هفته دفاع مقدس در مقابل دشمن متجاوز و ستون پنجم آن مجاهدین خلق گرامی باد – قسمت دوم

یکی دیگر از عملیاتهای مشترک مجاهدین خلق و ارتش عراق عملیات موسوم به چلچراغ بود که به مهران حمله شد و فرماندهان مجاهدین خلق به دروغ اعلام کردند 8000 نفر از نیروهای ایرانی را کشته اند. بعد از این عملیات، رجوی عملیاتی با نام فروغ جاویدان را با هدف سرنگونی جمهوری اسلامی تدارک دید تا صدام آنها را جدی گرفته و بار دیگر در خدمت خود درآورد. رجوی در نشست توجیهی این عملیات بطرز مضحکی اعلام کرد دیدار بعدی با اعضا در تهران خواهد بود! اما بطرز مفتضحانه ای شکست خورد و برای فرار از زیر بار مسئولیت این شکست و عدم پاسخگویی به قربانیان و مجروحین آن در یک نشست جمع بندی اعلام کرد دلیل اصلی شکست ضعف اعتقادی اعضا و وابستگی آنها به خانواده هایشان بوده است تا بتواند توجیهی برای فروپاشی بنیاد خانواده ها وجدایی آنها داشته باشد.

مجاهدین خلق در شرایطی دست به عملیات فروغ جاویدان یا مرصاد زدند که نیروهای ایرانی در مرزهای جنوب مشغول دفع تهاجم جدید صدام بعد از پذیرش قطعنامه آتش بس بودند و در جریان آن شهر خرمشهر مورد تهدید دوباره سقوط قرار گرفته بود. این نشان دهنده منتهای پستی و رذالت و وطن فروشی رجوی بود که وقتی هموطن تو در مقابل دشمن در جبهه ای دیگر در حال دفاع است تو از از این موقعیت سواستفاده کنی و از جبهه دیگر به نفع دشمن وارد عملیات شوی!

مجاهدین خلق در جریان این عملیات جنایات زیادی را در حق شهروندان اسلام آباد و کرند مرتکب شدند. از لشکر 5000 نفری مجاهدین خلق فقط یک سوم آن به خاک عراق برگشتند. و دو سوم آن قربانی ماجراجویی دیوانه وار رجوی شدند. پرونده جنایات رجوی در عراق فقط به مردم ایران خلاصه نمی شود. آنها بعد از شکست صدام در جنگ خلیج فارس و عقب نشینی از کویت که به متلاشی شدن نیروهایش انجامید برای جلوگیری از سقوط صدام عملیاتی موسوم به مروارید را برعلیه اکراد شمال و شیعیان جنوب که خواهان سرنگونی صدام بودند انجام داد. که طی آن کشتار وسیعی را براه انداختند، مجاهدین خلق برای توجیه این جنایت ادعا کردند که نیروهایش در منطقه خانقین مورد حمله نیروهای نظامی ایران قرار گرفته اند. مردم مناطق کردنشین از رجوی بابت کشتار وحشیانه و ناجوانمردانه بشدت متنفر شدند. مجاهدین خلق که بنمایندگی از طرف ارتش عراق و بمنظور جلوگیری از سقوط صدام توسط مردم عراق دست به این جنایات زده بودند نام آن را عملیات مروارید گذاشتند.

جنایات مجاهدین خلق در طول جنگ تحمیلی و دفاع مقدس فقط به همین محدود نشد. آنها در نهایت بیرحمی و شقاوت سربازان ایرانی و حتی در مواردی چوپانان ساکن مناطق مرزی را طی شبیخون های شبانه به اسارت گرفته و تحت عنوان نیروهای امنیتی ایران به استخبارات عراق تحویل می دادند و ما به ازای آن پول و تجهیزات نظامی و مخابراتی دریافت می کردند. آنها همچنین با اجبار کردن اعضا به تماس با خانواده هایشان که شهرهایشان مورد اصابت موشک قرار می گرفتند اطلاعات محل اصابت موشک ها را بدست آورده و با دادن این اطلاعات به فرماندهان ارتش عراق به آنها در تصحیح گرا مناطق و اصابت دقیق تر موشک ها کمک می کردند.

بسیاری از اعضای مجاهدین خلق در جریان جنگ قربانی اهداف شوم رجوی شدند. رجوی حتی به اسرای ایرانی جنگ تحمیلی هم رحم نکرد و با اعزام فرماندهانش به اردوگاههای عراقی و با دادن وعده های فریبنده به اسیران؛ از جمله بازگشت به ایران یا اخذ پناهندگی واعزام به کشورهای اروپایی آنها را فریب و به قرارگاههای خودشان کشاندند و سالها با این ترفند که در صورت بازگشت به ایران بخاطر خیانت اعدام خواهند شد در اشرف به اسارت گرفتند. تبعید اعضای ناراضی به زندان مخوف ابوغریب، متلاشی کردن کانون خانواده، کوچ اجباری فرزندان خردسال اعضا به کشورهای اروپایی، تسویه حساب های وحشتناک با اعضای منتقد و خواهان جدایی و قتل آنها و سرانجام به اسارت کشاندن اعضا بدون اینکه به آنها فرصت نامه نگاری و یا تماس با خانواده هایشان بدهند بخش دیگری از جنایات رجوی بود که در جریان جنگ تحمیلی و دفاع مقدس مرتکب شد. و بخاطر همین عملکرد از طرف مردم ایران خائن و ستون پنجم دشمن لقب گرفت و برای همیشه پایگاه خود را از دست داد و از صحنه اجتماعی و سیاسی محو گردید.

علی اکرامی

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا