کشورهای اروپائی است.
آنانکه بعضا خود از شاهدان ترور هستند شاکیان 25 ساله عملکرد خیانت و ترور رجوی در نزد مجامع بین المللی اند ؛ که اگر لب به افشای گوشه هائی از این جنایت بگشایند دیگر هیچ پناهگاه و سوراخی جوابگوی خفای رهبران جنایتکار فرقه نخواهد بود.
– تعدادی از شاهدان صدیقه نیز از فرماندهان و عاملان ترور سالهای سال 60 در داخل کشور ند افرادی چون سعید وزیری – عبدالوهاب فرجی [ افشین] و حسین ابریشم چی و… که بنا به تعریف خودشان هر کدام عاملان ترور 60 نفر در تهران اند هرگز نمی توانند بعنوان گواه در دادگاه حاضر شوند.
بنا به اعتراف حسین ابریشم چی در جریان دستگیری و شکنجه پاسداری در خانه تیمی در تهران او به همراهی فرمانده دیگر زنده زنده پوست از سر جوانی کندند تا به شهادت رسید. آیا اینان میتوانند شا هدان و استماع شوندگان اشرف در داد گاههای فرانسه باشند؟
– اطلاعیه های عملیاتی موجود سازمان در ترور و تخریب در داخل کشور و همکاری اطلاعاتی و نظامی در زمان جنگ 8 ساله ؛ خود عد له و مدارک کافی برای اثبات جنایتکاری آنان در داخل کشور و عراق میباشد و دیگر نیازی به استماع افراد زندانی و خسته اشرف نمی باشد.
– نباید فراموش کرد که ترور آقای صیاد شیرازی یکی از هزاران مورد ترور سازمان از سال 60 تا به حال میباشد که مسئولین معرفی شده فعلی به دلیل کمی سن و عدم تجربه و عدم اعتماد رجوی به آنها اصلا اطلاعاتی از این ترور ها ندارند
– اغلب آمران اصلی ترور فرقه در سالهای گذشته بدستور رجوی به فرانسه وسایر کشور های اروپائی و آمریکایی فراری داده شده اند.
– مسئو لین زن معرفی شده که خود بر آمده ازانقلاب طلاقند ؛ در سازمان هیچگونه مسئولیت واقعی و اراده و اختیاری درتصمیمات راهبردی فرقه نداشته و ندارند و تصمیم گیرنده اول و آخرفرقه جز شخص رجوی کس دیگری نمی باشد، بنا براین آنها هیچگونه صلاحیت و تعهدی نسبت به پاسخگوئی عملکرد گذشته فرقه را نداشته و ندارند و خود نیز از قربانیان القائات فرقه ای رجویند.