مجاهدین.دبلییو.اس
یکصدوچهلمین جلسه گفتگوی سعید شاهسوندی با رادیو صدای ایران روز جمعه 16 آذرماه 1386 برابر با هفتم دسامبر 2007 با ادامه بررسی تاریخچه سازمان مجاهدین و همچنین نقطه نظرات ایشان حول رای دادگاه انگلیس درباره رفع ممنوعیت فعالیت های سیاسی مجاهدین در این کشور، راه حل سوم مریم رجوی و… دنبال شد. در ابتدای گفتگو شنونده ای در خصوص عضویت شاهسوندی به سازمان از منظر عقل و دل سوالاتی مطرح نمود. شاهسوندی با تاکید بر تبعیت غیر عقلانی خود از سازمان و رجوی بر این مهم تاکید کرد که عموم آدم های آرمانگرا نه از راه خرد و عقل که از راه عشق به حوزه مبارزات اجتماعی وارد می شوند. وی با تصریح تقابل عقلانیت با عشق و اشاره به نمونه هایی در عرفان در تقابل این دو پدیده تصریح کرد:
شاید درک هر یک از ما، از رسالت و مسئولیتپذیری، مصادیق و ابعاد آن گوناگون و گاه متضاد با آن دیگری باشد. اما در اصل قضیه یعنی، مسئولیتپذیری و فداکاری ناشی از آن تغییری ایجاد نمیکند. مسئولیتپذیری به مثابه ویژگی انسانی گرچه لازم اما کافی نیست. در گذار از حرکت برای تغییر است که کردار و اندیشهها (چه فردی و چه جمعی) محک خواهد خورد. عیار چنین محکی عشق است. عشق خلاق و نه عشق ویرانگر.
شاهسوندی در ادامه ضمن تعبیر عاشقانه برای حرکت بنیاگذاران سازمان به طرح این سوال پرداخت که ریشه های انحراف این راه عاشقانه که در نهایت به رجوی منتهی شده را در کجا و چه نقطه ای باید جستجو کرد. او تاکید کرد، هدف اصلی گفتگوهایش با رادیو صدای ایران در راستای تبیین بررسی و ریشه یابی این انحرافات بوده است. مجری برنامه در ادامه ضمن اشاره به حکم دادگاه انگلیسی در خصوص خارج کردن نام مجاهدین از لیست گروه های ممنوعه و تروریستی از شاهسوندی خواست ابعاد و انگیزه های تبلیغاتی مجاهدین را بررسی کند. شاهسوندی با اشاره به محدودیت های اعمال شده بر روی مجاهدین که ناشی از قرار گرفتن نام آنها در لیست های تروریستی است از جمله ممنوعیت جلب کمک های مالی تحت پوشش اعانه و صندوق های خیریه و همچنین کاهش قدرت مانور سیاسی مجاهدین در اروپا اضافه کرد، تلاش مجاهدین برای خروج از لیست های مورد اشاره و همچنین این حکم در راستای رفع این محدودیت ها بوده است. شاهسوندی با مقایسه این حکم با رای بدوی دادگاه اتحادیه اروپا و جریان رسانه ای اخیر مجاهدین و مقایسه اش با حکم اتحادیه اروپا بر نیاز حیاتی مجاهدین به اینگونه تبلیغات به مثابه مکانیزم حیات سازمان اشاره و گفت:
خاطرتان است چندی پیش هم مورد مشابهی در دادگاه اتحادیه اروپا صورت گرفت که مضمون آن این بود که مجاهدین بهدرستی استماع نشدهاند. اما سازمان آقای رجوی که در بنبست کنونی احتیاج به پیروزی و مطرح کردن خود دارد به هایوهوی تبلیغاتی پرداخت. حسن به حسین پیام داد. حسین به حسن. مریم به مسعود تبریک گفت و مسعود به مریم. شوراییهای ریز و درشت هم هر کدام تبریک و تهنیت كه از لیست در آمدید. خلاصه برای مدتی بازار آگهیهای تجارتی داغ شد. تا رفته رفته آبها از آسیاب افتاد. آن موقع اگر كسی میگفت كه شما هنوز از لیست در نیامدید مامور و مزدور رژیم تلقی میشد.
