در قسمت قبل به بخش هایی از مکالمات رجوی با صابر الدوری رئیس مخابرات عراق اشاره کردیم و حال در این قسمت به مکالمات رجوی و سپهبد طاهر جلیل حبوش می پردازیم.
سند شماره 2
ملاقات رجوی با سپهبد طاهر جلیل حبوش
عمده ترین مباحث مطرح شده در این ملاقات به موضوع انجام عملیات در داخل ایران برمی گردد که رجوی خطاب به حبوش می گوید: طبق توافق با رئیس جمهور (صدام) قرار شد در هماهنگی با وزیر دفاع علی حسن المجید و طه یاسین رمضان معاون صدام، عملیات در داخل ایران استارت بخورد. آیا شما در جریان هستید؟ چون خط کاری که از طرف رئیس جمهور به ما ابلاغ شده این است که عملیاتی را بعد از انفجار اتوبوس مان توسط ملاها در داخل ایران انجام دهیم!
حبوش: توافق چه بوده است؟
رجوی: ما در گذشته که با اداره امنیت کل ارتباط داشتیم این پیشنهاد را مطرح کردیم آیا موافقید این ارتباط ادامه داشته باشد.
حبوش: وی که قدری از این صحبت رجوی ناراحت شده بود خطاب به رجوی می گوید: من جز ارتباط با مخابرات هیچ ارتباط دیگری را قبول ندارم. تمامی کارها باید از یک کانال انجام شود. در اینجا یکی از افسران مخابرات از حبوش اجازه می خواهد نکته ای را بگوید که بعد از موافقت حبوش ادامه می دهد:
موردی که برادر مسعود (رجوی) به آن اشاره کرد بدین صورت است که گروه هایی از مجاهدین خلق در قالب سه و یا چهار نفره و نه بصورت گروهی، وارد خاک ایران شوند و با خمپاره و یا موشک اهداف خود را مورد حمله قرار دهند و سپس برگردند. کمک های لجستیک و تجهیزات و اطلاعات را ما در اختیار آنها قرار دهیم. حرکت ستونها نباید بصورت نظامی باشد و خودروهایی که بکار گرفته میشود نیز باید غیر نظامی باشد. طبق توافق عملیات برعهده مجاهدین خلق است ولی تمامی ملزومات و تدارکات توسط اداره مخابرات (اطلاعات صدام) می باشد.
حبوش: چگونه این تیم ها از داخل بر می گردند؟
افسر اطلاعات صدام: همانطور که وارد خاک ایران شدند یعنی بصورت انفرادی و یا گروههای کوچک سه و یا چهار نفره به عراق برمی گردند. قربان این جلسه 40 تا 45 روز قبل انجام شد. ما اطلاعات بدست آمده از مناطق مرزی و استراق سمع در تحرکات و گشت های اطلاعاتی در مرز را به مجاهدین اعلام کردیم. مجاهدین خلق همواره در پاسخ به چگونگی انجام عملیات های تروریستی در داخل ایران ادعا داشتند که تمامی این عملیات ها بصورت مستقل و بدون هیچ گونه حمایتی از طرف رژیم صدام صورت گرفته است. که نمونه های آن انجام عملیات هایی موسوم به راه گشایی بود که در اذهان نیروها جا انداخته بودند که گویا سازمان وارد تغییر فاز شده و در حال حاضر خط تاکتیکی مقدم انجام عملیات پراکنده راه گشایی است.
طبق اظهارات کارشناسانه افسر امنیتی صدام تمامی مراحل عملیات در داخل ایران توسط عراقی ها صورت می گرفته و مجاهدین خلق بعنوان سربازان و ماموران آنها دست به عمل می زدند، این گفته حبوش در همین مذاکرات قابل توجه است که خطاب به رجوی می گوید تا زمان انتخاب سوژه ها و اهداف بعدی دست به هیچگونه عملی نزنند وحبوش سپس از رجوی سوال می کند که آیا اهداف بعدی را انتخاب کردید؟
رجوی دو برگ حاوی اهداف عملیات در مرز و عمق را به حبوش می دهد و می گوید: 29 هدف را در نظر گرفته ایم. حبوش در اینجا از رجوی سوال می کند که آیا مجاهدین خلق توانایی آن را دارند که از مرز پاکستان دست به عملیات بر علیه ایران بزنند؟ رجوی پاسخ می دهد ما حدود سه سال است که در مرز پاکستان فعالیت می کنیم ولی نتوانستیم دست به عملیات بزنیم، حبوش می پرسد چه وقت می توانید عملیات کنید؟ رجوی پاسخ می دهد ما آمادگی کامل داریم. گروه های ما آماده اعزام بداخل ایران هستند.
یکی از افسران مخابرات خطاب به حبوش می گوید: در حال حاضر اعزام تیم به داخل مستلزم هماهنگی با ارتش و جمع آوری اخبار از منابع است که حدود 7 تا 10 روز زمان می برد. باید تحقیقات ما کامل شود تا بتوانیم تیم های مجاهدین خلق را بداخل منتقل کنیم.
در اینجا حبوش با وزیر دفاع تماس می گیرد و برای دیدار رجوی با وزیر دفاع هماهنگی می کند. به رجوی می گوید: بعد از دیدار با وزیر دفاع یک ملاقات هم با استاد طه یاسین رمضان معاون رئیس جمهور برایش هماهنگ می کند.
در این قسمت از ملاقات، رجوی در رابطه با اعضای منتقد و خواهان جدایی از حبوش تعیین تکلیف می کند و از او می پرسد، قبلا توافق کرده بودیم برخی از اعضا را به ایران برگردانیم. این افراد کسانی هستند که دیگر نباید پیش ما باشند. افرادی هستند که بلحاظ امنیتی به آنها شک امنیتی داریم! این توافقی بوده که بین ما و شما قبلا صورت گرفته بود.
حبوش می پرسد که برای فرستادن آنها به ایران چه مشکلی دارید؟ رجوی پاسخ می دهد ما نمی خواهیم اطلاعات آنها به مقامات ایران داده شود، برخی از آنها مامورین رژیم ایران بوده اند.
حبوش می گوید پس آنها اگر نیروهای نفوذی ایران بوده اند، به ما تحویل بدهید تا تعیین تکلیف کنیم.
این ها نمونه هایی از رذالت و ناجوانمردی های رجوی است که در این ملاقات مشخص میشود. این نحوه برخورد را در هیچ حزب و گروهی نمی توانید پیدا کنید که گروهی اعضای خود را به هر دلیلی که دیگر خواهان ادامه مبارزه نیستند و بدنبال زندگی شخصی هستند را به دولتی تحویل دهند که چند دهه با آن بصورت مسلحانه مبارزه کرده اند. هدف رجوی از تحویل اعضای ناراضی به دولت ایران سوختن آینده سیاسی آنها بود تا بتواند مارک مزدوری به آنها بزند و یا در صورت اعدام نان شهید بودنشان را بخورد…
ادامه دارد…
علی اکرامی