در قسمت قبلی توضیح دادم که چگونه رجوی همزمان با انتصاب مریم رجوی به عنوان رئیس جمهور شورا، شورا را تحت کنترل خود در آورد تا هم نان تبلیغات گسترش شورا و داشتن اکثریت زنان در آن را بخورد و هم با منتفی کردن حق وتوی اعضا غیر مجاهد، امکان مخالفت آنها با طرح های خودش را از میان بردارد. در این قسمت به برخی اقدامات مریم رجوی در فرانسه برای جا باز کردن در دل غربی ها اشاره می کنم.
مریم رجوی بعد از رفتن به پاریس برای جا باز کردن در دل غربی ها، اقداماتی را انجام داد که از آن جمله راه اندازی یک نشریه به نام «ایران زمین» بود که برخلاف نشریه مجاهد مسائل عامه پسندتری را درج می کرد، مثلاً صفحه ورزشی داشت و تلاش می شد تا به گونه ای آن را صدای همه ایرانیان مقیم خارج از کشور جا بزنند. اما از آنجا که این ظرفیت در رجوی ها وجود نداشت سرانجام این نشریه تعطیل شد.
اقدام دیگر مریم رجوی جذب برخی هنرمندان و خوانندگان مقیم خارج از ایران و برگزاری چند کنسرت با حضور آنان بود. نزدیکی با خوانندگان چیزی بود که تا قبل از آن برای مجاهدین ممنوع بود و به آنها مارک زندگی طلب می زدند. حتی افرادی مثل حمیدرضا طاهرزاده که ترانه ها و سرود های مجاهدین را اجرا می کرد اجازه نداشت حرکاتی که خوانندگان در حین خواندن اجرا می کنند را اجرا نماید. همچنین زمزمه کردن ترانه خوانندگان جایی در مناسبات مجاهدین نداشت. در سالن های غذاخوری هنگام وعده های غذایی اگر قرار بود ترانه یا سرودی پخش شود، یا باید ترانه و سرود مجاهدین خلق می بود یا آن که در مواردی استثنایی از ترانه های اصیل استفاده می شد.
پیش از شروع بحث های انقلاب طلاق، در هنگام کار در آشپزخانه و بعضاً در هنگام میان وعده های صبح یا عصر، در سالن های غذاخوری ترانه ها یا تصنیف های خوانندگانی همچون بنان، شجریان یا شهرام ناظری پخش می شد. مدتی بعد دیگر ترانه های شجریان پخش نمی شد و از دسترس خارج شدند. گفته می شد در هنگامی که وی برای مسافرت به خارج از ایران رفته بود، نماینده ای از سوی رجوی به او مراجعه می کند تا در خارج بماند و درخواست پناهندگی داده و با سازمان همکاری کند. اما شجریان جواب رد به فرستاده سازمان داده بود و به همین دلیل مورد غضب رجوی قرار گرفت و گفتند او رژیمی است و دیگر ترانه هایش را پخش نمی کردند و نوارهایش از اتاق های فرهنگی جمع شد. ترانه های دو خواننده دیگر یعنی بنان و شهرام ناظری نیز بعد از بحث های طلاق دیگر پخش نمی گردید چرا که در ترانه ها و تصنیف های این خوانندگان مسائلی مثل زندگی، خانواده و یار مورد ستایش قرار می گرفت در حالی که این کلمات در مناسبات مجاهدین ممنوع و حرام شده بودند.
با توجه به رفتاری که تا قبل از آن در مناسبات مجاهدین خلق با موضوع خوانندگان و ترانه ها می شد، روی آوردن رجوی به خوانندگانی که آنها را در خدمت حکومت پهلوی می شناخت و ترانه های شان را جلف می شمرد و برگزاری کنسرت برای آنها، باعث ایجاد تناقضات زیادی بین نیروهای مجاهدین شده بود. معصومه ملک محمدی که در آن زمان فرمانده مرکز ما شده بود. بعد از پخش اولین کنسرت، به محور ما آمد تا با توضیحاتش نیروهایی که دچار تناقض شده بودند را قانع کند. او بعد از یک مقدمه چینی گفت که شنیدم تعدادی از شما متناقض شدید، این کنسرت با توجه به شرایط جدید است و دنبال جذب حامی هستیم.
هر چند رجوی ها تعدادی از این کنسرت ها را در کشورهای غربی برگزار کردند اما به مرور همان معدود هنرمندان جذب شده وقتی از نزدیک با مجاهدین خلق برخورد کردند پی به ماهیت آنها و تفاوت حرف و عمل شان بردند و از آنها جدا شدند.
برای رجوی هیچ اصولی وجود ندارد و تنها چیزی که او دنبال می کند منافع و حفظ خودش است. به همین خاطر ریاکاری و تغییر روش او تنها مختص به موسیقی و ترانه نیست و موارد زیادی از این تغییرات 180 درجه ای در دورانی که رجوی خود را رهبر مجاهدین خلق کرد وجود دارد که برخی از آنها را ذکر می کنم.
رجوی زمانی آمریکا را دشمن اصلی خلق معرفی می کرد و در انتهای بسیاری از اطلاعیه های سازمان شعار “مرگ بر امپریالیسم آمریکا” نوشته می شد. اما امروز منافعش در این است که از بین مقامات همان ها که امپریالیسم بودند حامی پیدا کند.
تصویر راست زمانی است که شعار مرگ بر آمریکا می دادند – تصویر چپ مریم رجوی در کنار مایک پنس معاون رئیس جمهور پیشین آمریکا
مورد بعدی رفتار رجوی با حزب بعث عراق و صدام بود. رجوی روزی می گفت صدام متجاوز و مستبد است. اما بعداً حرفش را تغییر داد و به مزدوری برای صدام پرداخت و در نشست های درونی به ما می گفت دولت صدام مستقل ترین دولت جهان است.
جالب آن که بعد از سرنگونی صدام نیز رجوی بار دیگر حرف هایش درباره صدام را تغییر داد و برای خوش آمد ارباب جدید یعنی آمریکایی ها، از صدام با لقب دیکتاتور نام می بردند.
تا قبل از سال 1373 رجوی نوحه خوانی و سینه زنی برای امام حسین (ع) را اقدامی ارتجاعی می خواند اما از آن سال منافع خود را در این دید که در دهه اول محرم نوحه خوانی و سینه زنی انجام بدهد.
ادامه دارد
ایرج صالحی