شاهسوندی ضمن اظهار امیدواری به خارج کردن نام مجاهدین از کلیه لیست های تروریستی تاکید کرد امیدوارم این حربه هم از دست آنها خارج شود. وی در اهمیت این حربه به عنوان اهرم اغفال هواداران و سراپا نگه داشتن آنها تلقی و ادامه داد:
اجازه میخواهم بگویم تا آنجا كه به من و نظر من مربوط است ای كاش تمام دولتها، از اروپائی و آمریكایی گرفته تا آفریقایی و آسیایی. از چین گرفته تا استرالیا و نیوزیلند و از روسیه تا بورکینافاسو همه و همه، سازمان مجاهدین را از لیست تروریستی خارج كنند و این بهانه هم از دست آقا و خانم رجوی گرفته شود. تا به هواداران پیام ندهند كه ما ده سال است پشت راهبندان عنوان تروریستی ماندهایم. وگرنه همه چیز تمام بود و دنیا به کام.
در ادامه برنامه شنونده دیگری درباره راه حل سوم مریم رجوی از او سوال کرد. شاهسوندی با مرور پروسه انتخاب مریم رجوی و تشکیل نهادهای فرضی از جمله مجلس، و روش انتخابات در مناسبات مجاهدین گفت:
ایشان البته مدعی تاج و تخت ریاست جمهوری ایران هستند. انتخاب ایشان نه از جانب جمهور مردم بلکه از جانب مقاومت ایران است. مقام رسمی ایشان از شهریور 1372 تاکنون ریاست جمهوری دموکراتیک اسلامی است. یعنی 14 سال و 4 ماه است که ایشان در این مقام هستند. اسم یك سالن سرپوشیده در بیابانهای حومه بغداد را میگذارند مجلس و تالار بهارستان. شماری از افراد سازمان مجاهدین لباس زیتونی رنگ از تن به درآورده، کراوات زده کت و شلوار می پوشند، میشوند اعضای شورای ملی مقاومت، انگشتشمار شکست خوردهگان به تقصیر و ابنالوقت سیاسی را هم اضافه میکنند میشود شورای ملی مقاومت با ریاست و رهبری مادامالعمر آقای رجوی. این جماعت خانم مریم رجوی را به عنوان مقام ریاست جمهوری دموکراتیک اسلامی انتخاب میکند. به اتفاق آراء. فقط یک نفر مخالفت میکند، منوچهر هزار خانی. توضیح که میدهد معلوم میشود مخالفت ایشان نه از بابت مخالفت با ریاست جمهوری مریم خانم بلکه از این نظراست که مریم خانم با رئیس جمهور شدن (مثلا رییس قوه مجریه) از شورا (مثلا قوه قضاییه) میرود و این حیف است. مریم خانم ابتدا ناز و امتناع میکند و آقای رجوی اصرار و سرانجام هم ابلاغ. به این ترتیب همه چیز به خوبی و خوشی تمام میشود. به راستی که از این دموکراتیکتر نمیشود.
شاهسوندی در ادامه با اشاره به روند چالش های ایران و آمریکا و موضع و موقعیت بخش گسترده ای از اپوزیسیون که مخالفت خود را با هر گونه اقدام نظامی از سوی آمریکا اعلام کرده اند، تاکید کرد راه حل سوم مریم رجوی آن روی سکه حمایت و هدایت آمریکا به حمله نظامی به ایران است. وی در این خصوص گفت:
اخیراً در پی تنشهای موجود و خطر جنگ آمریکا علیه ایران. خطری که بالای سر ایران دور جریانهای مختلف سیاسی از چپ و راست، آنها كه حداقل دلبستگیهای ملی و مردمی دارند، علیرغم مخالفت با جمهوری اسلامی، حمله نظامی آمریكا علیه ایران را پیشاپیش محکوم و خواستار جلوگیری از آن شدند. چنین اجماعی از جریانهای گوناگون اپوزیسیون باعث شد تا مجاهدین در جنگخواهی در كنار افراطیترین جریان نئوکنززواتیوها و اسراییل قرار گیرند. راه حل سوم برای پردهپوشی چنین جایگاه ناخوشایندی ابداع شد.
شاهسوندی با اشاره به ادعاهای پارادوکسیکال مجاهدین مبنی بر خارج کردن نام سازمان به عنوان راه بندان مجاهدین و اینکه با چه ابزاری در نهایت قادر به محقق کردن وعده سرنگونی خواهند بود، گفت:
مجاهدین میگویند شما لازم نیست خودتان بروید جنگ. از ما حمایت و به ما کمک کنید ما حكومت را خواهیم انداخت. اصطلاح مجاهدین برداشتن راهبندان بر سر راه مقاومت است. راهبندان هم در ابتدای صحبت گفتیم مارك تروریسم است. صورت مساله از نظر مجاهدین خیلی ساده است. آنها تاکنون نتوانستهاند حكومت را بیندازند چون راهبندان بر سرراهشان است. راهبندان عنوان تروریستی است. پس عنوان تروریستی را بردارید. مجاهدین را حمایت كنید. سیاسی – نظامی – دیپلماتیك. آنها حكومت را خواهند انداخت. البته این که چگونه و چهطور طرح خانم رجوی ساكت است. آیا با توپ و تانكهایی كه قبلاً داشتند و حالا دیگر ندارند یا با یك قیام مردمی؟ اگر مقصود توپ و تانك است سخنگویان مجاهدین میگویند و از جمله در همین دادگاه انگلستان هم تکرار کردند که ما ازسال 2001 مبارزه مسلحانه را كنار گذاشتهایم. البته كنار گذاشتن مشی مسلحانه با ناتوانی از عمل به آن تفاوت دارد، مجاهدین این تفاوت را میدانند و خود را به كوچه علیچپ میزنند.
شاهسوندی در بخشی دیگر از اظهاراتش در پاسخ به سوالات شنونده ای که خود را یک خبرنگار بی طرف معرفی و اصرار داشت اقدامات مجاهدین از جمله تلاش برای خارج شدن از لیست گروه های تروریستی، جمع آوری کمک های مالی از شهروندان اروپایی و… را در راستای یک مبارزه اجتناب ناپذیر از سوی یک گروه آزادی خواه توصیف کند، با اشاره به اظهارات قبلی اش در خصوص جمع آوری اعانه و کمک های مالی از شهروندان کشورهای اروپایی به عنوان پوشش و محملی برای دریافت کمک های میلیاردی از صدام و حزب بعث، در رد دیدگاه های این خبرنگار که اخذ این کمک ها را در راستای نیازهای اجتناب ناپذیر یک گروه مبارز تلقی کرده بود، ضمن شهادت به دریافت این کمک ها از سوی صدام به وحدت استراتژیکی صدام و رجوی به عنوان اقدام غیر قابل توجیه اشاره و در همین راستا ادعاهای مجاهدین مبنی بر جعلی بودن این فیلم ها را رد کرده و گفت:
در این فیلمها رجوی، ابریشمچی، عباس داوری و تعدادی دیگر به وضوح نشان داده میشوند. همچنین دسته دسته دلار و دینارهای اهدایی! صدام به رزمندگان راه آزادی! نشان داده میشود جمهوری اسلامی که نمیتواند بدل رجوی را درست کرده و به ملاقاتهای آنچنانی فرستاده باشد. در یکی از ملاقاتها رجوی در ملاقات با سپهبد رییس مخابرات (سپهبد الدوری) میگوید خونهای ما درهم آمیخته است. منافع ما با منافع شما. یعنی حكومت صدام حسین است و از این قبیل… این ربطی به پول گرفتن در خیابانها ندارد. من گفتم که جمع آوری اعانه در خیابان های اروپا از یک سو برای سفیدسازی پول گرفتنهای این چنینی است و از سوی دیگر سرکار گذاشتن هواداران.
شاهسوندی در بخش پایانی اظهاراتش در خصوص ادعاهای این شنونده که مجاهدین برای آزادی و استقرار دمکراسی در ایران مبارزه می کنند و ما وظیفه داریم ضمن حمایت از مجاهدین به آنها از هر حیث کمک کنیم، اینگونه پاسخ داد:
این آقا و خانم؛ اما قبل از رسیدن به حاكمیت مفروض و رویایی، هر منتقدی را، هرچند سالها با آنها در یک شورا و سازمان بوده و سالها دوش به دوش آنها جنگیده و مبارزه کرده است، همینکه از این سازمان جدا شد، سکوت نکرد و لب به انتقاد گشود. مزدور، بریده مزدور، شاگرد جلاد رژیم، عموجان فرومایه، پاسدار سیاسی رژیم و از این قبیل مینامند… سعید شاهسوندی تنها مورد نیست. هر منتقدی كه از آنها جدا شد و عمل آنها را نقد كرد او را عامل و مزدور جمهوری اسلامی خطاب میکنند. آیا شما اسم این را مبارزه میگذارید؟ اگر این مبارزه است من با این مبارزه فاصله بسیار دارم.