بار دیگر اعضای پیشین مجاهدین خلق در دفتر انجمن نجات آلبانی گرد هم آمدند و ناگفتههایی از خاطرات خود از حضور خانواده هایشان در عراق گفتند. در این گفت و شنود که با هدایت حمید آتابای شکل گرفت، رضا اسلامی، علی هاجری و موسی جابری ضمن بازگو کردن تجربه حضور خانوادهها در کمپ اشرف عراق، از چگونگی مواجهه مسعود رجوی با موضوع خانواده، صحبت کردند.
در این جلسه پرسش اصلی، انگیزه جدا شدن این افراد از تشکیلات مجاهدین خلق بود. هر کدام از حاضرین در جلسه به نوعی حضور خانوادهها در مقابل دربهای کمپ اشرف را تلنگری بر ذهن خود در میان حصارهای فرقه رجوی دانستند.
موسی جابری از مخفی کاری های سران تشکیلات گفت. او که از برج نگهبانی اشرف مادر و برادر خود را دیده بود که برای دیدار با او به اشرف آمده بودند، متوجه شد که تشکیلات هیچ اطلاعی در این باره به او نمیدهد. حتی مسئولان بالاترش چند باری او را مورد پرس و جو قرار دادند تا وضعیت ذهنی او را ارزیابی کنند. جابری از همان زمان دریافت که باید تشکیلات را ترک کند. او اذعان میکند که هیچ صداقتی در کار مجاهدین خلق نیست.
ترک کردن تشکیلات کار ساده ای نبود. علی هاجری که در سال 1365 به اسارت نیروهای عراقی درآمد، هنگامی که در سال 1383 با مادر خود در سالن ملاقات اشرف دیدار کرد، تحت فشار شدید تشکیلاتی بود. او تحت کنترل شدید مسئولین مجاهدین خلق با مادر خود دیدار کرد و پس از دیدار مجبور به مصاحبه علیه خانواده خود شد. به باور هاجری، مسعود رجوی عواطف اعضا نسبت به خانوده را در آنها کشته بود.
به گفته هاجری، پس از سرنگونی صدام حسین و خلع سلاح مجاهدین خلق توسط ارتش آمریکا، دشمن اصلی رجوی فراموش شد و خانواده تبدیل به دشمن او شد.
رضا اسلامی در تایید سخن دوستانش انگیزه خود از خروج از مجاهدین خلق را جنایاتی دانست که در سالهای عضویت در این تشکیلات شاهدش بود. او شاهد بود که در سالهای 72 تا 74 تعداد زیادی از افراد از یگانها ناپدید میشدند و برای مدتی به زندان اسکان برده میشدند. او نیز به خاطر میآورد که به هنگام نگهبانی در سیاج اشرف شاهد بود که پدران و مادران سالخورده را هدف سنگ پرانی قرار میدهند.
اسلامی توضیح میدهد که دیدار با خانواده برای فرد عضو سازمان، تبدیل به یک پروژه میشد به طوری که فرد در نشستهای پی در پی مورد بازخواست و فشار جمعی قرار میگرفت و مدام متهم به از دست دادن “انگیزه انقلابی” میشد.
حمید آتابای خاطره دیدار با برادرش در سال 1382 را با ذکر نام افرادی که در جلسه ملاقات او را تحت کنترل داشتند، شرح میدهد. به گفته او، پیش از دیدار سه ساعت و نیم جلسه توجیهی برای او برگزار کردند تا او را از دیدار منصرف کنند و پس از ملاقات، او را ملزم به گزارش نویسی کردند.
اعضای انجمن نجات آلبانی در این گفت و شنود از رفتارهای ضد بشری، فشار تشکیلاتی، نقض حقوق اعضای تشکیلات و حقوق خانوادههایشان گفتند. به باور آنها خانواده در حقیقت آخرین ضربهای است که میتواند آنتی تز مجاهدین خلق باشد.