دستاوردهای مسعود رجوی از عملیات فروغ جاویدان

مرداد 1367 پایان جنگ ایران و عراق

الان میخواهم به واقعه مرداد 67 بپردازم. بعد از بستن قرارداد همکاری رجوی با صدام حسین با این مضمون که اگر عراق طرح صلح رجوی را بپذیرد همکاری نظامی و اطلاعاتی را شروع خواهند کرد. در آن زمان چون عراق زیر فشار تهاجمات ایران قرار داشت لذا قبول کرد و راه همکاری باز شد. همکاری با دولتی که مردم ایران را زیر بمباران و موشکباران وحشیانه قرار داده بود. رجوی از سال 65 رسماً عملیات نظامی را علیه نیروهای نظامی ایران اعلام کرد و تا سال 67 با کمک ارتش عراق و پشتیبانی توپخانه چندین عملیات را در مرز انجام داد و تا حدودی موفق بود تا رسیدیم به اواخر تیر 67 که ایران قطعنامه سازمان را پذیرفت.

چند روز مانده به قرارداد آتش بس رجوی از هول حلیم افتاد توی دیگ و با بسیج نیرو از خارج کسانیکه حتی یکبار هم آموزش نظامی ندیده بودند را به عراق اعزام کرد و میزانی سلاح و خودروهای زرهی را از عراق تحویل گرفت تا به زعم خود که در کمتر چند روز تهران را تصرف کند. در آن دوران به دلیل بهم‌ ریختگی جبهه‌های جنگ رجوی هم فکر میکرد که نیرویی وجود ندارد و بدون درگیری تهران را فتح میکند و با این باور که مردم ایران چشم انتظار آنها هستند تهاجم خود را به سمت کرند و اسلام آباد آغاز کرد. نیروها را هم تقسیم کرده بودند که شما فلان قسمت تهران مستقر میشوید و خلاصه همه وسایل دولت آینده را با خود برده بودند!

ناگهان رجوی از خواب غفلت بلند شد و دید راه رسیدن به تهران بسته شده و نیروهای تا بن استخوان ایدئولوژیک در محاصره قرار گرفته‌اند و حتی راه برگشت هم ندارند. از زمین و آسمان زیر بمباران قرار گرفته اند. از ارتش عراق که تا دیروز برای رجوی بشکن میزد خبری نیست و بعد از چند روز درگیری آن تعداد که جان سالم بدر برده بودند به عراق برگشتند. تعداد کشته ها تقریبا یک سوم کل نیروهای رجوی بود و تانکها و زرهی و خودروهای زیادی را جا گذاشتند. رجوی بعد از چند روز همه را به سالن اجتماعات فرا خواند و چندین روز برای آنها نشست‌های طولانی مدت گذاشت و کار خود را توجیه کرد. اسم نشست تنگه و توحید بود. منظور تنگه چهار زبر بود چون بقول او اگر تنگه را عبور میکردند کرمانشاه در دسترس بود و بعد همدان و بعد تهران و خلاصه بازی با ذهن که الان بیش از 45 سال ادامه دارد.

دستاورد رجوی از این عملیات چه بود و خسارات او چه بود؟ خسارت‌های ناشی از این عملیات کشته شدن بیش از 1300 نفر و تعداد زیادی ادوات جنگی و اقلام دیگر. دستاورد رجوی بیمه نامه عملیات فروغ جاویدان این همه کشته و زخمی فقط بخاطر این بود که به او نگویند تو زائده جنگ هستی و بقول خودش ماندگاریش را در عراق تثبیت کرد. این همه کشته از دو طرف چه دستاوردی داشت؟ جز اینکه تعداد زیادی خانواده عزادار شدند چه چیزی داشت؟ الان بعد از گذشت چند دهه رجوی به کجا رسید؟ آیا از بیمه نامه خبری هست؟ از آن همه پایگاه و قرارگاه خبری هست؟ صدام حداقل روی حرف خودش ایستاد اعدام شد ولی تو کجا رفتی هیچ آثاری از تو نیست و سربزنگاه ناپدید میشوی و بعد میگویی که رژیم بدنبال من است و از این صحبت‌ها که همه میدانند! که نه از ارتش آزادیبخش خبری و نه بیمه نامه و تانک و توپ و نه کشور دوم عراق . حالا در تلویزیون از کانونهای شورشی بگویید که چنان کردند و میکنند بله به این ترتیب صفحه حیات ارتش آزادیبخش و سازمان مجاهدین از مرداد 67 از روز بسته شدن قرارداد آتش بس بسته شد و فقط یک خاطره و یک رویا برای رجوی باقیمانده است.

علی هاجری – آلبانی

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا