کمیساریای عالی پناهندگان در کمپ لیبرتی و اشرف 3 – قسمت پایانی

در قسمت قبل از انتقالم به آلبانی با همکاری کمیساریا گفتم.

من بعد از مدتی درخواست جدایی ام را به مسئولین مربوطه در کمپ دادم. بعد از چند نشست که تلاش کردند مرا متقاعد کنند که از سازمان جدا نشوم، النهایه مجبور شدند که با درخواست من موافقت نمایند. مرا بدون دادن یک سنت پول و بعد از بازرسی های شدید به بیرون از کمپ هدایت کردند. من توسط چند نفر از دوستانم که قبل تر از من جدا شده بودند به کمیساریا مراجعه کردم و درخواست ملاقات دادم که با درخواستم موافقت شد و بعد از مصاحبه ای که داشتم مرا به یک هتل منتقل کردند و حدود یک هفته در آن هتل اقامت داشتم . هزینه های هتل تماما بر عهدۀ کمیساریا بود. بعد از یک هفته مرا به یک آپارتمانی منتقل کردند که در آنجا کسانیکه قبل تر از من جدا شده بودند مستقر بودند.

کمیساریا واقعا کمک میکرد. حتی به افراد ماهانه هزینه های زندگی شان را می پرداخت، زیرا کسانی بودند که نمی خواستند از سازمان هزینه بگیرند، ولی من در ابتدا به درخواست خودم هزینه هایم را بعد از حدود دو ماه از سازمان گرفتم. تا اینکه به ایران برگردم. البته اگر میدانستند که میخواهم به ایران برگردم هیچ هزینه ای پرداخت نمی شد.

کمیساریا بعد از مدتی ناگهان تمام سیاست هایش تغییر کرد و به افرادی که از سازمان جدا شده بودند گفت که از این به بعد نمی تواند هزینه کسی را متقبل گردد زیرا دیگر بودجه ای ندارد و از مرکز به آنان آنقدر بودجه داده نمی شود که آنان بتوانند کسی را ساپورت نمایند. لذا اگر کسی هزینه میخواهد باید به سازمان مراجعه کند! آنان می گفتند که در تعهدات سازمان مجاهدین خلق به کمیساریای عالی پناهندگان و دولت آلبانی و اتحادیه اروپا آمده است نفراتی که از سازمان مجاهدین خلق جدا می شوند را باید کمک کرده و هزینه های زندگیشان را بپردازد و رهبری سازمان هم این تعهد را پذیرفته است. لذا باید با سازمان تماس گرفته و درخواست خود را مطرح کنید، آنان یعنی مسئولین سازمان به ما اطمینان خاطر داده اند که هزینه های افراد را بپردازند!

اما موضوع به اینجا ختم نمی شد زیرا همۀ کسانیکه از سازمان جدا شده بودند فهمیدند که یک معامله ای در کار است و کمیساریا کم کم در حال عقب نشینی است تا افراد را به سمت سازمان هُل دهد که بروند و ارتباط خود را با سازمان برقرار نمایند. این داستان به ارتباط سازمان با آمریکا بر میگشت که سفارت آمریکا در حال انجام پروژه ای بود تا دست کمیساریا را از امورات سازمان کوتاه نماید. بخوبی روشن بود که لابی های سازمان در وزارت خارجۀ آمریکا در حال کار بودند تا دست بستگیهای سازمان و رهبری آن را رفع کنند. آنها می خواستند کسانیکه جدا شده اند را از تنگدستی خارج نماید تا رهبری سازمان بتواند روی کسانیکه از سازمان جدا شده اند کنترل بیشتری داشته باشد. هدف هم یک چیز بیشتر نبود، با فشار مالی رهبری سازمان بتواند افراد جدا شده را تحت فشار قرار دهد تا از آنان دو چیز بخواهد :

اول اینکه هیچگونه ارتباطی با سفارت ایران برقرار ننمایند تا خواهان بازگشت به کشورشان شوند .

دوم اینکه از افراد جدا شده برای اهداف جاسوسی خود استفاده نماید.

بدین ترتیب بود که کمیساریا کم کم خود را کنار کشید زیرا زیر یک فشار سیاسی از سمت آمریکا و وزارت کشور آلبانی بود وگرنه هیچ نیرویی توان بازدارندگی کمیساریا در خصوص پناهندگان را نداشت. لازم به ذکر است که وزیر کشور آلبانی توسط سازمان اغفال شده و با گرفتن رشوه های سنگین جداشدگان را زیر فشار گذاشته بود. در همین رابطه هم بود که دفتری از وزارت کشور آلبانی با نام ” رمسای ” در تیرانا که فعالیت داشت نیز بدنبال کمیساریا اعلام کرد که فعالیت های انساندوستانه خود را خاتمه داده و بسته می شود!

این دفتر ( رمسای ) هر چند تحت نظر وزارت کشور آلبانی فعالیت داشت ولی در همکاری تنگاتنگی با کمیساریا بود. از جمله رسیدگی به محل اسکان جدا شدگان، مسائل پزشکی و رفت و آمد آنان . اینها مجموعه اخباری بود که اصلا برای جداشدگان خوشایند نبود و آنان را زیر فشار قرار میداد تا در نزد سازمان دست بالا کرده و خود را تسلیم خواسته های رهبری سازمان نمایند.

اعتراض ها علیه کمیساریا در آلبانی شکل گرفت و تعدادی جلوی ساختمانی که کمیساریا در آن مستقر بود تجمع کرده و خواستار حمایت کمیساریا از آنان شدند ولی کمیساریا اعلام کرد که دفتر خود را در آلبانی بسته است و تعداد خیلی محدودی از آن سازمان باقی مانده اند تا حافظ منافع کمیساریا در آلبانی باشند و دیگر در امور پناهندگان دخالتی نخواهد داشت زیرا دولت آلبانی قانونی به اسم ” پناهندگی ” ندارد!

از اینرو بود که بعد از بسته شدن دفتر کمیساریا و دفتر رمسای سازمان به یک برگ برنده دست یافت و جداشدگان مجبور شده بودند تا به دفتری که در تیرانا از سوی سازمان فعالیت می کرد مراجعه کرده و خواهان هزینه های زندگیشان شوند، درمقابل سازمان از آنان درخواست تعهدات کتبی کرده بود که به روشنی دو خواسته ای که در فوق اشاره کردم قید شده بود یعنی التزام به اینکه به هیچ وجه به ایران نباید برگردند و از سویی هر فعالیتی ضد سازمان را باید گزارش نمایند.

و اینگونه بود که سازمان توانست توسط لابی های خود در وزارت خارجۀ آمریکا و عناصری از وزارت کشور آلبانی پروندۀ کمیساریا را در آلبانی ببندد و جدا شدگان را به زیر سیطره و کنترل خود درآورد.

پایان

بخشعلی علیزاده

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا